تحقیقات جنایی در این پرونده از مرداد سال گذشته و با گزارش درگیری مسلحانه در خانهای در جنوب تهران آغاز شد. ماموران پس از حضور در محل درگیری با جسد مرد جوانی و پیکر زخمی مرد دیگری روبهرو شدند. زن صاحبخانه در تحقیقات گفت: «امشب سه مرد از بالای دیوار وارد خانهمان شدند که همسرم یکی از آنها را با شلیک گلوله زخمی کرد و دو همدستش به سمت شوهرم سه گلوله شلیک کرده و او را کشتند.» با تحقیقات مقدماتی، مجروح حادثه به نام شنبه به بیمارستان منتقل و تحقیقات برای شناسایی قاتل آغاز شد. پس از بهبودی حال شنبه، کارآگاهان به تحقیق از او پرداختند که او مدعی شد؛ «مقتول به نام قدرت، ناموسدزدی کرده بود و ما برای تنبیه او به خانهاش رفتیم.»
با اعترافات شنبه، مخفیگاه برادرش به نام جمعه و پسر خالهاش نعیم شناسایی شد و ماموران آنها را دستگیر کردند.
جمعه در تشریح انگیزهاش به ماموران گفت: «۱۰سال قبل با دختری به نام گل در افغانستان آشنا شدم و به خواستگاریاش رفته و بعد از مدتی عقد کردیم. روز بعد از عقد، گل ناپدید شد و تلاش برای یافتن او بینتیجه ماند. بعد از مدتی متوجه شدم او همراه قدرت به ایران فرار کردهاند. همراه برادر و پسر خالهام به تهران آمده و خانه قدرت را پیدا کردیم. آنها در این مدت مخفیانه زندگی کرده و سه فرزند داشتند. شب حادثه همراه برادرم و پسرخالهام از بالای دیوار وارد خانه شدیم. قدرت خواب بود و گل در آشپزخانه در حال شستن ظرفها بود. وارد اتاق شده و فریاد زدم، قدرت آمدهام همسرم را با خود ببرم. او از خواب بیدار شد و اسلحهای از زیر بالش خود بیرون آورد و به برادرم شلیک کرد. بعد گل از آشپزخانه بیرون آمد و با چاقو ضربهای به سر برادرم زد. آنها قصد کشتن او را داشتند که برای نجات برادرم با اسلحهای که همراه داشتم به سمت قدرت سه گلوله شلیک کردم و او را کشتم. در قتل قدرت، برادر و پسرخالهام نقشی نداشتند.»
دو متهم دیگر هم مدعی شدند در این قتل نقشی نداشتند و فقط همراه جمعه به آنجارفتند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای متهمان، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه مادر مقتول در دادگاه حاضر شد و برای قاتل فرزندش درخواست قصاص کرد.
سپس همسر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت: «من و جمعه هیچوقت عقد نکردیم و ادعای او درباره فرار من و قدرت درست نیست. من و قدرت در افغانستان عقد کرده و بعد به ایران آمدیم. جمعه شبانه وارد خانهمان شد و شوهرم را مقابل چشمان سه فرزندمان کشت.»
رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به جمعه از او خواست از خود دفاع کند. مرد افغان وقتی در جایگاه ایستاد، در دفاع از خود گفت: «من قصد کشتن قدرت را نداشتم و فقط به آنجا رفته بودم تا زنم را با خود ببرم. اگر قصد کشتن او را داشتم به محض ورود به خانه شلیک میکردم. قدرت زن مرا ربود و اگر در افغانستان بود، حتما به او حکم سنگسار میدادند. من جرمی مرتکب نشدم و فقط دنبال زنم آمدهبودم.»
در ادامه دو متهم دیگر در جایگاه قرار گرفتند و منکر معاونت در قتل شدند. پسرخاله جمعه در این جلسه گفت: «من برادرزن سابق قدرت هستم. او همسر و دو فرزندش را در افغانستان رها کرد و به ایران آمد. آنها طلاق نگرفتهبودند.»
وقتی مادر مقتول ازدواج اول پسرش را تایید کرد، قضات این جلسه را تجدید کرده و ادامه رسیدگی را به دریافت درخواست دو فرزند دیگر مقتول موکول کردند.
روزنامه جام جم