در ایران، مطالعات مختلفی به بررسی کودکان کار در زمینههای مدیریت خشم، اعتماد اجتماعی، وضعیت تغذیه، سوءمصرف مواد و رشد کودکان کار پرداختهاند؛ ولی با این وجود، هیچیک از این مطالعات، موضوع سوءاستفاده از آنها در محیط کار، بهویژه شیوع آن و عوامل مرتبط با آن را بررسی نکردهاند. به همین دلیل پژوهشگران با انجام یک مطالعه مقطعی، ۲۵۰ کودک را در هفت مرکز حمایت از کودکان کار شهر تهران مورد بررسی قرار دادند و شیوع سوءاستفاده از کودکان در محیط کار و عوامل مرتبط با آن را ارزیابی کردند.
براساس بررسیهای این مطالعه، تعداد قابلتوجهی از کودکان (۷۷.۶درصد) حداقل یک نوع بدرفتاری را تجربه کرده بودند و سوءاستفاده عاطفی (حدود ۷۰ درصد) و بیتوجهی (۵۲درصد) شایعترین نوع بدرفتاری بوده است. در این مطالعه عنوان شده که آزار جسمی به میزان حدود ۶ درصد و آزار جنسی حدود ۳.۵درصد شیوع داشته است.
همچنین یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که زندگی کردن کودکان به تنهایی یا با یک والد مجرد، میتواند به عنوان عوامل خطر بدرفتاری با کودکان باشد. در حالی که کودکانی که در مشاغل خانگی کار میکردند، پسرها و آنهایی که سن بیشتری داشتند، آزارهای کمتری را در محل کار تجربه کرده بودند. به گفته پژوهشگران این مطالعه، با توجه به شیوع بالای کودکآزاری در محیطهای کاری، آموزش کارفرمایان در مورد رفتارهای آزاردهنده، عواقب قانونی و حقوق کودکان برای بهبود درک آنها از مسئولیتهای خود و درنتیجه پیشگیری از بدرفتاری با کودکان ضروری است.
درباره سوءاستفاده از کودکان برای ارتکاب جرایم، برخی اخبار غیررسمی مطرح شده اما پلیس تاکنون درباره آن اظهارنظر نکرده است. فقط چندی قبل رئیسپلیس متروی تهران از دستگیری اعضای یک باند در مترو خبر داد که اعضای آن دختر و پسرهای شش تا ۱۶ساله بودند و در پوشش کودکان کار، سرقت میکردند. شکل کار نیز به این نحو بود که دختران پس از شناسایی سوژه، نزد آن آن فرد رفته و با او گپ میزدند تا اغفالش کنند. سپس در فرصتی مناسب و زمانی که قرار بود در قطار بسته شود، یکی از پسربچهها، شیء قیمتی، مدارک یا گوشی تلفن همراه آن فرد را در یک لحظه میزد و فرار میکرد. او بهگونهای لحظه سرقت و فرار را تنظیم میکرد که در قطار بسته شود و کسی نتواند او را تعقیب کند.
گاهی نیز از کودکان کار برای تکدیگری یا فروش موادمخدر استفاده میشود که این موضوع، سوژه سریالی به نام ملکه گدایان در شبکه نمایش خانگی شد. ماده ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی درباره گماردن کودک برای تکدیگری پیشبینی مجازات کرده و هرکسی را که از کودک برای این کار بهرهبرداری کند، بزهکار دانسته است. در این ماده آمده: «هرکس طفل صغیر یا غیررشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده، محکوم خواهد شد.»
کودکان کار، گاهی نیز قربانی حوادث شده و جان خود را از دست میدهند. مانند پسربچه زبالهگردی که در اسلامشهر هنگام جمع کردن زباله از یک سطل با خودرویی تصادف کرد و جان باخت. در ماجرای تلخی دیگر، حمله سگ به کودک زبالهگرد در حوالی یزد، مرگ او را رقم زد.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با تپش
برای بررسی خطراتی که کودکان کار را تهدید میکند سراغ سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران رفتیم که تحقیقات بسیاری درباره معضل کودکان کار انجام داده است. او معتقد است تنفروشی کودکان کار برچسب نامیمون است.
چرا بحث کودکان کار جدی نگرفته نمیشود؟
وقتی نتوان جلوی فقر را گرفت، نمیتوان مانع حضور و بروز کودکان کار در خیابان شد؛ چون این دو با یکدیگر رابطه علت و معلولی دارند. با گسترش فقر در جامعه به هر دلیلی اعم از تحریم، مدیریت ناکارآمد و سیاستگذاری غلط که به اعتقاد من دو مورد آخر نقشی پررنگتر دارد، همچنین با توجه به اینکه نظام رفاه و تامیناجتماعی چند دهه عقبتر از نیاز مردم و نیازمندان است، ظهور کودک کار بسیار بدیهی است و مسأله عجیبی نیست. ۸۵درصد کودکان خیابان با خانواده خود هستند و برای معاش خانواده خود تلاش میکنند. اینطور نیست بگوییم در باندی فعالیت میکنند تا خانوادههایشان زمینگیر نشوند. حالا در جایی ممکن است گروههایی از این کودکان سوءاستفاده کنند یا باندهایی باشند اما من موضوع کودکان کار خیابان را در قالب باندهای حرفهای نمیبینم، چون معتقدم حوزه امنیتی و انتظامی ما آنقدر اشراف دارد که چنین اتفاقی رخ ندهد. ربط دادن این موضوعات به باند یک نوع فرافکنی و فرار از مسئولیت است. فقر و نابسامانی خانواده از مهمترین عوامل حضور کودکان در خیابان است. درخصوص اتباع خارجی نیز وجود جنگ، مانند جنگ افغانستان آنها را به این مسیر سوق داده است.
حضور کودکان کار در خیابانها باعث بروز چه بحرانهایی میشود؟
من هر نوع برچسبی را که در آن گفته شود کودک کار تنفروش، سارق و معتاد است، نهتنها تایید نمیکنم، بلکه یک برچسب نامیمون میدانم. همانطور که اشاره کردم، بسیاری از این کودکان شریف، برای خدشهدار نشدن شرافت خانواده خود سختیها را تحمل کرده و کار میکنند. با اینحال ممکن است برخی از آنها درگیر آسیبهای اجتماعی و ارتکاب جرم شوند اما با اطلاق عناوینی مانند سارق و آنچه گفته شده، موافق نیستم. گرچه تایید میکنم به هر حال خیابان، خیابان است و ممکن است عوارض و پیامدهای ناخوشایند خود را داشتهباشد اما بسیاری از کودکان کار برای حفظ شرافت خود، کار در خیابان را به محیطهای آرام و شاد ترجیح میدهند.
کمکاری یا بیتوجهی چه نهادهایی به مسأله کودکان کار دامن زده است؟
در حوزه کودکان خیابانی، حدود ۱۳ شورا، سازمان یا کارگروه مسئولیت دارند. با توجه به اینکه اخیرا قانون حمایت از اطفال و نوجوانان پس از ۱۶ سال تصویب و آییننامههای آن نیز نوشته شد؛ تعداد سازمانهای همکار افزایش پیدا کرد تا از کودکان در وضعیتهای مخاطرهآمیز حمایت شود. براساس آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی، قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بیسرپرست سال ۹۲، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۹۹ و آییننامه اجرایی آن مصوب ۱۴۰۰ و اصلاحیه ۱۴۰۱، مدیریت کار با سازمان بهزیستی است اما تمام سازمانهای مرتبط که به نامشان در آییننامه و قانون اشاره شده است در این زمینه مسئولیت دارند، هرچند بیشترین بار بر عهده بهزیستی است. شهرداری تهران از سال ۷۸ در این حوزه همکاری داشت و این همکاری نیز همچنان پابرجاست. سایر شهرداریها اما موضوع را چندان جدی نگرفتند. شاید اگر آزمون بگیرید، بسیاری از شهرداران کشور و اعضای شورای شهر، حتی یک بار هم آییننامه مربوط به ساماندهی کودکان کار و قانون اطفال را مطالعه نکرده باشند در حالیکه طبق قانون و آییننامه، مسئولیتهای مختلفی به دوش آنان است. شهرداری تهران همیشه پای کار بود که اگر نبود، کار کمی میلنگید. فراجا هم همکاری لازم را دارد اما سایر سازمانها خیلی جدی نگرفتند، چون کسی از آنها سؤال نمیکند.
یعنی با نبود قانون در این زمینه مواجه هستیم؟
آییننامه و قانون داریم و تکالیف دستگاهها متناسب با وظایف قانونیشان نیزکاملا مشخص است اما واقعیت این است نه سازمان برنامه و بودجه که مکلف است در بودجه سازمانها منابعی برای کودکان خیابانی لحاظ کند، دغدغه این موضوع را دارد و نه سازمانهایی که طبق آییننامه مسئولیتهای قانونی دارند. ضمن اینکه همکاری قوه قضاییه در این خصوص نیز بیشتر و بهتر شد. چون برای صدور احکام قضایی درخصوص کودکانی که به حضانت در مجموعه سازمان بهزیستی نیاز دارند، به همکاری قوه قضاییه نیاز بود که از سال ۷۸ به بعد بیشتر شد.
در طول سالها فعالیت خود با مواردی برخورد داشتید که در آن باندهای حرفهای، کودکان کار را مورد بهرهکشی قرار داده باشند؟
اوایل سالهای ۷۹ـ ۷۸، باندهایی در اطراف پارک بعثت بود که از کودکان برای مقاصد مختلف سوءاستفاده میکردند که البته فراگیر نبود و با پیگیری قضایی و انتظامی جمعآوری شد. پس از آن دیگر با موارد اینچنینی مواجه نشدم. ما یک گروه کودکان کار هم داریم که زیرزمینی هستند و هیچ اشرافی به آنها نداریم. طبعا وقتی کارگاهی زیرزمینی شود، هرنوع سوءاستفادهای امکانپذیر است. به همین دلیل قانون حمایت از اطفال و نوجوانان در ماده یک خود، وضعیت مخاطرهآمیز را مطرح میکند. این وضعیت دربرگیرنده موارد مختلفی مانند بهرهکشی اقتصادی، معامله و خرید و فروش کودک، فحشا، تولید محتوای مستجهن و مبتذل، هرزهنگاری، سوءرفتار، بیتوجهی، سهلانگاری و بعضی دیگر مصادیق وضعیت مخاطرهآمیز است که کودکان میتوانند تجربه کنند. در هر صورت، جای کودک در خیابان نیست و در میان خانواده و مدرسه است اما همیشه این شرایط فراهم نیست و گاهی به دلیل بدسرپرستی، بیسرپرستی، فقر خانواده یا سوءسابقه این امکان از او گرفته میشود. گاهی هم بهواسطه درگیریهای سیاسی و جنگ ممکن است کودکان خیابان را برای کار و زندگی انتخاب کنند. خیابان و تحمل سرما و گرما و مشکلات دیگر برای هیچ کودکی جذاب نیست. بنابراین وجود کودکان خیابانی در هر جامعهای، نشانه ضعف عام رفاه و تامیناجتماعی یا حکومت و دولت در شناسایی به موقع خانوادههای نیازمند و انجام مساعدتها و حمایتهای اجتماعی ضروری است که باید به آن توجه داشت.
آمار کودکان کار در جهان ۱۶۰ میلیون
تعداد کودکان کار در ایران ۷۰۰۰۰
کودک کار زبالهگرد هستند ۴۰۰۰
تعداد کودکان کار در تهران ۳۰۰۰
کودکان کار غیرایرانی هستند ۸۰ درصد
کودکان کار غیرایرانی غیرمجازند ۷۰ درصد
کودکان کار پدر و مادر ندارند ۲ درصد
کودکان کار توهین میشنوند ۲۱ درصد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد