سالهاست که زنان باردار میشوند و فرزندانی به دنیا میآورند؛ فرزندانی که ادامه این حیات را معنا کردهاند، اما هیچوقت این اتفاق تکراری، از معجزه بودنش کاسته نشده است.
شکل گرفتن جنین در رحم مادر، بزرگ شدنش، تکانهایش و دیگر اتفاقات تازه و عجیبی که در دوران بارداری برای زنان میافتد، از آن پدیدههایی است که با هیچ کلمهای توصیف نمیشود؛ پدیدهای که تنها مادران هستند که فرصتی برای درک و لمس آن دارند. مادرانی که شیرینی لحظه اول تولد نوزادشان را حس میکنند، آن را در آغوش میگیرند و به چهرهای نگاه میکنند که ماهها در وجود آنها رشد کرده است. البته که شیرینیهای مادر شدن تازه شروع شده است؛ رشد و پرروش موجودی که فقط ما را میشناسد و از همه سرما و گرما، سختیها و دشواریها به ما پناه میآورد، تنها یکی از لذتهای تجربه فرزند داشتن است. البته که کدام لذت شیرینی هست که بدون سختی و صبر و تلاش بهدست آمده باشد؟ این هم همان است؛ سختیهایی دارد که درست در زمان لبریز شدن صبرمان، روی خوشش را نشان میدهد و قلبمان را لبریز از عشقی ناب میکند. اما چطور میشود که از چنین تجربه عجیبی که هیچوقت عادی نشده و همه آدمهای دنیا، از پیر و جوان تا سفیدپوست و سیاهپوست، آن را شیرین و دلچسب توصیف میکنند دل کند و دل سپرد به خوشیهای لحظهای و موفقیتهای موقتی؟ چطور میتوانیم لذت حضور یک کودکی که از وجودمان شکل گرفته و لبخند ناشی از رضایتش، قند را در دلمان آب میکند بگذریم و دلمان اول شدن در یک جشنواره یا افزایش حقوق سر برج را بخواهد؟ البته که اینها هم شیرین هستند، اما بپذیریم که کفه ترازو به نفع آن کودک خندهرو، حسابی سنگینی میکند. این را تجربه قریب به اتفاق مادرانی میگوید که با کودکی در بغل روی سکوی آن جشنواره ایستادهاند و شادی افزایش حقوقشان را با فرزندشان شریک شدهاند. بله! واقعیت همین است؛ اینکه میتوانیم خودمان را مستحق مزهمزه کردن همه لذتهای دنیا بدانیم تا اینکه از لذت مادری، صرفا برای موفقیتهای لحظهای و در بهترین حالتش، بیخیالی روزهای جوانی بگذریم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد