فردگرایی محض را میتوان به مثابه آفتی بزرگ و فراگیر همزمان با توسعه ارتباطات و پیامدهای ناشی از رشد یافتگی فضای مجازی قلمداد کرد. اگرچه نظریهپردازان غربی از فردگرایی باعنوان یک ایدئولوژی یا فلسفه سیاسی یاد میکنند، اما در یک نگاه واقعبینانه باید آن را نوعی رفتار و واکنش درونی نسبت به حقایق و مصادیق بیرونی قلمداد کرد. فردگرایان مدعی هستند منافع فردی باید نسبت به منافع خانواده، گروههای اجتماعی و حکومت در اولویت باشد.
در این نگاه متکبرانه و محدود، جامعه و دولت حق اعمال کمترین محدودیتی برای بروز روحیات و مطالبات فردی را نداشته و عقاید شخصی باید تحت هر شرایطی محترم شمرده شود. فردگرایان، تبلور این مرام فردی را مترادف با تحقق استقلال درونی انسان و اتکا به نفس وی قلمداد کرده و از طریق بازی با این واژگان تلاش میکنند تا کراهت ذاتی این نوع تفکر سلبی و غیرفطری را از بین ببرند. بخشی از آنچه در جریان اغتشاشات اخیر در کشورمان رخ داده است، محصول ترویج تفکر و نگاه فردگرایانه در بین بخشی از نوجوانان و جوانان مرز و بوم ماست.
مصدر ترویج این فردگرایی سیستماتیک و سازمان یافته نیز مشخص است: غرب! واقعیت این است که فردگرایی، نسخه بازیگران غربی برای تسخیر ذهن و وجود ملتهای آگاه محسوب میشود. اتاقهای فکر و عملیات در جوامع غربی نسبت به محیطی که قرار است فردگرایی در آن رشد و نمو پیدا کند، نگاههای متفاوتی دارند. در خود جوامع آمریکایی و اروپایی، فردگرایی در حکم یک «نگاه ایدهآلگرایانه» مورد ترویج و بررسی قرارمیگیرد تا مبادا تحقق آن به بروز هرج و مرجگرایی (آنارشیسم) منجرشود، اما در کشورهای دیگر، فردگرایی به عنوان یک مرام فردی-سیاسی ترویج میشود تا به واسطه آن بتوان بنیانهای قدرت نرم کشورهای مخالف با سلطهگری غرب را هدف قرار داد. بنابراین، باید در گام نخست دریافت فردگرایی، نسخه صادراتی غرب برای سست کردن بنیانهای اجتماعی و سیاسی در جوامع هدف محسوب شود. وقتی این قاعده مهم را درک کنیم، قطعا نیمی از مسیر مواجهه و مهار بازی دشمنان را دریافتهایم. نکته دیگر، به خروجی واقعی ترویج تفکر فردگرایی میان نوجوانان و جوانان کشورمان بازمیگردد. اگر فردگرایی را به یک پارهخط فرضی تشبیه کنیم، در دو سوی آن، خشونتطلبی یا انزواگرایی خودنمایی میکند. فردگرایی منتهی به خشونت یا فردگرایی منتهی به انزوای اجتماعی را متاسفانه امروز در صحنه اغتشاشات مشاهده میکنیم. جایی که عده معدودی از نوجوانان ما بهواسطه تبلیغات اغواگرایانه غرب یا حامیان تفکر غربگرایانه، منافع همگانی، امنیت جمعی، غرور ملی و ... را فدای خشم یا انزوای خود میکنند.
این همان هدف اصلی غرب از ترویج مستمر مولفههای فردگرایانه در جامعه ما محسوب میشود. بخش مهمی از تولید محتوای غرب در فضای مجازی، ناظر بر ترویج همین انگارهها و باورهاست. فراتر از آن، تقویت فردگرایی در جوامع مسلمان، بنمایه تولید محتوای بسیاری از فیلمها و سریالهای ظاهرا جذاب در شبکههای ماهوارهای به شمار میرود. اما سؤال اصلی اینجاست که در مواجهه با این رویکرد مخرب و هزینهساز دشمنان باید چه اقداماتی کرد؟ قطعا در اولین پاسخ باید منظومه تئوریک و عملیاتی دشمن را درخصوص ترویج فردگرایی در کشورهای هدف برای افکار عمومی تشریح کرد. وقتی نوجوانان عزیز و خانوادههای آنها با ماهیت، هدف و کارکرد این منظومه آشنا شوند، قطعا فریب ظواهر و پوسته ظاهری آن را نخواهند خورد.در گام بعدی، باید مولفههای مبتنی بر خرد جمعی، هماندیشی اجتماعی و تقویت مولفههای امنیت ملی را در بطن جامعه و در سایه مخاطبشناسی دقیق رواج داد. در اینجا، هیچیک از این دو اقدام، متقدم بر دیگری نیست. به عبارت بهتر، نقد ساختار مفهومی -عملیاتی غرب در ترویج فردگرایی در ایران باید با تقویت مولفههای بازدارنده(در مواجهه با فردگرایی) توأم شود تا شاهد بهترین خروجی و ترکیب ممکن باشیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد