سیروس دهقانشیری که حاصل ۱۵سال زندگی و همراهی با حاجقاسم را در کتاب «همراه» به زبان قلم جاری کرده است، در گفتوگو با جامجم نه از بحثهای تخصصی حفاظت از شخصیت و مسائل امنیتی و حفاظتی، که درباره شخصیت فرهنگی، موانست سردار با کتاب و کتابخوانی و روحیه مردمداری آن بزرگمرد سخن گفته است. حرفهایی که نشان میدهد همراهی و زیست همدلانه با سردار، او را در مسیری متفاوت از روال زندگی یک محافظ و بهاصطلاح (بادیگارد) قرار داده، تا قدرتش در چرخش قلم و بهرهگیری از کلام، کمتر از مهارت در استفاده از سلاح و توانمندیهای تخصصی آن حرفه سخت نباشد. حاصل این گفتوگوی صمیمی را در ادامه میخوانید.
در ایام شهادت سردار رشید اسلام حاجقاسم سلیمانی، سردار شهید حاجابومهدی المهندس و هشت نفر از یاران باوفایشان هستیم. با توجه به اینکه خاطرات و یادماندههای جنابعالی از مدت ۱۵سال همراهی با سردار بهعنوان محافظ و همراه ایشان در دومین سالگرد شهادت حاجقاسم عزیز منتشر و در قالب دو کتاب گویای «همراه» و «همسایه» با همکاری هنرمندانی چون محمدحسین لطیفی و فرهاد قائمیان از سوی ایرانصدا رونمایی شد، لطفا درخصوص این کتاب برایمان بگویید.
در سالگرد شهادت حاجقاسم عزیز و یاران باوفای ایشان یعنی شهیدان سردار ابومهدی المهندس، سردار سرتیپ حسین پورجعفری، سرهنگ پاسدار شهرود مظفرینیا، سرگرد پاسدار هادی طارمی، سروان پاسدار وحید زمانیان و چهار شهید سرافراز عراقی همراهشان با هم صحبت میکنیم، این درحالیاست که در دیدار خانواده گرامی حاجقاسم عزیز با حضرت آیتا... خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی که روز ۱۱ دیماه سالجاری صورت گرفت، جدای از همه نکات ارزشمندی که معظمله مطرح کردند، به نکتهای بسیار بااهمیت اشاره فرمودند و آن نکته هم این بود: «در تجلیل از سردار[سلیمانی] و تبیین خصوصیات او نباید به گونهای سخن گفت و عمل کرد که خصوصیات سردار ماورائی و دستنیافتنی تصور شود.» من میخواهم از این نکته بسیار مهم حسن استفادهای کنم و بگویم که هدف بسیار مهم و محوریام در بیان خاطراتم با سردار و انتشار کتاب «همراه» که همزمان دو نسخه صوتی آن در قالب دو کتاب گویای «همراه» و «همسایه» توسط ایرانصدا ارائه شد، پرداختن به چهره نورانی و درعینحال واقعی و صمیمی شهید بزرگوارمان بود تا در قالب تجارب زیستهای که داشتم، عینیت آنچه را در طول ۱۵ سال محافظت و همراهی با سردار لمس و تجربه کرده بودم، به زبان قلم بیاورم.
در کتابی که از شما منتشر شده در چند مورد به وجه فرهنگی و تربیتی و چهره اجتماعی سردار و همچنین توجه ایشان به امور فرهنگی و ازجمله کتاب و کتابخوانی اشاره کردهاید، از آنجا که محور گفتوگوی ما هم چهره فرهنگی و سیمای اجتماعی تاثیرگذار ایشان است، در این خصوص بیشتر برایمان بگویید.
یکی از درسهای بزرگی که در همراهی با حاجقاسم عزیز، آموختم جامعالطراف بودن و توجه آن بزرگمرد به نکاتی بود که نشان میداد برای پرورش جسم و روح و ذهن خودشان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. ازجمله این امور توجه و اهتمام به امر کتاب و کتابخوانی و مطالعه کتابهای متنوع و گوناگون بود. موضوعی که در آموزههای دینی و ارزشی دین مبین اسلام نیز خیلی بر آن تاکید شده است و رهبر معظم انقلاب نیز به این موضوع خیلی اهمیت داده و حضور طولانی معظمله در نمایشگاههای بینالمللی کتاب در ادوار مختلف، برای کتابخوانها و علاقهمندان به ادب و معرفت، موضوعی جالب و بهیادماندنی بوده است. سردار سلیمانی ضمن اینکه به موضوع کتاب و کتابخوانی علاقهمند بودند، همواره به موضوع مطالعه کتاب و خواندن متونی که شاید برای فرماندهی در سطح ایشان مرسوم نباشد، اهتمام جدی داشتند.
برای نمونه میتوانم به زمانی که برای حضور در جلسه گرامیداشت شهدا از ایشان دعوت شده و قرار بود در شهرهایی مثل زاهدان، شهریار یا دیگر شهرستانهای حضور داشته باشند اشاره کنم که همواره مقید بودند دو یا سه ساعت در مکانی خلوت کتابها یا مقالاتی را مطالعه و ضمن یادداشتبرداری از محتوای آن منابع، در سخنرانیهای خود استفاده کنند. البته موضوع کتابخوانی و مطالعات سردار فقط به خواندن برای استفاده در چنین مراسم و برنامههایی خلاصه نمیشد و یکی دیگر از برنامههای مستمرشان این بود که همهروزه، اکثر روزنامههای کشور را از هر جناح، حزب و گروهی که بود مطالعه میکردند و این استمرار و توجه در مرور نشریات کثیرالانتشار به گونهای بود که چنانچه موفق به مطالعه آن در آغاز روز نمیشدند، روزنامهها را داخل خودرو و در مسیر رفتن به جلسات و برنامههای روزانه مرور و مطالعه میکردند. ضمنا مقید بودند که اگر مطالب مهم یا مرتبطی در این نشریات درج شده بود، آن را پیگیری کرده و درصورت لزوم مطالبی را به اشخاص، افراد یا مدیران نشریه مورد نظریادآوری و گوشزد و درصورت نیاز تذکر میدادند.
مروری بر خاطرات و بهیادماندههای شما در کتاب همراه نشان از این دارد که سردار علیرغم مسئولیتها و دغدغههای فراوانی که داشتند، به موضوعاتی که میتوانست باعث ماندگاری آثاری مانند یادگارهای دفاعمقدس یا یاد و نام شهدای عالیقدرانقلاب اسلامی شود، توجه ویژهای داشتند، از این مورد هم برایمان صحبت کنید.
با اطمینان کامل میتوانم بگویم که سردار سلیمانی عزیز از زمانی که در ابتدای جنگ تحمیلی لباس رزم بر تن کرد، تا لحظه شهادت در جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ همواره مانند یک نظامی آماده رزم، برای هر اقدام و عملیاتی آماده و مهیا بود، درعینحال به خاطر میآورم وقتی که موزه دفاعمقدس در کرمان افتتاح شد، انگار یکی از بزرگترین آرزوهای حاجقاسم برآورده شده بود. موضوع هم از این قرار بود که با پیشبینیها و برنامهریزیهایی که صورت گرفت و تلاش و کوشش شبانهروزی نیروها و مدیریت عالی حاجقاسم و اقدامات شایسته مسئولان و دستاندرکاران لشکر۴۱ ثارا...(ع) کنگره شهدای ۶۵۰۰شهید استان کرمان، طبق برنامه پیشبینیشده در تاریخ ۱۳۷۷/۳/۳ در سالروز آزادسازی خرمشهر برگزار شد.
ضمن اینکه با افتتاح موزه دفاعمقدس که اولین و بینظیرترین موزه در نوع خود بود اقدامی شایسته در جمعآوری، حفظ و صیانت از آثار شهیدان و یادگارهای بهجامانده از هشت سال دوران دفاعمقدس صورت گرفت. جالب است که اشاره کنم در آن دوران حاجقاسم عزیز علاوهبر امور متعددی که بر عهده داشت، حوصله و دقت زیادی در بازخوانی و نظارت بر نگارش زندگینامه شهدا، انتخاب نویسندگان و بررسی کتب تهیهشده داشتند. به گونهای که همه کتابها را قبل از چاپ میخواندند و اگر اشکال یا ایرادی داشت، تصحیح و بر اصلاح آن قبل از چاپ تاکید میکردند. در کنار همه این کارها که از جنس کارهای فرهنگی و هنری و به نوعی ماندگار و ارزشمند بود، از دیگر موضوعاتی که شخصا برای برگزاری یادواره پیگیری میکردند، تهیه و طراحی تصاویر شهدا و طراحی آنها روی کاشی بود.
طرحی خلاقانه که ضمن بهرهمندی از ظرفیت هنرهای بومی، تصاویری ماندگار و چشمنواز از شهیدان را در قاب نگاه بازدیدکنندگان از این آثار قرار میداد. همچنین بازدید حضوری و دائمی از موزه و نظارت بر روند طراحی ماکت متحرک عملیات والفجر ۸ که روزانه انجام میشد، از دیگر کارهایی بود که حاجقاسم با شوق و علاقهمندی پیگیر انجام و نهایی شدن آن بود. ماکت که گرچه در حجمی کوچکتر از نمونه واقعی آن ساخته میشد، ولی میتوانست یک بار دیگر بزرگیها و جانفشانیهای بچههای کرمان و سیستانوبلوچستان و دیگر رزمندگان شجاع عملیات والفجر ۸ را بهخوبی به نمایش بگذارد.
همه این موضوعات را از این جهت مطرح کردم که بگویم وجه فرهنگی و شخصیت اجتماعی و مردمی حاجقاسم، در کنار وجوه نظامی، سیاسی و فکری ایشان، سردار دلها را تبدیل به فردی متمایز، دوستداشتنی و موثر کرده بود و اگر امروز آثار وجودی ایشان همچنان تاثیرگذار و ماندگار است، رمز و راز آن در وجه شخصیت فرهنگی و مردمدار سردار دلهاست.
همانطور که خودتان در کتاب همراه اشاره کردهاید، گفتن و شنیدن از سردار شهید سلیمانی پایانی ندارد اما بهعنوان نکته پایانی این گفتوگو، اگر نکته دیگری مورد نظرتان است بفرمایید.
بله، همینطور است که گفتید. حاجقاسم، در عین سادگی و بیریایی آنقدر انسان مقید، مهربان و خودساختهای بود که لحظه لحظه زندگی و همراهی ۱۵سالهای که من افتخار آن را داشتم، همهاش پر از لحظاتی برای آموختن بود، لحظات گذرایی که امروز و پس از شهادت مظلومانه ایشان و یاران باوفایش، اهمیت آن بیشتر درک میشود اما بهعنوان نکته پایانی مایلم اشاره کنم که شخصیت فرهنگی و مردمی سردار سلیمانی بعد کمترشناختهشده و اتفاقا بزرگترین ویژگی آن شهید بزرگوار بود. بدین معنی که حاجقاسم با شناخت و معرفتی که نسبت به اسلام عزیز و رهبری عالیقدر آن داشت، تمامی هستی و حیات بابرکتش را وقف اسلام و ایران عزیز کرده بود و به همین دلیل هم بعد از زندگی سراسر مبارزه و ازخودگذشتگی و همراه با تلاش و کوشش ایشان، شهادتش نیز باعث ماندگاری و تاثیرگذاری بیش از پیش در حوزه مقاومت و پایداری و جوشش جوانههای امید برای داشتن ایرانی آباد و سرفراز شد. روحش شاد و اندیشههای بزرگش مانا و ماندگار.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد