با این حال، برخی بازیگران آمریکا و رژیم اشغالگر قدس نتوانستهاند نارضایتی و نگرانی خود را نسبت به این توافق کتمان کنند. برخی بازیگران اروپایی مانند انگلیس، آلمان و فرانسه نیز نارضایتی خود نسبت به حصول این توافق موثر منطقهای را با صدور برخی قطعنامهها و بیانیههای واهی علیه کشورمان در حوزههای نامربوط ابراز میکنند! در این خصوص گفتوگویی با حسن عزالدین، عضو فراکسیون وفاداری و مقاومت پارلمان لبنان صورت دادهایم.
مقامات آمریکایی و اروپایی طی روزهای اخیر برخی مواضع ظاهری را در حمایت از توافق منطقهای اخیر تهران و ریاض صورت دادهاند اما در عمل، شاهد سنگاندازیهای غرب در برابر این توافق و ابراز نارضایتی آن از چنین موضوعی هستیم. نظر شما چیست؟
این تناقض رفتاری ریشه در سیاستهای منطقهای غرب دارد. هرگونه اقدامی که به ایجاد ثبات و صلح در منطقه منجر شود با اهداف کلان منطقهای آمریکا و متحدانش مغایرت دارد. آنها در سایه بیثباتی منطقه تلاش کردهاند توجیهی برای نفوذ کوتاهمدت یا بلندمدت خود در این حوزه جغرافیایی و استراتژیک پیدا کنند. بیدلیل نیست که غرب در وقوع هرگونه بحران جدی منطقهای نقش یک بازیگر اصلی را ایفا میکند. پس جهت درک مواضع غرب در قبال توافق اخیر میان ایران و عربستان سعودی، لازم است روی سابقه رفتاری آمریکا در منطقه و اهداف کلان و کوتاهمدت آن متمرکز شویم.
بهعنوان یک نماینده پارلمان لبنان، توافق شکل گرفته میان ایران و عربستان سعودی را چگونه تحلیل و ارزیابی میکنید؟ آیا این توافق را به سود منطقه قلمداد میکنید؟
قطعا همینطور است. فقدان روابط دیپلماتیک و سیاسی بین کشورها، راه را برای ارائه تفاسیر گوناگون و همچنین سنگاندازی و مانور خطرناک دیگران باز میکند. با این حال زمانی که ارتباطات دیپلماتیک برقرار شود، فرصتهایی نیز برای همکاری در منطقه پدید میآید و همه کشورهای منطقه از آن نفع میبرند. این قاعده درخصوص احیای روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی نیز صادق است. این اتفاق امری مثبت تلقی میشود و با اصول و ثوابت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز همخوانی دارد. این اصول و ثوابت، بارها از سوی ایران و دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی این کشور مورد توجه و تاکید قرار گرفته و شاهد تحقق آن هستیم.
به اصول و ثوابت کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و همخوانی توافق اخیر با این ثوابت اشاره کردید. در این مورد بیشتر صحبت کنید.
یکی از اصول کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ایجاد ثبات در منطقه است. ایران معتقد است تنش در منطقه به سود هیچ بازیگری نیست و اتفاقا راه را برای ورود بازیگران غیرسازنده و خطرناک فرامنطقه ای مانند آمریکا به صحنه فراهم میسازد. بر همین اساس، سیاست خارجی ایران بر خلاف آنچه بهصورت هدفمند از سوی دشمنان امنیت منطقه القا میشود، بر مبنای حسن همجواری بنا نهاده شده و در آن، چیزی به نام منازعه و تهدید وجود ندارد. در جریان عادیسازی روابط دیپلماتیک و سیاسی تهران و ریاض نیز این مسأله به چشم میخورد. ایران بار دیگر اثبات کرد که ثبات منطقه و حسن همسایگی و همجواری با دیگر بازیگران منطقه، یک اصل در سیاست خارجی این کشور محسوب میشود. در خلیجفارس نیز سیاست جمهوری اسلامی ایران بر این مبنا استوار است که امنیت این حوزه باید به دست بازیگران آن تامین شود و دیگران نباید دخالتی در این خصوص داشته باشند. این یک منطق منطقهای و استراتژیک است. زمانی که بازیگرانی در یک حوزه جغرافیایی متمرکز هستند، قطعا تعیین تکلیف آن حوزه باید توسط آنها صورت گیرد.
به تامین امنیت غرب آسیا و حوزه خلیجفارس اشاره کردید. آیا میتوان چشمانداز مثبتی را پس از احیای روابط ایران و عربستان در این خصوص متصور بود؟
بله. همینطور است. اگر ایران، عربستان سعودی، قطر، بحرین، عمان، کویت و امارات بتوانند در یک رویکرد جمعی و با توجه به منافع مشترک منطقهای، امنیت حوزه خلیجفارس را با ترسیم مکانیسمی منطقهای حفظ کنند دیگر جایی برای مانور بازیگرانی مانند آمریکا در این حوزه وجود نخواهد داشت. قطعا در اینجا شاهد کاهش تنشهای منطقهای و تبلور فرصتهای جدید و مشترکی خواهیم بود که همگان در منطقه میتوانند از آنها استفاده کنند. این به نفع همه کشورهای منطقه است که روابط ایران و عربستان سعودی ایجابی باشد، زیرا این روابط موثر و مستمر بهطور طبیعی برخی تهدیدات خطرناک را از بین برده و در مقابل، برخی فرصتها را بیش از پیش به سود منافع جمعی منطقه و تکتک کشورها تقویت خواهد کرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد