کیومرث صابری فومنی را حالا همه با همین نام میشناسند که ابتدا یک شخصیت طنز در میان نوشتههایش بود و بعدها به یک مجله طنز تبدیل شد. صابری در دوران انتشار «گلآقا»، تاب تحمل نقد را در میان سیاسیون بالا برد.
هرچند که خودش هم در میان سیاسیون رفتوآمد داشت و در زمان نخستوزیری شهید رجایی، مشاور فرهنگی بود. گلآقا بعد از مدتی از زمان انتشار، به یک متر و معیار برای نقد سیاسی تبدیل شد.
این شخصیت در مستندی با عنوان «روزگار گلآقایی» روایت و از زاویه متفاوتی به آن نگاه شده است. یادگاری، تهیهکننده و کارگردان این مستند برای ساخت یک مستند شستهرفته تلاش کرده تا منابع مختلف را زیر و رو کند و بتواند یک نگاه درست و جامع را به زندگی گلآقا بتاباند.
ساخت مستند پرتره کار سادهای نیست. یادگاری جایی از مصاحبه اینطور میگوید که جامعنگری مستندساز به مرور و با تجربه بهدستمیآید و او هم به پشتوانه تجربهای که داشته تلاش کرده تا یک نگاه جامع از شخصیت کیومرث صابری ارائه کند. به بهانه پخش مستند روزگار گلآقایی از تلویزیون، با محمدحسن یادگاری، تهیهکننده و کارگردان این مستند گفتوگو کردیم.
محمدحسن یادگاری، تهیهکننده و کارگردان مستند روزگار گلآقایی درخصوص دغدغه خود برای ساخت این مستند، به جامجم میگوید: دغدغه اصلی من بهطورکلی، تاریخ فرهنگی ایران است. درعینحال، به نظرم مستند پرتره با توجه به شرایط فعلی، از همه جهت ــ از نظر پخش، سیاستگذاری و بودجه، درک مخاطب و ارتباط جامعه با آن ــ بهترین ژانری است که برای برقراری ارتباط رسانهای در بحث سینمای داستانی و مستند وجود دارد. یعنی جامعه بهشدت به آن نیاز دارد تا قهرمانهای ملی شناخته شوند. من این تجربه را در مستند «بار دیگر مردی که دوست میداشتیم» هم تجربه کردم؛ مستندی که درباره زندگی نادر ابراهیمی بود و در طول سالهای گذشته بسیار زیاد از شبکههای مختلف پخش شده و روی آنتن رفته. اقبال عمومی و واکنشهایی هم که در هر سال نسبت به آن دیدم من را به این نتیجه رساند که قالب درستی برای ارائه محتواست.
اهمیت زبان نرم اعتراض
وی ادامه میدهد: من در دو سه سال اخیر کارهای دیگری هم ساختهام اما هرکدام بهدلایلی در بازسازی مانده است. جریان شعر انقلاب با قیصر امینپور و دکتر شریعتی ازجمله این کارهاست که بهدلیل نبود رویکرد درست نسبت به مستند و توجه به ارزانسازی، این پروژهها متوقف مانده است. یادگاری درخصوص اهمیت طنز در ساخت مستند، تصریح میکند: من در طول کار اهمیت مساله طنز به معنای زبان نرم اعتراض را بیشتر احساس کردم و برایم اهمیت پیدا کرد. به نظرم طنز در دهههای مختلف نیاز جامعه بوده است. در جامعه غربی این تاثیرگذاری در جامعه با صنعت سرگرمی و مواردی است که شاید با نظام ارزشی ما همخوان نباشد و در ایران و کشورهایی مثل ما، با طنز قابل اجراست اما در دهه ۹۰ این مساله کمتر شده و برخی محتواهایی که با طنز به برخی مسائل اشاره میشد کمتر و کمتر شد. وقتی مستندساز جامعهشناسی و علوماجتماعی بداند، بهتر میفهمد که حرف را چه زمانی و به چه زبانی بیان کند. مستند روزگار گلآقایی در جشنواره «حقیقت» بسیار استقبال شد، جزو کارهای پربازدید بود و در بخش آنلاین، در میان ۱۰ فیلم مستند قرار گرفت. بسیاری از چهرههای سیاسی هم آمدند و فیلم را دیدند که در کنار آنهم موج رسانهای خوبی ایجاد شد.
جامعنگری به شیوه مستندسازان
این مستندساز درخصوص چالشهای ساخت مستندپرتره و ذوبنشدن در سوژه مستند عنوان میکند: اولین مساله دانش است که مستندساز باید در زمینههای مختلف ــ تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، علمی و علوم انسانی ــ این دانش را بالا ببرد. دومین مساله این است که بپذیرد همه در حال رشد هستند و کسی قرار نیست به چیزی برسد بلکه این مسیر رشد است. جامعنگری یک پدیده عینی نیست که بخواهم بگویم، بلکه با پژوهش میتوان به آن رسید. البته من مهارت اصلی خودم را پژوهشگری و در مرحله بعد مستندسازی و داستاننویسی میدانم. اگر هم توانستهام روایت جذابی مطرح کنم، از مهارت پژوهشگری من بوده است. این مهارت با سالها کار و تمرین است که مستندساز را به یک جامعنگری میرساند تا بتواند از همه زوایا ماجرا را رصد و به بهترین شکل ممکن آن را روایت کند؛ در این صورت، یک کار همهفهم ساخته میشود که مخاطب هم با آن ارتباط برقرار میکند. وی با اشاره به مستندهای قبلی ساختهشده درباره زندگی گلآقا میگوید: من برای مستند روزگار گل آقایی، مستندهای قبلی را دیدم و به نظرم کارهای ضعیفی بودند. من در این مستند قبل و حین تولید چند بار با خانواده آقای صابری صحبت کردم و تلاشم این بود که حتی یک جلسه حضوری با آنها داشته باشم ولی هیچ واکنشی از آنها ندیدم. وظیفه من بود که این ارتباط را برقرار کنم و آنها را در جریان قرار دهم.
اهمیت تغییر ذائقه مخاطب
تهیهکننده و کارگردان مستند روزگار گلآقایی درباره مدت زمانی که برای پژوهش این کار مستند گذاشته، تصریح میکند: زمانبندی برای پژوهش معنی ندارد. از زمانی که ایده و طرح شکل میگیرد تا حتی زمان پخش، این مسیر ادامه دارد و گاهی بعد از پخش ممکن است گفته شود به یک زاویه دیگر باید پرداخته میشد که نشده. یعنی مستند حتی بعد از پخش هم ادامه دارد.
وی درخصوص همراهی تلویزیون با مستندسازان میگوید: قطعا اتصال تلویزیون به مستندسازها موثر است اما اولین درد مستندسازان تمرکز روی کار است. این مساله زمانی اتفاق میافتد که کار از نظر اقتصادی توجیه داشته باشد. بهترین ژانر تلویزیونی برای اقناع عمومی همین مستند است و به نظرم تلویزیون باید خیلی بیشتر از قبل به این ژانر توجه کند. مستندساز مجبور است و باید براساس استدلال و استناد صحبت کند، به همین دلیل مستند چیزی است که موافق و مخالف آن را میبیند، نقد میکند و احتمال زیاد آن را میپذیرد. من این را حتی در مستند ورزشی هم درک کردم که تنها در این قالب میتوان کار درستی ارائه کرد. حتی به نظرم باید مهمترین ژانر برای حاکمیت، مستند باشد تا بتواند اشتباهات را بگوید و در جای لازم جامعه را اقناع کند. همه اینها در مستند، به شکل عقلانی و با استدلال شکل میگیرد. باید خیلی بیشتر از اینها به مستند توجه شود و ذائقه مخاطب را به سمت تماشای مستند برد. چون در غیر اینصورت مستندسازان از ساخت کارهای اینچنینی دلسرد میشوند یا کیفیت مستندها پایین میآید. به دلیل همین مواردی که اشاره کردم، مستندسازان در بخش داستانی قویترین هستند. باید به این هم توجه کنیم که سینمای داستانی را هم با بچههای مستندساز پر کنیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد