با بسته‌شدن پرونده پاییز خشک 1401 چشم‌ها به بارش‌های زمستانی دوخته شده است

آژیر قرمز کم‌ آبی

پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی کشورمان شوربختانه درست از کار درآمد و سه ماه پاییز برای اغلب مناطق کشور در خشک‌ترین حالت ممکن سپری شد.
کد خبر: ۱۳۹۱۷۸۸
نویسنده مریم خباز - گروه جامعه

در بارندگی اواسط آذرماه که سنگین‌ترین بارش پاییزی امسال بود شهر بزرگ و پر ولعی مثل تهران که عطش عجیبی برای آب دارد فقط 3 میلی‌متر باران دریافت کرد که تقریبا هیچ است. آسمان آفتابی و بی‌ابر و ابرهای بی‌باران در سه ماه اخیر تا توانستند تازاندند و ما را رساندند به امروز، به اولین روز فصل‌زمستان که رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشورمان می‌گوید: «چراغ‌های قرمز وضعیت تأمین آب کشور روشن شده است».

چراغ‌های قرمز کم‌آبی البته دست‌کم دو دهه است که در سرزمین خشک ما روشن شده ولی هرچه آسمان بخیل‌تر می‌شود و روزها و ماه‌ها خشک‌تر، مجموعه مدیریتی منابع آب کشور از انفعال خارج نمی‌شود و باز همان راه هر ساله‌اش را می‌رود: نه توجه به جمع‌آوری آب‌های سطحی، نه تمرکز بر آبخیزداری و نه توجه به بازچرخانی آب، بلکه اغلب تلاش برای انتقال آب از یک حوضه به حوضه دیگر. علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست اما می‌گوید: «این که به‌عنوان مسکن، آب را از جایی به جای دیگر منتقل کنیم اصلا پذیرفته‌شده نیست، چرا‌که منابع آب قابل مدیریت است و نباید مردم را بترسانیم.»

روی لبه تیز بحران آب

مردم البته اگر بترسند که نه، بلکه اگر از بحران آب مطلع باشند خوب است. مثلا این که بدانند براساس آخرین آمار دفتر مطالعات پایه منابع آب، از ابتدای سال آبی (شهریور 1400) تا روز 25 آذرماه امسال ارتفاع کل ریزش‌های جوی در کشورمان فقط 38‌میلی‌متر بوده که نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت که بارش‌ها 56‌میلی‌متر ارتفاع داشته، 33‌درصد کاهش یافته است.

درنتیجه در این بازه زمانی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، خروجی سدها نیز 5‌درصد کاهش یافته و حجم فعلی مخازن سدهای موجود به 18‌میلیارد مترمکعب کاهش یافته به‌طوری که اکنون سدهای کشور به‌طور میانگین 37‌درصد از حجم‌شان پر است. وضعیت سدهای کشور البته به‌طور مستقیم ناشی از میزان بارش‌ها در کشور است که داده‌های بلندمدت نشان می‌دهد در 53 سال اخیر متوسط بارش‌ها در کشورمان 249میلی‌متر بوده ولی در 13 سال اخیر به 226میلی‌متر افت کرده است.

این در حالی است که تعداد بارش‌های کمتر از 10 و 5میلی‌متر نیز افزایش یافته، بارش‌هایی که تاثیر چندانی بر رواناب‌ها ندارند و به سرعت تبخیر می‌شوند. این حقیقت دهه‌های اخیر اقلیم ایران است که باعث شده متوسط بارش در سرزمین ما یک‌سوم متوسط جهان و یک‌دوم متوسط بارش‌ها در آسیا باشد.

با این حال این همه ماجرا که منجر به روشن شدن چراغ‌های قرمز هشدار کم‌آبی شده؛ نیست، چرا که بخش بزرگی از ریشه مشکل را باید در نحوه مدیریت منابع آب کشور جست‌وجو کرد، مدیریتی که پایداری تامین آب را به مخاطره انداخته و موضوع آب را به بحثی مهم، حیاتی و استراژیک تبدیل کرده است.

مدیریت ناسازگار با اقلیم

بهمن سال گذشته دفتر مطالعات زیربنایی مرکز پژوهش‌های مجلس، گزارشی درباره وضعیت آینده آب در کشور منتشر کرد و در آن بر مدیریت و حفاظت از منابع محدود آبی کشور تاکید کرد. این مدیریت از زوایای مختلف قابل بحث است به‌طوری که فاطمه‌ظفرنژاد، پژوهشگر حوزه آب و توسعه پایدار در گفت‌وگو با ما چند اشکال اساسی را می‌شمارد و متمرکز بودن و بی‌توجهی به اقلیم‌های مختلف و خصوصیات بومی و محلی سرزمین، تصمیم‌گیری برای آب از سوی شرکت‌ها برپایه منافع شرکتی و مدیریت سازه‌ای آب با تمرکز بر سدسازی را از مهم‌‌ترین ایرادات مدیریت منابع آب در کشورمان معرفی می‌کند.

او می‌گوید: «از دهه 30 خورشیدی که تاسیس وزارتخانه‌ها در ایران آغاز شد مدیریت آب به وزارت آب و برق داده شد که در واقع مدیریت دولتی بود که به این ترتیب مدیریت بومی و محلی و سازگار با اقلیم و جغرافیا از بین رفت و تامین آب و برق شهرها در اولویت قرار گرفت. همین شد که یک وزارتخانه که امروز به نام نیرو می‌شناسیمش متولی مدیریت بیش از 30 حوضه آبی کشور شد به‌طوری که عده‌ای در پایتخت بدون شناخت ویژگی‌های بومی و محلی و ویژگی‌های سرزمینی، یک نسخه واحد برای همه مناطق پیچیدند و سرنوشتی یکسان را برای همه اقلیم‌ها رقم زدند.»

ظفرنژاد می‌گوید: «در نتیجه حوضه آبی ماسال در غرب گیلان که گاه بیش از 2000‌میلی‌متر بارش دارد با یک حوضه در کویرسیاه کوه که گاه 10‌میلی‌متر بارندگی را هم تجربه نمی‌کند یکسان مدیریت شدند و بدون فرانگری برای‌شان برنامه‌ریزی شد آن هم برنامه‌ای که یا درساخت سد یا در طرح‌های انتقال آب خلاصه می‌شود.»
به گفته او، نتیجه بیش از 60‌سال حکمرانی ناسازگار آب با اقلیم و بوم این شده که تقریبا هیچ رودخانه، تالاب و دریاچه زنده و سلامت در کشورمان باقی نمانده و مردمان بسیاری از این وضعیت آسیب دیده‌اند.

این پژوهشگر حوزه آب به ساخت بیش از30 سد بزرگ روی رود کارون و اجرای طرح‌های مختلف انتقال آب از این رودخانه اشاره و تاکید می‌کند که وضعیت سفیدرود، رود کرج و دریاچه قم نیز بهتر از این نیست، به‌طوری که نه حیات‌وحش، نه ترکیب آب و نه کیفیت و کمیت آب در این پهنه‌های آبی سلامت نمانده و اکنون ربطی به نسخه اصلی‌شان ندارد.

با این وصف مدتی است تلاش‌ها برای ساخت چمشیر در حوضه آبی تالاب شادگان در حال پیگیری است و سد تنگه سرخ نیز به گفته فاطمه ظفرنژاد در استان فارس کیلد خورده است، دو سدی که به گفته وی آخرین شیره جان محیط‌زیست این مناطق را خواهد مکید.

بنابراین آنچه در سرزمین خشک و نیمه‌خشک ما بیش از هر چیز مورد نیاز است تغییر مدیریت منابع آب است چون تغییر الگوی بارش‌ها و تغییرات اقلیمی و گرمایش هوا که همواره به آنها اشاره می‌شود، بیشتر از هرچیز به مدیریت درون‌سرزمینی منابع طبیعی کشور خودمان بستگی دارد نه فقط چالش‌های جهانی اقلیمی.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها