اقدام اخیر پارلمان اروپا در تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فضاسازی همزمان بازیگران غربی علیه ارزشها و هنجارهای دینی و فرهنگی کشورمان، بیانگر تلاش دشمن برای به چالش کشاندن ایران اسلامی در عرصه سختافزاری و نرمافزاری بهصورت توامان است. گرچه ظاهر جنگ سخت و نرم دشمنان علیه نظام و ملت عزیزمان با یکدیگر نامتجانس بهنظر میرسد اما مصدر و خاستگاه راهبردی و عملیاتی این دو با یکدیگر یکسان است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت:
نخست آنکه با مرور دلایل بروز انقلاب اسلامی به موضوعی با عنوان «خشم مردم از دخالت خارجی» برمیخوریم. این دخالتها که بعضا در قالب کودتا، اشغال یا نفوذ رخ نمایانده است، بیانگر خوی استکباری و تمامیتخواهی صاحبان زر و زور و دشمنان این مرز و بوم در تاریخ پرفراز و فرود کشورمان بوده است. گویا دشمنان ما هنوز از خواب پریشانشان بیدار نشده و باور به استقلال و قدرتمند شدن این کشور ندارند. هرچند، تکرار دشمنیهایشان و چنگزدن به ریسمانهای پوسیده، نشانگر موثر بودن حرکتی است که ملت ما از ۴۳سال قبل آغاز کرده است. وقایع این روزها و دشمنیهای پنهان و آشکار قدرتهای غربی، گویای این واقعیت است که انقلاب اسلامی توانسته است نقطه کانونی و حساسی را نشانه رود که میتواند کلیت هژمونی آمریکایی-اروپایی را با چالش مواجه کند. درواقع غرب با فرماندهی آمریکا بهدنبال انتقام گرفتن از «بصیرت و آگاهی ملت» و عدم تمکین آنان به زیادهخواهی و استثمار قدرتهای غربی است.
نکته دوم به فراگیری و همهجانبه بودن تقابل با جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد. در این نزاع، اساسا تفاوتی بین «راهبرد فشار حداکثری جمهوریخواهان» و «راهبرد فشار هدفمند دموکراتها» وجود ندارد! مهار حداکثری «ایران قوی» راهبرد و هدف کلانی است که دشمنان روی آن متمرکز شده و مهندسی دقیقی را نیز برای دستیابی به آن صورت دادهاند. در این مجموعه منظوم، دشمن «تمامی ظرفیت» خود را در تقابل با ابعاد سختافزاری و نرمافزاری قدرت جمهوری اسلامی ایران به میدان آورده است. در این معادله، تروریستی خطاب کردن نهاد مردمی و انقلابی سپاه پاسداران و توهین به مقدسات و ارزشهای دینی با تمرکز بر مرجعیت دینی در غرب، «دو پرده» از «یک واقعیت» محسوب میشود. تحلیل راهبرد و رویکرد دشمنان علیه کشورمان زمانی امکانپذیر است که بتوانیم اجزا و قطعات تشکیلدهنده منظومه مهندسی شده توسط آنها و ارتباط علی - معلولی یا تقدم - تاخر میان این مؤلفهها را درک کنیم.
نکته سوم به موضوع «شیوه مهندسی» دشمنان و دلایل ناکامیهای مکرر آنان بازمیگردد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در فرمایشات اخیرشان، اشارهای صریح به «مهندسی دشمنان» در قبال اغتشاشات و حوادث اخیر در کشورمان داشتند. معظمله میان «مهندسی» و «محاسبهگری» بانیان این اغتشاشات، تفکیکی هوشمندانه قائل شدند. واقعیت امر این است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خروجی و محصول نهایی منظومههای متعدد عملیاتی دشمنان و مهندسی دقیق فرهنگی، راهبردی، منطقهای و سیاسی، با برآوردها و محاسبات اولیه آنها مطابقت نداشته است. چرایی این مسأله، ریشه در ماهیت گفتمانی و معنوی انقلاب اسلامی ایران دارد. میشل فوکو، فیلسوف پستمدرن در همان سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و پس از مطالعات گسترده درخصوص عوامل موجده این پدیده اذعان کرد که درک مفاهیم عمیقی مانند مهدویت و شهادت و تاویل آنها، تنها راه شناخت انقلاب اسلامی ایران است؛ دقیقا همان چیزی که فهم آن قطعا هیچگاه از عهده نظریهپردازها و استراتژیستهای غربی و دشمنان قسمخورده مرز و بوم کشورمان برنیامده و نخواهد آمد!
نکته چهارم به همافزایی ارکان قدرت نظام (اعم از ارکان سخت و نرم) علیه بازی دشمن بازمیگردد. پس از رصد دقیق رفتار دشمن و کشف ماهیت، هندسه و روابط تعریف شده در منظومه نظری - عملیاتی تشکیل شده توسط آن، نوبت به مواجهه با این منظومه است. بدیهی است که در مقابل «مهندسی دشمن» ما نیز باید مهندسی خود را براساس اصول آفندی و پدافندی در عرصههای گوناگون داشته باشیم. همافزایی میان مؤلفههای قدرت سخت و نرم در ایران و هدایت خروجی این همافزایی در مسیر منافع ملی، قطعا منتج به تقویت اقتدار بینالمللی کشورمان خواهد شد. در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همافزایی مؤلفههای قدرت سختافزاری و نرمافزاری ما، به کابوسی سخت برای دشمنان تبدیل شده است. تلفیق هوشمندانه و دقیق این دو در سایه قدرت معنوی و الهی غیرقابل محاسبهای که برای دشمنان این مرز و بوم وجود دارد، پیروزی کشورمان را در برابر بدخواهان ملت و انقلاب اسلامی تضمین خواهد کرد. از آنجا که آغازگر جنگ اروپایی - آمریکایی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، ترکیبی از عملیات روانی «سواره نظام» رسانهای غرب و «پیاده نظام (سیاهیلشکر)» معاند وطنی است، پیش از هر اقدامی نیازمند ارائه تصویر واقعی و تبیین حقایق کشور عزیزمان هستیم. وظیفهای که به تعبیر امام خامنهای (دامظله) همگانی و فریضه است.
نکته پایانی به اهمیت مقوله «ابتکار عمل» در مواجهه با جنگ شناختی با دشمنان قسمخورده کشورمان بازمیگردد. در اینخصوص باید مجاری و ظرفیتهایی را خلق یا تقویت کرد که در بطن خود، پیام حقانیت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران را به نظام بینالملل منتقل سازد. مصداق یکی از این ابتکارعملها، برگزاری «کنگره بینالمللی زنان تاثیرگذار» در تهران است. برگزاری این نشست، منجر به اطلاعرسانی مستقیم و بیواسطه از واقعیتهای موجود در جامعه ما خصوصا نقش و جایگاه زن ایرانی میشود. متعاقبا در قالب این گفتوگوها و نشستهای موثر و بدونواسطه، برداشتهای واقعبینانه بدون فضاسازی تبلیغاتی و رسانهای دروغین غرب، ظهور و بروز پیدا میکند. از اینرو مهندسی نرمافزاری ما در عرصه جهاد تبیین باید توام با ابتکار عمل در انتقال پیامهای گویا و برحق ما در جهان امروز باشد.
حجتالاسلام محمدمهدی ایمانیپور - رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد