در همین زمان بنده در خاضعانهترین و خالصانهترین حالت خود قرار میگیرد و با خدا صحبت میکند. در میان تمام آثاری که در ادبیات تعلیمی ما وجود دارد، مناجاتنامهها مجموعه تلاشهایی هستند که نشان میدهند انسانها تا چه اندازه علاقهمند هستند که با جملات زیبا با خداوند خود راز و نیاز کنند. در میان تمام این مناجاتنامهها نثر مسجع خواجه عبدا... انصاری و صحیفهسجادیه امامسجاد(ع) جایگاه ویژهای دارد اما مناجاتنامهها تنها به آن زمان محدود نشد و هرکس سعی کرد تا بخشی از ارتباط صادقانه خود را در قالب جملاتی زیبا و ساده به مخاطب منتقل کند. بنابراین، شب قدر و فضایل بیشماری که در بیدار ماندن دارد موجب میشود که از عباس حسیننژاد بهعنوان نویسندهای یاد کنیم که کتاب «مناجات» او با زبانی ساده و روان نوشته شده تا به کمک این کتاب بتوانیم بیواسطه و صادقانه با خداوند گفتوگو کنیم. به همین بهانه گفتوگویی با این نویسنده کردیم که در زیرمیخوانید:
چه انگیزهای موجب شد تا کتاب مناجات را بنویسید و این کتاب شامل چه بخشهایی میشود؟
در نگارش مناجات دنبال چیز عجیبوغریبی نبودم، بلکه صرفا تلاش کردم با خداوند حرف بزنم. همان کاری که همیشه کرده و میکنم، فقط این بار سعی کردم آن را روی کاغذ بیاورم و به این شیوه تبدیل به کتاب شد. نمیدانم کی به ذهنم رسید که چه خوب میشد اگر این نوشتهها تبدیل به کتاب شود؛ چون زمانی که مینوشتم، هیچگاه به کتابشدن آنها فکر نمیکردم. کتاب مناجات شامل ۵۰۰ مناجات است که در سحرهای ماهرمضان سالهای پیش نوشته و سعی شده نگاه سادهتری به مجموع مناجاتها و زبان امروزیتری داشته باشد. این کتاب نمونهای از آثار روحانی و معنوی و مجموعهای از نیایشها، درددلها و دعاهای یک بنده مخلص خداست. ما این کتاب را به شکل هدیه تنظیم کردیم و در صفحهبندی هم دقتهایی صورت گرفته و بهصورتی است که در هر صفحه یک مناجات بولد میشود و به چشم میآید و درحالحاضر چاپ هفتم آن در انتشارات سوره مهر است.
به نظر من همه آدمها در آشکار و پنهان با خداوند حرف میزنند و این وسط یک کتاب هم پیدا شده که شبیه حرفهای امروز بشر با خدا تولید شده است.
سعی کردم آنچه از مناجاتها، دعا، قرآن و صحیفهسجادیه بلدم را بهگونهای بنویسم که شاید ذهن جوانانه را بیشتر تحتالشعاع قرار دهد و فهم آن برای نسل امروز راحتتر است. من در این کتاب تلاش کردم با خداوند راحت صحبت و حرفزدن با خدا را عادیسازی کنم و با زبان امروزیتری مناجات بنویسم و با خدا صحبت کنم.
برای نوشتن مناجات چه دعاهایی را از مجموعه کتابهایی مانند صحیفهسجادیه یا دیگر کتابهایی که در این زمینه نوشته شده در نظر داشتید؟
در نوشتن کتابم از تمام دعاها کمک گرفتم و نمیتوانم بگویم برای نوشتن این کتاب تلاشی نکردم که مناجاتی را در ذهن داشته باشم یا الگو قرار دهم. بنابراین، همه آنها در پس ذهن من بوده است. چون ذهن آدم مانند همان کوزه معروف است که چیزی از آن میتراود که در درون آن است. بنابراین نتیجه نوشتاری ذهن من ممکن است حاصل این باشد که زمانی صحیفه سجادیه خوانده باشد، زمانی خواجهعبدا... انصاری خوانده باشد، یکوقت دعای کمیل خوانده باشد، یکوقت قرآن خوانده باشد یا حتی یکوقت مناجاتهای سیدمهدی شجاعی را خوانده باشد. یعنی همه اینها در درون من بوده که یک جایی تبدیل به کلمه و نوشته شده است؛اما اینکه الزاما بروم یک مناجات یا دعای خاص را پیدا کنم که شبیه آن بنویسم یا از آن کمک بگیرم، خیلی کم اتفاق افتاده است. در بخشی از کتابم میگویم: «خدایا ما را سیبل بلا نکن!» شاید در نگاه اول گفته شود که این چه حرفی است؟ اما درواقع این حرف من نیست، امامسجاد(ع) میفرمایند: «ولاتجعل لی قرارا بالبلایا»؛ یعنی این اتفاق هست و اماممعصوم به ما یاد داده وقتی که حالت بد است یا اوضاعت خوب نیست، با خدا حرفبزن. به نظرم قافلهسالار کاروان مناجات هم امامسجاد(ع) و صحیفه سجادیه است، گرچه مناجاتهای امیرالمومنین(ع) یا مناجات شعبانیه و ... شگفتانگیز و سرشار از معارف است.
به نظرتان فلسفه این مناجاتها در شبقدر چیست و چه چیزی پشت این بیدار ماندن و دعاکردن در شبهای قدر نهفته است؟
شب قدر هم شب جوشنکبیر است و باید هزار نام خداوند تکرار شود تا اتفاقات قشنگی برای آدمها بیفتد. همیشه در بازخوردی که درباره کتابهایم از مخاطبان دریافت میکنم، این جمله که حرف دل ما را گفتی، وجود دارد. در کنار اینها شاید این مناجات زنجیره ارتباط با خداوند را کمی جذاب کرده باشد، هرچند تأکید میکنم عربی دعاهایی که از اهلبیت به ما رسیده است، حتما جذابتر است. آنچه درمجموع فقها و عرفای ما میگویند و آن را در ماهرمضان به ما سفارش کردند، شببیداری و بیدارماندن در سحر است که حافظ هم در اشعار خود به این اشاره کرده است که «دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است/ بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی». بنابراین، تمام عرفای ما سفارش کردند که سحر بیدار باشیم و با خدا حرف بزنیم و ما نماز شب را داریم که موقع آن قبل از سحر و از مستحبات مؤکد است و رمضان هم فصل و شکارگاه رحمت خداوند است و میتوانیم ماهیهای خوبی از این اقیانوس بیکران بگیریم.
فکر میکنید تأثیر دعاها و اوراد دستهجمعی در ایجاد وحدت و یکپارچگی بین مردم و تکثیر حال تا چه اندازه است؟
معتقدم اگر خواستنهای آدمها در یک راستا قرار گیرد و همه به هدفی واحد نگاه و تلاش کنند، خودبهخود آن اتفاق بزرگتر میافتد و جویهای کوچک به هم میپیوندند و تبدیل به رود بزرگتر میشوند.
خودمانی با خدا
«مناجاتهای عباس حسیننژاد با لحن و بیانی ساده نوشته شده است. نویسنده در هرکدام از مناجاتهای خود، روی یکی از موضوعات مهم و ارزشی ازجمله مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دست گذاشته است و با استفاده از زبان طنز توانسته توجه مخاطبش را به این موضوعات بهظاهر ساده ولی در باطن بسیار عمیق و مهم جلب کند.
حسیننژاد با چاپ این اثر با زبانی ساده و بیآلایش با خدای خود درددل کرده و به مخاطبش نشان داده که میشود خیلی ساده حرفهای زیادی را با پروردگار جهانیان در میان گذاشت. این کتاب که توسط رهبر معظم انقلاب هم تورق شده این روزها به چاپ هفتم رسیده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «خدایا، رنگ رضایت و عطر خوشدلی را به لحظههای زندگی مردم سرزمین من بپاش. خدایا نفس حقی را در زندگی ما در جریان بینداز. خدایا به ما هم دل گنده بده. خداوندا امسالمان را بههیچوجه شبیه پارسالمان نخواه. احوال بشر را به نیکوترین حالها تغییر ده. و دل آدمی را به خوشترین حوادث شاد کن. و درخت یقین را در قلب ما بکار. خدایا از گزینههای روی میزت برای امروز ما برکت و شادی را در دستورکار قرار بده.»
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد