اما درک و صحبت به زبانهای دیگر چیزی بیش از تسهیل ارتباط با دیگران است. یادگیری زبانهای دیگر در واقع میتواند نحوه عملکرد مغز شما را تغییر دهد و در نهایت شما را تبدیل به فردی قویتر کند. این کار فرصتی برای تمرین شبکههای مغزی است که به مدت طولانی خفته بودند و سبب ایجاد تفکر خلاقانهتر و نگرش بهتر به جهان میشود.
بهبود انعطافپذیری عصبی: مهارتهای زبانی مکانیسم و سالن تمرینی برای سایر بخشهای مغز است که بر هوش شناختی و عاطفی تاثیر میگذارد. کلاس زبان مانند یک تردمیل برای سمت چپ مغز است. دکتر پاتریک پورتر، متخصص علوم اعصاب توضیح میدهد: «اگر در حال حاضر فردی نیستید که بیش از یک زبان صحبت میکند، با یادگیری یک زبان جدید، بخشی از مغز را که از حدود هفت یا هشت سالگی غیرفعال بوده، تمرین میدهید.» با فعالکردن بخش راکد مغز، برای سایر جنبههای عملکرد مغز که بر تفکر انتقادی و خلاقیت تاثیر میگذارند، شتاب ایجاد میشود. سوفیا سایرز، زبانشناس میگوید: «من اغلب یادگیری زبان را با یک پازل مقایسه میکنم، شما با چند کلمه شروع کرده و سپس تلاش میکنید تکههای مختلف را به هم بچسبانید تا مفهومی را به ذهن شخص دیگری منتقل کنید. برای مغز قدرت یادآوری مداوم و فرمولبندی جملات به حافظه و خلاقیت کمک میکند و به ازای هر کلمه یا عبارتی که تسلط پیدا میکند، ارتباط جدیدی در مغز ایجاد میشود.» در حالی که سمت چپ مغز در درجه اول مسئول فراگیری زبان است، سمت راست مغز نقش مهمی در کمک به زبانآموزان برای شناسایی صداهای اساسی مرتبط با زبان ایفا میکند. سپس این فرآیند مانند یک پازل عمل میکند، در واقع ویژگیهای آوایی مختلف را کنار هم میگذارد و بخشهای مختلف مغز را برمیانگیزد تا با هم کار کنند. پورتر میگوید: «شما میتوانید همه زمینههای زندگی خود را با تمرین یک زبان جدید بهبود ببخشید.» مقالات علمی افزایش فیزیکی در مناطق خاصی از مغز را به ویژه هیپوکامپ، که با یادآوری و ذخیره خاطرات مرتبط است، نشان میدهد. این افزایش اجازه میدهد تا مسیرهای عصبی بیشتری برای عملکرد شناختی وجود داشته باشد و به کاهش زوال عقل با افزایش سن کمک کند. گسترش آگاهی فرهنگی و پرورش همدلی: زبانها چیزی بیش از یک ابزار ارتباط کلامی و سلامت مغز هستند. آنها همچنین جهانبینی و رفتار فرهنگی ما را شکل میدهند. وقتی زبان جدیدی را یاد میگیریم نهتنها فرهنگ دیگری را یاد میگیریم، بلکه یک فلسفه جهانی جدید را نیز میآموزیم. برای مثال الگوهای زبانی متمایز، الگوهای فرهنگی را روایت میکنند. جوردان میگوید: «گاهی اوقات مردم یادگیری یک زبان را فقط بهعنوان یادگیری املا و واژگان میدانند، اما شما در حال یادگیری یک فرهنگ هستید و ذهن خود را به روی این موضوع باز میکنید.» یادگیری یک زبان جدید نهتنها کارکردهای اجرایی مغز ما را آموزش میدهد، بلکه منجر به سطح بالاتری از همدلی و توانایی برقراری ارتباط با افرادی با پیشینه زبانی متفاوت میشود. در واقع وقتی جهانبینی خود را کنار بگذاریم و سعی کنیم دیگران و طرز تفکر آنها را درک کنیم، به انسانهای بهتری تبدیل میشویم.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد