به گزارش
جام جم آنلاین، چهارشنبه یازدهم آبان امسال دو دختر نیکوکار قلابی که ماسک برچهره زده بودند به خانه یک تبعه افغانستان در محله خاوران رفته و به بهانه اینکه قصد دارند برای فرزندان آنها لباس و کفش بخرند، مادر خانواده را فریب داده و دختر سه ساله او به نام صاحبه و پسر پنجسالهاش عرفان را ربودند و متواری شدند.
با شکایت این خانواده در پلیس آگاهی تهران، متهمان تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه آدمربایان در تماس با خانواده و تغییر صدایشان، در ازای آزادی دو بچه، یک میلیارد تومان پول خواستند. تحقیقات برای دستگیری متهمان ادامه داشت تا اینکه دو روز بعد جسد دختر ربوده شده و پیکر نیمهجان برادرش در یکی از بوستانهای پایتخت پیدا شد و پسر خردسال بعد از انتقال به بیمارستان از مرگ نجات یافت. این در حالی بود که چند روز پیش رد پسر موتورسواری که همراه دو دختر کودکربا در حوالی خانه شاکی دیده شده بود به دست آمد و بازداشت شد. پسر نوجوان ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و مدعی شد، با دختر داییهایش نقشه ربودن بچهها را طراحی و اجرا کردهاند.
با اظهارات پسر جوان، دو خواهر ۱۷ و ۱۵ ساله نیز بازداشت شدند. آنها که ابتدا منکر جرایمشان بودند در مواجهه حضوری با همدست نوجوان خود و شاکی، لب به اعتراف گشودند. فرزانه یکی از متهمان پرونده در تحقیقات گفت: من و خواهرم به بوستان محل زندگی خانواده بچههای ربوده شده میرفتیم که با مادر کودکان آشنا شدیم. او تعریف کرد که ازوضع مالی خوبی دارند و شوهرش پولدار است. زمین و خانه در ایران و افغانستان دارند. شوهرش ماهی ۳۰ میلیون تومان حقوق میگرفت. برادرش نیز در افغانستان بلاگر است و با خودروهای مدل بالا عکس میگیرد و منتشر میکند. همین ما را برای ربودن بچههایش وسوسه کرد. فکر نمیکردیم حرفهایش دروغ باشد و پولدار نباشند. تصمیم گرفتیم با ربودن دو بچهاش از آنها اخاذی کنیم.
موضوع را با مادرمان و پسر عمهمان که نوجوان است در میان گذاشتیم. چند بار خواستیم بچهها را در بوستانی که در آن بازی میکردند، ربوده و نقشه را اجرایی کنیم که نشد. بعد از آن بر اساس نقشهمان، در پوشش افراد نیکوکار برای هدیه کفش و لباس به بچههای این خانواده به خانهشان مراجعه کردیم.
وی ادامه داد: پسر عمهام ما را به خانه شاکی رساند. مادرش فریب ما را خورد و رفت لنگه کفش بچهها را بیاورد که ما دو فرزندش را با زور و تهدید ربودیم. یکی از آنها را با موتور بردیم و دیگری را سوار تاکسی اینترنتی کردیم و نزد مادرمان فرستادیم. بچهها در خانهمان محبوس بودند تا بتوانیم از خانواده آنها یک میلیارد تومان پول اخاذی کنیم. چند بار برای گرفتن پول با آنها قرار گذاشتیم که حاضر نشدند. بچهها سر و صدا میکردند به همین خاطر پسر عمهام متادون و قرصهای خوابآور آورد و در غذای دو بچه ریختیم تا آرام شوند، اما با خوردن آن بدحال شدند. خیلی ترسیده بودیم و آن دو را در بوستان رها کردیم که بعد از دستگیری فهمیدیم دختر بچه فوت شده است.
با اعتراف او خواهرش هم گفتههای مشابهی را مطرح کرد. این در حالی بود که دیروز نیز مادر آنها بازجویی شد و به جرایمش اعتراف کرد و گفت که دارو و مواد را به بچهها خورانده بود تا آنها سر و صدا نکنند، اما فکر نمیکرده باعث مرگ یکی از آنها شود.
پرونده این متهمان در شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران در دست بررسی است.
روزنامه جام جم