در داخل استادیوم کریکت در حومه دوحه، یک صفحه نمایش بزرگ وجود دارد با بلندگوهای پخش به همراه چند علامت فیفا. هزاران کارگر عمدتا جنوب آسیایی با دستمزدی پایین، جایگاهها را پر میکنند یا چهار زانو روی زمین چمن مینشینند. اینجا دنیایی دور از چهره جلا یافته دوحه است که بیشتر گردشگران ورزشی و طرفداران فوتبال آن را میبینند.
این استادیوم در دهکده آسیایی است که یک مجتمع خرید و سرگرمی دارد و برای کارگران مهاجر قطری ساخته شده است. این دهکده که حدود ۳۰ دقیقه با ماشین از مرکز شهر فاصله دارد، گستره وسیعی از انبارها، کارگاهها و بلوکهای اقامتی است که تا کیلومترها در یکطرف ساخته شدهاند و صدها هزار کارگر را در خود جایدادهاند که اغلب در خوابگاههایی شلوغ و غمانگیز زندگی میکنند. روی دیواری در نزدیکی ورودی منطقه، بنری به زبانهای عربی، انگلیسی و هندی است که روی آن نوشته شده: «از کمکهای شما برای ارائه بهترین جامجهانی فوتبال تاکنون، متشکریم.»
بسیاری از این کارگران احتمالا در ساختن استادیومها و زیرساختهای مسابقات نقش داشتهاند، اما قدردانی از آنها محدودیتهایی دارد. در حالی که برخی از بلیتهای مسابقه برای ساکنان قطر فقط به قیمت ۴۰ریال (۹ پوند) به فروش میرسیدند، هر کسی که گاردین با او صحبت کرده گفته که موفق به تهیه آن نشده است. هر کالا یا خدماتی که در رابطه با جام جهانی در قطر ارائه شده، برای کارگرانی که در ماه تنها ۲۲۵ پوند درآمد داشتند بسیار گران بوده است.
بدون بلیت مسابقه، آنها نمیتوانند برای کارتهایی که برای ورود به دهکدههای اصلی هواداری در دوحه نیاز است، ثبتنام کنند. حتی اگر میتوانستند هم متروی کارآمد و ارزان به این بخش از شهر نمیرسد و کارگران را مجبور میکند جایگزینهای ترابری پرهزینهتری را انتخاب کنند. در دهکده آسیایی که کارگران مهاجر در آنجا زندگی میکنند یک دنیای موازی با دهکدههای توریستی در جریان است. منتقدان میگویند این امر باعث ایجاد شکاف میشود.
پیام ناگفته این است: «شما میتوانید رستورانها، مغازهها و منطقه هواداری خود را داشته باشید، تا زمانی که به رستوران ما نیایید!»
با شروع بازی اسپانیا و کاستاریکا، دیلیپ کومار از نپال هیجانزده به نظر میرسد. «من هر شب میآیم.» در پاسخ به این سوال که طرفدار کدام تیم است، مکث میکند و میگوید: «قرمز!»
«من دوست دارم در ورزشگاه باشم، اما پول ندارم. هرچه درآمد دارم، باید برای تحصیل فرزندانم به خانه بفرستم.» ماندال که یک سنگتراش است و از حضور در آنجا ابراز خوشحالی میکند این را میگوید. قبل از شروع جامجهانی، به ۳۵۰ نفر از همکارانش دستور داده شد تا به خانه بروند زیرا شرکت او، مانند بسیاری شرکتهای دیگر، بر اساس دستورات دولت، کار خود را به پایان رسانده است.
استفن اهل غنا که در همان نزدیکی نشسته است، در فرودگاه کار میکند و مسئول حمل بستههای غذایی بهداخل هواپیماست. او میگوید: «امروز تعطیلم، اما در طول هفته، تمام کاری که انجام میدهم کار، خواب، کار، خواب، کار و خواب است.» او نیز مانند دیلیپ نمیتواند بلیت مسابقه را بخرد اما برخلاف او به همان اندازه که اسپانیاییها بازی میکنند، درباره فوتبال صحبت میکند. او درباره شانسهای تیمملی غنا ابراز علاقه میکند و میگوید: «فقط امیدوارم بتوانم برای تماشای بازیهای آنها از کار مرخصی بگیرم.»
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد