این مجموعه به زندگینامه و نحوه شهادت هشت نفر از شهدای مدافع حرم در سوریه میپردازد. حسن قاسمیدانا، مصطفی و مجتبی بختی، علیاکبر زوار، مرتضی عطایی، حسین محرابی، مصطفی عارفی، محمد جاودانی و محمدرضا سنجرانی رزمندگان مدافع حرم مشهدی بودند که همه با روشی متفاوت به مناطق عملیاتی سوریه و عراق اعزام شده و در نهایت به شهادت رسیدند. آنها همه خود را افغانستانی جا میزنند تا از طریق تیپ فاطمیون به سوریه اعزام شوند و دلیل نامگذاری این مجموعه نیز به همین زرنگبازیها و توصیفات حاج قاسم از آنها اشاره دارد؛ «میدونید که صدای سیدابراهیم خیلی مردونه بود. من از پشت بیسیم سیدابراهیم رو نمیشناختم. گفتم این کیه؟ این جوان تهرونی از کجا اومده و توی فاطمیون جا گرفته؟ چون راه نمیدادیم این جوان بیاید، رفت مشهد و در قالب فاطمیون به اسم افغانستانی ثبتنام کرد و خودشو رسوند اینجا. زرنگ به این میگن. به ما، امثال ما و کسان دیگه نمیگن. زرنگ اونی نیست که دنبال مال جمع کردن وگول زدن مردمه. زرنگ و باذکاوت کسی است که این فرصتها رو اینطوری بهدست میاره و بالاترین بهره رو ازش میگیره. به این میگن زرنگ. به این میگن آدم باذکاوت. ان ا...یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص. خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او پیکار میکنند، گویی بنیانی آهنیناند! خداوند کسی که در راهش جهاد میکنه رو دوست داره. اگه کسی خدا رو دوست داشته باشه، محبتش، عشقش و عاطفهاش رو در دلها پراکنده میکنه. امثال سیدابراهیم توی خیابونای تهران زیاده. اون چیزی که سیدابراهیم رو عزیز کرد و به این نقطه رسونده، این راهه...»
مجموعه مستند بچه زرنگ قصد دارد در هشت قسمت تلاشها و رشادتهای مدافعان حرم را به تصویر بکشد، کسانی که بهرغم مناسب نبودن شرایط برای اعزام به سوریه میروند و برای دفاع از حرم اهل بیت از جان خود میگذرند. این هشت شهید والامقام با حضور در گردان فاطمیون بهعنوان مدافع حرم از افغانستان وارد سوریه شده و در نهایت در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل میشوند. یکی از این شهدا مرتضی عطایی فرمانده گردان عمار تیپ فاطمیون با نام ابوعلی در تیپ فاطمیون شناخته میشد. رشادتهای ابوعلی در درگیریهای تلقرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خانطومان بهعنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمهای رعبآفرین برای تکفیریها تبدیل کرده بود. در نهایت پس از رشادتهای فراوان و چند بار مجروحیتهای گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱شهریور۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست.
از بازی مادر شهید، شگفتزده شدم
محمدمهدی خالقی یکی از چهار کارگردانی است که در این کار حضور داشته و دو قسمت مربوط به شهید عارفی و جاودانی را کارگردانی کرده است. وی درخصوص حضور خود در این پروژه به خبرنگار جامجم میگوید: از سال اول جنگ سوریه مستندهای فراوانی با موضوع مدافعان حرم ساختهام و به نوعی گاو پیشونی سفید این ماجرا هستم. یکی از این مستندها به نام «فرماندهان فاطمیون» بود که سال 94 تولید و از شبکه افق پخش شد و همه این تجربهها باعث شد تا به این کار دعوت شوم. صرف اینکه ساکن مشهد هم بودم و باعث شد تا کار سرعت بیشتری به خود بگیرد.
روز اولی که به دفتر آقای حاجتمند رفتم، چند قسمت این کار نوشته شده بود و از همان ابتدا تصمیم گرفته شده بود که این کار با فرم داکیودرام تولید شود و من هم چون با این شیوه و قالب علاقه زیادی داشتم، پذیرفتم که این کار انجام شود؛ من پیشتر به بیشتر مدیران تلویزیون گفته بودم که به جز تهران، شهرهای زیادی در کشور هستند که پتانسیل تولید سریال و فیلم سینمایی را دارند و خوشحالم که مدیران راضی شدند تا همه این کار در مشهد ضبط شود و به پخش برسد.
شهید محمد جاودانی از رفقای دورتر من بود و اصلا از بچههای پایگاه بسیج خودمان بود و بارها با او گپوگفت داشتیم و پیشتر هم بهدنبال این بودم که برایش کاری تولید کنم که این پیشنهاد شد تا اسم محمد را بین شهدا دیدم، از تهیهکننده خواستم که این قسمت را من کارگردانی کنم؛ شهید عارفی را نیز میشناختم ولی با هم برخوردی نداشتیم، با وجود این قلبی و دلی به او ارادت داشتم و نتیجه این شد که این دو قسمت برای کارگردانی به من رسید. به اعتقاد من بچه زرنگ یک سرفصل جدیدی در سریالسازی برای تلویزیون بود؛ البته من هنوز بازخوردهای مخاطبان را برای این کار ندیدم ولی تا آنجاییکه اطلاع دارم گویا در مشهد از این کار استقبال خوبی شده و کار دیده شده است. همراهی خانواده شهدا بهعنوان بازیگر، قطعا برکات زیادی برای ما به همراه داشت؛ البته من بهعنوان کارگردان شاید ترجیحم این باشد که با بازیگران حرفهای کار کنم اما چون فرم کار مستند داکیودرام بود، حضور هنروران و نابازیگران با هدایت درست کارگردان لطمهای به کار وارد نمیکرد؛ البته پدر و مادر شهید عارفی صرفا در یک سکانس حضور پیدا کردند و آن قسمت با حضور بازیگران جلو رفت اما برای قسمت شهید جاودانی، من بهواسطه آشنایی با خانواده شهید، از مادرش خواستم تا اگر امکان دارد جلوی دوربین ما بیاید و نقش خودش را بازی کند و چون معمولا خانواده شهدا و مذهبیها نسبت به بازیگری یک گارد و حجابی دارند، در کمال تعجب دیدم که مادر شهید گفت که من هر کاری برای فرزند شهیدم انجام میدهم و قبول کرد که این نقش را بازی کند و در ادامه همه ما از شیوه بازی او شگفتزده شدیم؛ آنقدر خوب بازی میکرد که ما همه سکانسهای مربوط به مادر شهید را تکبرداشت گرفتیم و ایشان مانند یک بازیگر حرفهای در 5-4 سکانس نقشآفرینی کردند.
از امام رضا (ع) خواستم که فقط آبروی شهید حفظ شود
سیدحسین سیدصالحی که در سریال بچه زرنگ نقش شهید حسین محرابی را در قسمت سوم بازی کرده بود در گفتوگو با خبرنگار جامجم درخصوص بازی در این سریال گفت: من بیشتر این شهید را سر خود پروژه حس کردم، فهمیدم و با او ارتباط برقرار کردم. پیشتر در پروژههای دیگری نقشهای شهدا را بازی کرده بود ولی نمیدانم که این شهید چه ویژگی خاصی داشت که هنوز صحبت کردن درباره او برایم سخت و دشوار است؛ با همه آشنایی که با شخصیت و فعالیتهای این شهید بزرگوار پیدا کردم ولی هنوز میتوانم اقرار کنم که با درصد اندکی از روحیه و شخصیت شهید محرابی آشنا شدم و اسم و نام این شهید در ادامه قطعا برای من علاوه بر خیر و برکتی که در زندگی به همراه دارد، مسئولیت سنگینی بر دوش من گذاشته است. من بهواقع در روزهای آخر فیلمبرداری، حضور شهید را سر پروژه احساس میکردم. بازی کردن نقش شهید سختیهای خاص خودش را دارد و اصطلاحا بازی روی لبه تیغ است؛ چون اگر بازی شما خوب نشود، برای نام شهید وجهه خوبی ندارد و اگر هم خوب از کار دربیاید، سنگینی نام شهید برای شما مسئولیت به همراه دارد و شما باید از آن مراقبت کنید، به همین دلیل روز اول از خدا و امام رضا(ع) خواستم که فقط آبروی این شهید حفظ شود. وقتی آقای امانی با من تماس گرفت که برای این پروژه بازی کنم، مشغول بازی در یک کار سینمایی در شمال کشور بودم؛ کاری کاملا متفاوت با حال و هوای بچه زرنگ اما از آنجاییکه من با آقای امانی پیشتر بارها کار کرده بودم و نام شهید باعث شد که من بلافاصله بدون حتی خواندن فیلمنامه این کار را قبول کنم. شهید محرابی فضای برف و باران حرم امام رضا(ع) را خیلی دوست داشته و اتفاقا همان سکانس مربوط به بازی من در صحن حرم در نقش ایشان، هوا بارانی شد و لحظات عجیبی بود، از امام رضا(ع) و خود شهید بسیار ممنونم که این اتفاق را در کارنامه کاری من رقم زدند و امیدوارم که روح شهید از من راضی باشد.
سیدحسین سیدصالحی که تحصیلات آکادمیک بازیگری دارد، در فصل اول سریال «وضعیت زرد»، فیلم سینمایی زنی با ارابههای چوبی و بسیاری فیلم کوتاه، تلهفیلم و فیلمهای داستانی و مناسبی در سینما و تلویزیون نقشآفرینی کرده است.
میزبان اصلی کار خود شهدا بودند
ابوالفضل حاجتمند که پیشتر فیلم سینمایی «مدیترانه» را با موضوع مدافعان حرم تهیه کرده بود، در گفتوگو با جامجم میگوید: ایده ساخت اولیه سریال بچه زرنگ از کتاب «فراریها» نوشته محمدمهدی احمدیان به ذهن عباس هادیان رسید و با طرح این موضوع و تصویب آن شروع به نوشتن کرد و آقای حامد بامروتنژاد مدیر شبکه دو نیز انصافا پای این کار ایستاد تا به نتیجه رسید. بسیاری از مدافعان حرم دوستان ما بودند که خیلیها به شهادت رسیدند و برخی از آنها نیز با جانبازی به وطن برگشتند و من خیلی علاقه داشتم تا به بهانه ادای دیدن هم که شده، کاری برای آنها تولید کنم و قطعا خود شهدا بر ما منت گذاشتند تا این کار به سرانجام رسید.
ایده اینکه ما برای فرم کار، قالب مستند داکیودرام را انتخاب کردیم، این بود که میخواستیم سرعت تولید بیشتر شود و ما این کار را به زمان سالگرد شهادت حاجقاسم برسانیم و قطعا با این قالب، برآورد هزینه کمتری برای تولید درنظر گرفته میشد و نکته دیگر اینکه نمیخواستیم این کار نه فرم صددرصد داستانی داشته باشد و نه مستند، چون مستندهای زیادی درباره شهدای مدافع حرم در این چند سال تولید و در تلویزیون و فضای مجازی منتشر و پخش شده بود. در کل همه اینها را که کنار هم گذاشتیم، به این نتیجه رسیدیم که از این فرم برای تولید «بچه زرنگ» استفاده کنیم که برای ما راضیکننده بود.
در این کار خود خانواده شهدا نیز بهعنوان بازیگر نقشآفرینی کردند؛ نقش شهید سنجرانی، قاسمیدانا، عطایی و زوار را برادران خود شهدا بازی کردند و جلوی دوربین رفتند، مادر شهید جاودانی نقش اصلی خودش را بازی میکند و به خاطر دارم که در سکانس لحظه وداع با پسرش، واقعا یک لحظه مادر احساس کرد که با شهید خودش دوباره روبهرو شده، فشارشان افتاد و ضعف کردند که همه ما شوکه شدیم؛ پدر و مادر شهید عارفی در نقش خودشان حضور داشتند و اصلا لوکیشن اصلی سریال خانه خود شهدا یا خانه پدر و مادر آنها بود و بجد میشود گفت که ما در این کار هیچکاره بودیم و مهندس اصلی کار خود شهدا و خانوادههایشان بودند.
حاجتمند درباره اینکه چرا چهار کارگردان این سریال را رهبری کردند، میگوید: از اول خواستیم تا سلیقههای مختلفی با نگاههای متفاوت این کار را تولید کنند تا مخاطب با رنگ و بوی متفاوتی این سریال را نظارهگر باشد که قطعا دشواریهای تولید خودش را داشته ولی در کل از این تصمیم رضایت داریم و نتیجه کار آن، همان شد که میخواستیم.
منبع: ضمیمه قابکوچک روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد