گزارش «جام‌جم» از سریال‌هایی با حال و هوای غذابازی

مطبخی به وسعت ایران

گفت‌وگوی «جام‌جم» با بازیگر سریال «شهباز»

شجاعت «نجوا» برایم جذاب بود

نجوا؛ دختری جسور با ظاهری آرام است که از گذشته‌ای تاریک و پرتلاطم عبور کرده‌است و ظاهرا این روزها سعی دارد در آرامش و دور از هیاهو به زندگی‌اش ادامه دهد؛ اما توفان حوادث بار دیگر او را دربرمی‌گیرد و لاجرم وارد ماجراهایی می‌کند که دیگر عبور از آنها به سادگی قبل نیست.
کد خبر: ۱۴۰۰۸۱۱
نویسنده نوشین مجلسی - گروه رسانه

این شخصیت که در سریال «شهباز» به عنوان پیش‌برنده‌ قصه به نمایش درآمده‌است و مخاطبان را با خود همراه کرده، با نقش‌آفرینی مهدخت مولایی جان گرفته‌است. این بازیگر در گفت‌وگو با «جام‌جم» از ویژگی فعال بودن و شجاعت این نقش در زندگی‌اش به عنوان یکی از عوامل مهم در پذیرش آن نام برد. در این گفت‌وگو همچنین درباره دیگر خصایص این نقش گپ زدیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

شما کارتان را با ایفای نقش در سینما شروع کردید و با وجود بازی در تلویزیون، می‌شود گفت بیشتر به عنوان بازیگر سینما شناخته می‌شوید. با توجه به تصوری که درباره حضور کمتر بازیگران سینما در قاب تلویزیون وجود دارد؛ چه شد که این نقش را پذیرفتید؟
چیزی که برای من در این سریال جذابیت داشت، نقش بود. «نجوا» نقش متفاوت و فعالی است. گاهی با آقای علینقی‌پور و کارگردان به خنده می‌گفتیم یادمان نمی‌آید بعد از نقش «ناتاشا» در سریال «خواب و بیدار» که مربوط به سال‌ها پیش است و زنی فعال و البته متفاوت را به تصویر می‌کشید، چنین نقشی را دیده‌باشیم. حالا دوباره داریم نقشی را در تلویزیون می‌بینیم که متفاوت است. همان‌طور که گفتم اولین نقطه مثبت این سریال برای من، ویژگی نقش نجوا به عنوان زنی با شخصیت فعال بود.

می‌توان گفت آثار را براساس ویژگی‌های نقشی که به شما پیشنهاد می‌شود انتخاب می‌کنید.
می‌شود اینگونه گفت؛ ولی کلی است. برجسته‌ترین ویژگی این نقش، فعال بودن و شجاعت شخصیت زن در داستان است و همین برای من اهمیت داشت.

علاوه‌بر فعال بودن، مهم‌ترین تفاوت این نقش را با شخصیت‌هایی که تا امروز بر عهده داشتید در چه می‌بینید؟
شاید بتوان گفت بازیگران هم‌نسل من یا حتی جوان‌تر دنبال نقش‌هایی هستند که بتوانند کاری در داستان انجام دهند. دنبال این هستند که تاثیر بگذارند نه این‌که فقط در یک موقعیت قرار گیرند و امری بر آنها حادث شود. این خیلی بر بازیگران نسل من و نقش‌آفرینان جوان‌تر از ما مهم است. برای همین وقتی حرف بازی در نقشی از یک فیلمنامه به میان می‌آید، برای من خیلی مهم است چنین خصایصی داشته‌باشد. زمانی که برای بازی در این نقش با من تماس گرفتند، درگیر کاری بودم و همچنین هنوز کارم در سریال نوبت لیلی تمام نشده‌بود، اطمینان داشتم نمی‌خواهم این نقش را بپذیرم. فقط به دفتر تهیه‌کننده رفتم تا بگویم نه، اما مواجهه جالبی با آقای لوافی و علینقی‌پور داشتم و با خودم گفتم چقدر این دو آدم‌های باسواد و خوبی به نظر می‌‎رسند. همیشه در جلسات اول تا آدم‌ها بخواهند همدیگر را بشناسند نسبت به همدیگر گارد دارند ولی آن‌قدر این دو نفر آدم‌های خوبی به نظرم آمدند که مطمئن شدم در این پروژه به عنوان نقش اول خیلی راحت کار خواهم کرد؛ هر چند ایفای نقش اول انرژی زیادی می‌طلبد و سخت است چون زمان بیشتری را سر پروژه هستی و ارتباط بیشتری با تهیه‌کننده و کارگردان داری. در این کار از همان ابتدا آن‌قدر احساس راحتی داشتم که رغبت زیادی برای حضور پیدا کردم.

یکی از ویژگی‌های نجوا برای مخاطبانی که هنوز سرنوشت او را نمی‌دانند، دوپهلو بودن این شخصیت است. حتی نمی‌توان قاطعانه درباره حسن یا سوءنیت او قضاوت کرد. نجوا چه به لحاظ شخصیت‌پردازی و چه در جنس بازی شما نه کاملا مثبت است و نه منفی و میان دو سر طیف رفت‌وآمد دارد. تحلیل خودتان از این شخصیت چیست؟
همین برای من نقطه مثبت کاراکتر است. مطمئنم چه در مورد یک فیلمنامه کارشناسانه صحبت کنیم و چه از دید یک تماشاچی به اثر بنگریم؛ نقش کاملا مثبت یا منفی برای مخاطبان پس‌زننده است؛ چون قابلیت پیش‌بینی دارد و هیچ‌وقت نمی‌تواند جالب باشد. کاراکتر نجوا به خاطر پیشینه‌ای که دارد؛ همچنین به دلیل طراحی‌اش در متن، خواست کارگردان و نوع بازی که برای ایفای این نقش انتخاب کردم؛ مخاطبان را درباره تصمیماتش مردد می‌کند. در واقع بینندگان متوجه نمی‌شوند او دقیقا می‌خواهد چه کار کند. نمی‌دانند دارد همه را گول می‌زند یا نه. به نظرم وقتی بتوانی کارهای شخصیت اصلی یک سریال را پیش‌بینی کنی، اصلا چیز جذابی برای پیگیری باقی نماند.

نجوا شخصیت نخبه‌ای در امور سایبری معرفی می‌شود اما گویی در بعضی موقعیت‌ها اصلا از هوشش استفاده نمی‌کند. مثلا چطور یک متخصص فضای مجازی احتمال نمی‌دهد که دوربین کافه هک شود؟ این رفتار توجیه منطقی دارد؟
در این باره حین تصویربرداری صحبت کرده‌بودیم و قطعا توجیه که نه، بلکه توضیح منطقی دارد. این آدم اساسا می‌خواسته از این فضا دور باشد. همان‌طور که می‌بینیم در قسمت‌های اول به دوستش می‌گوید وارد این ماجرها نشو. می‌خواهد همه چیز را فراموش کند و شغل بی‌ربط انتخاب کرده‌است. برای همین بعضی چیزها از دستش درمی‌رود.

یعنی می‌خواهد از گذشته خود فرار کند؟
دقیقا. تلاش می‌کند از گذشته‌اش فاصله بگیرد و وقتی کسی مدام ذهن خود را نسبت به یک موضوع می‌بندد، بی‌توجه می‌شود. می‌توان گفت مغز این شخصیت تلاش می‌کند بعضی نکات را نادیده بگیرد و برای همین گاهی ساده‌ترین نکات از دستش در می‌رود و در لحظه یادش می‌افتد باید به فلان نکته هم توجه می‌کرده‌است.

برای بازی در این نقش مابه‌ازا داشتید یا با آدم‌هایی که به این حرفه مشغول هستند، گپ زدید تا حال‌و‌هوای زندگی‌شان دست‌تان بیاید؟
مابه ازای مشخص نداشتم و با این افراد مصاحبه نکردم اما در یوتیوب خیلی زیاد جست‌وجو کردم. دنبال آدم‌های خارجی با این تیپ شخصیت گشتم؛ چون نمونه‌های ایرانی آن را کمتر سراغ داریم.

در سینما بیشتر آقایان چنین شخصیت‎هایی را ایفا کردند.
در ایران بله و در خارج هم فقط چند فیلم می‌شناسیم؛ مثلا فیلم دختری با تتوی اژدها فکر می‌کنم آخرین فیلم با چنین موضوعاتی باشد که خیلی سروصدا کرد و کار جالبی از آب درآمده‌بود. غیر از سینما فکت‌های مستند زیادی هم وجود دارد که می‌توان شنید و دید تا متوجه شد این افراد معمولا چه نوع شخصیتی دارند، چطور زندگی می‌کنند و... .

با تمام پیچیدگی‌هایی که در شخصیت چنین آدم‌هایی سراغ داریم و با توجه به آنچه امروز از نجوا می‌بینیم، قرار است سرنوشت این شخصیت تا پایان مشخص نشود و مخاطبان را غافلگیر کند یا تکلیف‌مان با نجوا زودتر روشن می‌شود؟ خودتان هم موقع خواندن فیلمنامه غافلگیر شدید؟
فکر می‌کنم تا لحظه آخر تکلیف مشخص نمی‌شود. زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم هم واقعا تا قسمت ۳۰ تکلیف‌مان روشن نمی‌شد و در پایان قصه هم تغییراتی ایجاد شد. خوشبختانه مسیری که در این کار است دائم با پیج و خم همراه می‌‎شود.

مگر فیلمنامه کامل نوشته نشده‌بود؟
فیلمنامه کامل بود و این برای من یکی از نکته‌های مثبت سریال بود. آن‌قدر همه چیز کامل و درست پیش می‌رفت که همه ترس‌های من از بین رفت. همان جلسه اول که درباره کار حرف می‌زدیم، آقای لوافی خلاصه ۳۰ قسمت سریال را برای من گفتند که با پایان حرف‌شان ما چند نفری که آنجا بودیم از میزان تسلط ایشان روی قصه شگفت‌زده شدیم. شاید ساده به نظر برسد اما تمام اینها درباره ساخت یک سریال مهم و مثبت است.

کامل بودن فیلمنامه چقدر در طراحی نقش برای بازیگر اهمیت دارد؟
خیلی مهم است. به این ترتیب نقش می‌تواند نقطه آغاز، اوج و پایان حساب شده داشته‌باشد. همان روز اول به من گفتند می‌توانند سیناپس ۳۰ قسمت را در اختیارم قرار دهند و این کار من را راحت‌تر می‌کرد.

با توجه به کامل بودن فیلمنامه چقدر با نویسنده و کارگردان برای ایجاد تغییرات در نقش تعامل داشتید و چقدر اجبار به اجرای موبه‌موی فیلمنامه وجود داشت؟
باز بر روند کامل کار و رضایتی که از این بابت داشتم تاکید می‌کنم. ما تمرین و دورخوانی داشتیم. شاید این مراحل بدیهی به نظر برسد اما سر بسیاری از کارها رعایت نمی‌شود. خوشبختانه خیلی راحت می‌توانستم با آقای لوافی درباره کاراکتر و متن حرف بزنم. ایشان بسیار منعطف هستند و در مواجهه با تک‌تک بازیگران اعتماد و ذهن باز دارند. از بازیگران ایده می‌خواست و پس از این که به نتیجه می‌رسیدند شروع به کار می‌کردیم. همه اینها به بازیگر آرامش روانی می‌دهد.

بیننده سریال بودید؟
بله، اما عموما کارهایم را نمی‌بینم.

چرا؟
کار ما سینماست. من ۳۰ سال دارم ولی اگر بخواهم کارهایم را ببینم باید دو برابر سنم وقت بگذارم تا کارهایم را تماشا کنم.

پس چرا «شهباز» را تماشا کردید؟ و با دیدن نتیجه کار، چه بخش‌هایی هست که می‌خواهید تغییر دهید؟
دلیل قلبی دارد. آن‌قدر گروه و آدم‌ها در این سریال شریف و دوست‌داشتنی بودند و آن‌قدر این کار آرام و بی‌حاشیه بود که خیلی با رضایت خاطر آن را تماشا می‎کنم. البته با تماشای کار قطعا تمایل دارم بخش‌هایی را تغییر دهم. به خاطر این‌که سریال یک پروسه طولانی است و تو قطعا همیشه نمی‌توانی با ثبات و حال خوب سرکار حاضر شوی. محدودیت زمانی، امکانات، لوکیشن و... هم تاثیرگذار است و گاهی اجازه نمی‌دهد نهایت انرژی‌ات را بگذاری. سکانس‌هایی هست که می‌گویم ای کاش می‌توانستم بهتر از این ظاهر شوم. در همه کارها این حس وجود دارد ولی به طور کلی خوشحالم. با رضایت کامل با این گروه همکاری کردم و دوست‌شان دارم.

ابتدای صحبت‌هایتان گفتید که نقش‌های فعال را می‌پسندید. این ویژگی تا آنجا برایتان اهمیت دارد که نقش‌های کوتاه را هم بپذیرید یا این‌که به باور شما فقط نقش اول می‌تواند فعال و موثر باشد؟
من نقش‌های کوتاه در سینما زیاد بازی کردم و هیچ وقت درگیر این‌که نقش کوتاه یا بلند است، نمی‌شوم. اما نکته مهم برای نقش کوتاه این است که تاثیرگذار باشد. یعنی همچنان روی فعال بودن شخصیت تاکید دارم. باید در قصه موثر باشد و ذهن من را به عنوان بازیگر درگیر کند که چطور بازی‌اش کنم. شاید جمله کلیشه‌ای به نظر برسد اما بازیگر حتما در هر نقشی دنبال چالش است. جدای از سیاست فکری بازیگر یا سیاست کارگردان و کل کار، دنبال چالش است تا دریابد باید با نقش چه کار کند؛ حالا چه کوتاه و چه بلند باشد.

شخصیت نجوا با وجود فعال بودن، نوعی سردی در تعامل با آدم‌ها دارد. این سردی مقابل خواستگارش یا حتی دوست پرشروشورش دیده می‌شود. چرا این جنس بازی را انتخاب کردید؟
نقش این را می‌طلبد. اگر بخواهم کلمه شر و شور را در این شخصیت معادل زنانگی در نظر بگیرم؛ نجوا به واسطه گذشته سختی که داشته، بیشتر روحیه مردانه پیدا کرده‌است. یادم هست به کارگردان می‌گفتم چقدر این شخصیت گریه می‌کند! و او می‌گفت طبیعی است چون بدبختی‌های زیادی دارد. آدمی را که دوست داشته، او را به پلیس تحویل داده‌است، درگیر زندان شده، مشکلات خانوادگی و شغلی دارد، دوستش را از دست می‌دهد و... پس حتما این آدم‌ می‌تواند در اجتماع غمگین و افسرده باشد و فاصله عاطفی خود را از دیگران حفظ کند.

این میزان از گریه کردن برایتان چالش‌برانگیز نبود یا به عنوان بازیگر به آن عادت دارید؟
طبیعتا این شخصیت مشکلات زیادی دارد و گریه‌اش قابل درک است اما اگر از دستمان دربرود برای بازیگر و کار پس زننده می‌شود. فکر نمی‌کنم گریه زیاد موجب قدرت‌نمایی یک بازیگر یا تاثیرگذاری اثر باشد. باید کنترل شود. فکر می‌کنم من و کارگردان این کار را کرده‌باشیم اما باید کار را کامل دید و بعد نظر داد.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها