مجموعهای که سری سوم آن با فضای شاد و موزیکالی که دارد، باعث شده بچهها با آن ارتباط برقرار کنند و به یکی از برنامههای پربیننده شبکه ۵ تبدیل شود. بچهها در این برنامه آموزش میبینند، سرگرم میشوند و هم از فضای برنامه و نمایشهایی که اجرا میشود، لذت میبرند. سراسر این برنامه پر از موسیقیهای مناسب سن کودکان است و همچنین شخصیتهایی که هر کدام در این مدت برای خودشان طرفدارانی پیدا کردهاند؛ مثل خاله قاصدک و درمونچی، شخصیت دایی، خبرچی، لالهچی، آهنگچی و... همچنین عروسکهای جذابی هم در این برنامه حضور دارند که جزو شخصیتهای محبوب بچهها محسوب میشوند؛ مثل: ناخداچی و پنگول و... جامجم با مریم وطنپور تهیهکننده و بازیگر، امیر زریوند، ساناز سماواتی و محمد حاجیبابایی بازیگران این مجموعه گفتوگویی داشته که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
مریم وطنپور هم تهیهکننده برنامه است و هم از ابتدای این مجموعه نقش خاله قاصدک و درمونچی را بازی کرده و به یکی از شخصیتهای دوستداشتنی این مجموعه تبدیل شده است. او درباره فصل سوم «شهرک رنگینکمان» و تغییرات آن به جامجم میگوید: معمولا بحث آموزش مهارتهای زندگی در برنامهسازی کودک موضوع مهمی است. ما هم رویکردمان در این برنامه همین مسأله است. در سری جدید هم این نکته مهم را مدنظر قرار داده و آیتمها را بر این اساس طراحی کرده و ساختهایم.
آموزش حقوق شهروندی به بچهها
وی ادامه میدهد: در قسمتهای گذشته چالشهایی چون همدلی و همفکری در شهرک اتفاق میافتاد که در کنارش موسیقی و نمایش بود. به این خاطر که بچهها از این طریق بیشتر جذب برنامه شده و میزان تاثیرگذاری برنامه هم روی آنها بیشتر شود. در این فصل تصمیممان بر این شد که سراغ آموزش حقوق شهروندی برویم. یعنی خیلی جدیتر با بچهها از حقوق شهروندی میگوییم. از این رو آموزش و فرهنگسازی حقوق شهروندی و مهارتهای زندگی اجتماعی به بچهها در این سری از برنامه مدنظر ما قرار گرفته است.
وطنپور همچنین میافزاید: ما میخواهیم همزیستی و قانونمداری را این بار در جامعه از همین اجتماع کوچکمان یعنی بچهها شروع کنیم. ما در این برنامه میخواهیم به بچهها بگوییم که حقوق شهروندی چیست و شامل چه نکاتی میشود. چیزی که خیلی روی آن تاکید داریم قانونمداری است. به هر حال هر جامعهای قوانینی دارد و برای اینکه جامعه آرامی داشته باشیم، باید قوانین را رعایت کنیم. اما در کنار همه این مسائل، امید و انگیزه حرف اول را میزند و در اولویت ما قرار دارد.
وی درباره تعداد قسمتهای این فصل هم میگوید: فصل سوم «رنگینکمان» قرار است در ۴۰ قسمت ۴۰ دقیقهای پخش شود. ما در هر قسمت امید و انگیزه را در ماجراهایمان قرار دادهایم.
وطنپور درباره سختی کار برای بچهها هم تاکید میکند: به نظر من برنامهساز باید بهروز باشد تا با خواستههای بچهها نیز آشنایی داشته باشد. ضمن اینکه از ابزار درستی برای جذب مخاطب استفاده کند. مثل موسیقی که میتواند ابزار خوبی برای تاثیرگذاری باشد.
این تهیهکننده درباره انتخاب سوژهها نیز توضیح میدهد: ما شخصیتهای جدیدی را وارد شهرک کردهایم. مثل شخصیت «قیچی» که کاراکتر منفی قصه ماست و آمده تا با بدجنسی شهرک را به هم بریزد. جالب اینکه خودش متوجه اشتباهش میشود و به نتیجه هم نمیرسد. «کفاشچی» هم جزو شخصیتهای جدیدی است که به این قصه وارد شده و جالب بودن ماجرا این است که به ازای هر کفشی که درست یا تعمیر میکند، از اهالی شهرک خاطره به عنوان دستمزد میگیرد و آن را یاداشت میکند. زمانی که میخواهد با دیگران صحبت کند از همین خاطرهها استفاده میکند. ضمن اینکه کفاشچی قصه ما برادر لالهچی هم هست. ضمن اینکه او نقطه مقابل قیچی است.
خاله قاصدک «شهرک رنگینکمان» درباره فضای موزیکال برنامه هم عنوان میکند: سعی کردیم همان فضا را در این سری هم حفظ کنیم. چون بچهها موسیقی را بیشتر دوست دارند و تاثیرگذارتر هم هست.
وی در پاسخ به این سؤال که این برنامه با توجه به موضوعاتی که دارد تا چه اندازه توان ادامهدار شدن را در فصلهای دیگر هم دارد، میگوید: مهارتهای زندگی که تمامی ندارد. از این رو فکر میکنم هر موضوعی که در حوزه حقوق شهروندی به آن میپردازیم، زیر مجموعههای بسیاری دارد که قابل پرداختن هستند. مثلا وقتی ما میخواهیم از نگهداری وسایل عمومی صحبت کنیم، زیر مجموعههای بسیاری دارد. مثلا محافظت از وسایل نقلیه عمومی. بنابراین اگر بخواهیم درباره هر کدام از آنها صحبت کنیم، با مباحث گستردهای روبهرو میشویم. امیدوارم بچهها این فصل از برنامه را هم مثل فصلهای گذشته دوست داشته باشند. چون بازخوردهای خوبی از بچهها گرفتیم. خوشبختانه همانطور که میخواستم اتفاق افتاد؛ اینکه آموزشها غیرمستقیم به بچهها داده شود و در عین حال شیرینی کار هم از دست نرود. وی در پایان هم درباره محبوبترین شخصیتهای این مجموعه بین بچهها بیان میکند: خوشبختانه بچههای بین ۷ تا ۱۲ سال که مخاطبان ما هستند، با همه شخصیتها ارتباط برقرار کرده بودند و هر کدام از آنها طرفداران خاص خودشان را دارند. مثلا وقتی خانم سماواتی میگوید هر جا که میرود او را با نام لالهچی خطاب میکنند، خیلی خوشحال میشوم که بچهها این شخصیتها را دوست دارند.
لالهچی نماد زن ایرانی
ساناز سماواتی را با نقشهایی که در سریالهای تلویزیونی بازی کرده بیشتر میشناسیم. از حضورش در سریال «خوشنام» گرفته تا «وارش» و «بوم و بانو» و «نقطه چین». او در زمینه کارهای طنز و کودک هم فعالیتهایی داشتهاست که در گفتوگو با «جامجم» در خصوص حضورش در این مجموعه و نقش لالهچی میگوید: یکی از ویژگیهای این مجموعه این است که شخصیتهای شهرک هر زمان ممکن است در راستای داستان دچار تغییراتی شوند که همین کار را جذابتر میکند. با این حال لالهچی یک مادر است. سایر شخصیتهای این شهرک بیشتر تیپ هستند. اما لالهچی مادر خانواده و شاغل است.
وی ادامه میدهد: لالهچی فرزندی به نام غنچه دارد که تربیت او را نیز برعهده دارد و برایش مهم است و از این رو او میتواند نماد یک مادر و یک زن ایرانی باشد، با همه دغدغهها و مهربانیها و جدی بودنش. همانطور که میدانید ما در این شهرک هم نقش منفی داریم و هم مثبت. اما میتوانم بگویم لالهچی زن عاقل این شهرک است و سعی میکند مشکلاتش را با تعقل و تفکر حل کند. ضمن اینکه بیشترین تمرکز شخصیتها آموزش حقوق شهروندی است که لاله چی هم از این قضیه مستثنا نیست. سماواتی همچنین توضیح میدهد: ما همه چیز را از نگاه بچهها به آنها آموزش میدهیم و میگوییم؛ نه از نگاه بزرگترها به بچهها. این هم یکی دیگر از ویژگیهای این کار است.
وی درباره تجربه کار کودک هم بیان میکند: کار کودک جزو علائق و دغدغههای من است. در تلویزیون هم آثار موفق و پرمخاطبی را کار کرده ام. من در جایگاه یک بازیگر هیچ وقت خودم را محدود نکرده ام و همیشه دوست داشتم تجربیات متفاوتی را کسب کنم. شهرک رنگینکمان را هم خیلی دوست دارم. چون خودم مادر هستم و یک پسر ۱۰ ساله دارم و دوست دارم از این طریق خیلی چیزها به فرزندم یاد بدهم. از طرفی گروه و تیم این برنامه را هم دوست دارم. چون با کار کودک آشنا و با تجربه هستند. به همین دلیل همکاری با این افراد خیلی برای من لذتبخش است و شهرک رنگینکمان برای من یکی از آن خاطرات خوب است. سماواتی در پایان درباره تاثیر مادر بودنش در شناخت بچهها و ارتباط برقرار کردن با آنها در این برنامه هم میگوید: مادر بودن و آشنایی و شناختی که با خواستهها و روحیات بچهها دارم، روی این کار هم تاثیر گذاشته و گاهی ایدههایی را با نویسنده و تهیهکننده مطرح میکنم که مورد استقبال قرار گرفته است.
کفاش شاعر مسلک و راوی شهرک رنگینکمان
امیر زریوند با مجموعه به یادماندنی «ساعت خوش» معرفی شد و در طول این سالها در مجموعههای طنز موفقی هم حضور داشته است. وی درباره تجربیاتی که در زمینه کار کودک دارد، به جامجم میگوید: من از دهه ۷۰ جزو اولین بازیگران طنز بودم که به گروه کودک هم پیوسته بودم. همان دوران در مجموعه «جمعه بازار» با حسین رفیعی کار کردم که اولین تجربه کارگردانی رامبد جوان بود. بعد مجموعه «بیست» را که در حوزه کودک و نوجوان بود، کار کردم. در این زمینه کارگردانی هم کردم. مثل مجموعههای «من و بابام و باباش» و «استاد چانگ». بنابراین با حوزه کودک و نوجوان بیگانه نیستم اما از آنجا که کارهای شاخصم در حوزه طنز بوده، بیشتر از اینکه من را با کار کودک بشناسند، با مجموعههای طنز میشناسند. در صورتی که در دهه ۹۰ بیشتری فعالیت من در حوزه کودک بود. مثل برنامه «خاله شادونه» که پنج نقش را داشتم؛ هم پدر شادونه بودم و هم برادرانش. وی در ادامه میافزاید: من کودک درون بسیار فعالی دارم و حتی کلاسهایی که در بازیگری تدریس میکنم یا در کاراته که سرمربی هستم، با رده کودک و نوجوان کار میکنم و از این نظر با تفکرات این گروه سنی آشنا هستم.
وی درباره جذابیتهای این حوزه هم بیان میکند: تا کودک درون فعالی نداشتهباشید و با فضای کودک آشنا نباشید و روحیات کودک را نشناسید و مدارای با کودک را ندانید، نمیتوانید در چنین حوزهای کار کنید و موفق باشید. چون باید دنیای فانتزی را خوب بشناسید و با روحیات بچهها آشنا باشید تا بتوانی با آنها ارتباط برقرار کنید.
زریوند درباره نوع ارتباط برقرار کردن با بچهها در این مجموعه، آن هم با زرق و برقی که برنامههای ماهوارهای دارند، عنوان میکند: یکی از کارهای خوبی که در حوزه کودک انجام داده ام، همین شهرک رنگینکمان است. چون تیم سازنده در این زمینه تجربههای بسیاری دارند و همین باعث شناخت آنها از بچهها میشود اما در مورد خودم باید بگویم هر وقت که میخواهم برای کودکان کار کنم، سعی میکنم خودم هم کودک شوم. یعنی سعی میکنم کودک درونم با بچهها ارتباط بگیرد. چون تا حرف همدیگر را متوجه نشوید، نمیتوانید ارتباط برقرار کنید. نکتهای که در این میان مهم است این است که با بچهها نباید مثل خودشان صحبت کرد. چون به جای جاذبه، دافعه ایجاد میکند و فکر میکنند آنها را به سخره میگیرید. از این رو کار برای آنها سخت اما بسیار جذاب است. این بازیگر همچنین توضیح میدهد: در کار کودک چند نکته اهمیت دارد. یکی اینکه حتما باید کار کودک پیام داشته باشد و دیگر اینکه فضای سرگرمکننده و شاد و فانتزی داشته باشد. ضمن اینکه باید خودت کودک شوی تا بتوانی آنها را درک کرده و ارتباط برقرار کنی.
وی در ادامه عنوان میکند: بچهها عبوس بودن را دوست ندارند و برعکس از بشاش بودن خوششان میآید. من هم خوشبختانه چهره خندهرویی داریم و فکر میکنم از این ویژگی در این مجموعه به خوبی میتوانم استفاده کنم. زریوند درباره ویژگیهای شخصیت کفاشچی هم میگوید: کفاشچی در این مجموعه شاعر مسلک است و شخصیت فرهنگی دارد. همین که به جای دستمزدش در کفاشی از همه خاطره میگیرد و در دفترش ثبت میکند، اتفاق جالبی است. از طرفی وقایعنگار، میانجیگر و معتمد این شهرک است و شخصیت جذابی برایم است.
چه خبر از خبرنگار شهرک؟
محمد حاجیبابایی نقش خبرچی را در این مجموعه بازی میکند که خبرنگار شهرک است و در این فصل به مجموعه اضافه شده است. او شعر ورودی هم در قصه دارد که مورد توجه بچهها قرار گرفته است. او درباره ویژگیهای این شخصیت و همچنین حضور در این مجموعه به جامجم میگوید: خبرچی شخصیت کاملا مشخصی دارد و تعریفی هم که از این شخصیت در فصل گذشته برای بچهها داشتیم این بود. با توجه به اینکه این مجموعه از شبکه پنج پخش میشود، این اتفاق تحت تاثیر برنامه «در شهر» است. یعنی من در شهرک رنگینکمان برنامهای به نام «در شهرک» را دارم و خودم تولیدکننده و خبرنگار آن برنامه هستم.
وی ادامه میدهد: با این تفاوت که همه چیز در قالب فانتزی و در فضای طنز اتفاق میافتد. در کنار شخصیتهای رئال این مجموعه، شخصیت خبرچی بسیار فانتزی است. میتوانم بگویم این شخصیت و ماجراهایی که دارد به نوعی برای آشنایی بچهها با فضای خبر و حرفه خبرنگاری است. در سری جدید این شخصیت، ادامهدهنده همان مسیر است. فقط اخبار است که تغییر میکند و داستانهای جدیدی برایش پیش میآید و در موقعیتهای مختلف تاثیرگذاری جالب و با نمکی دارد و یک جاهایی هم با توجه به شرایط و موقعیتهایی که پیش میآید، تاثیرپذیر است.
حاجیبابایی درباره واکنش بچهها نسبت به این شخصیت و حرفهای که دارد، میافزاید: واقعیت اینکه در جامعه برخوردها نسبت به این قضیه متفاوت است اما چیزی که برای من و هم برای بچهها جذاب است، شعر اول و ورود این کاراکتر است که بین بچهها جا افتاده و دوست دارند. یعنی تا جایی برایشان جالب است که در برخوردهایی که با من دارند، این شعر را میخوانند. در این شعر کاملا شخصیت من به بچهها معرفی میشود. اینکه من چه کسی هستم و کارم چیست.
وی درباره بازخورد خانوادهها درباره این شخصیت، میگوید: خوشبختانه خانوادهها نیز با مجموعه و این شخصیت ارتباط برقرار کردهاند و به همین دلیل من بازخوردهای خوبی از خانوادهها بهخصوص از کودکان گرفتهام.
این بازیگر درباره سختیهای کار برای کودک و ظرافتهایی که این کار دارد و اینکه باید طبق چارچوبهایی باشد هم بیان میکند: من فکر میکنم جمله معروف محدودیت، خلاقیت میآورد مصداق این کار است. یعنی هر چقدر محدودتر میشویم، ناخودآگاه خلاقیتمان بیشتر میشود. ما در این سری داستانهایی داریم که علاوه بر رعایت خطوط قرمز تلویزیون، برای خودمان هم خط قرمز قائل شدهایم. یعنی یکسری کلمات را به کار نمیبریم و مراقب یکسری رفتارها هستیم که همین باعث میشود کار سختتر شود اما همانطور که گفتم اینجاست که خلاقیت ایجاد میشود. البته حرفهای بودن و کاربلد بودن این گروه و تیم هم در این زمینه بیتاثیر نیست، چون تجربه سالهای زیادی که هرکدام از بچههای این گروه دارند باعث شده تا در مواقع لزوم بتوانند از عهده کار بربیایند و خلأیی پیش نیاید. ضمن اینکه حواس همه هست که در کار نکتهای یا حرفی گفته نشود که مناسب بچهها نیست. از اینرو حضور در این مجموعه برای من یک چالش جذاب است. گرچه کار برای کودک خودش یک چالش است.
وی در پایان هم میگوید: بچهها من را بیشتر با شخصیت «آقای اُ» در برنامه «پاشو پاشو کوچولو» شبکه پویا میشناختند و برایشان تداعیکننده آن شخصیت بود اما خبرچی هم توانست مورد توجهشان قرار بگیرد و آن را دوست داشته باشند، ولی جذابیت آن کاراکتر برایشان این است که او شخصیت کاملا صامتی دارد و تنها کلامی که به کار میبرد «اُ» است. یعنی همه واکنشهایش نسبت به همه چیز همین واژه است. البته خبرچی هم به خاطر حرفهای که دارد و همان شعر ورودیهاش مورد توجه بچهها قرار گرفته است. البته در «یه خونه یه آشپزخونه» هم حضور دارم که برای شبکه پویاست.
شأن مشاغل را حفظ کردیم
محمدحسین حبیبی، نویسنده این مجموعه است که از ابتدای فصل یک با گروه همراه بوده است. او درباره انتخاب سوژهها و تبدیل آنها به نمایش به جامجم میگوید: اتفاق خوبی که برای من در این مجموعه افتاد این بود که من از همان فصل یک با پروژه همراه شدم و تیم اصلی از ابتدا تا به امروز حفظ شده است. ما همفکری خوبی برای یافتن سوژهها و شخصیتپردازی کاراکترها داشتیم. وی ادامه میدهد: ما برای این کار یکسری ابزار در اختیار داشتیم که باید از آنها استفاده میکردیم، چون بههر حال کار برای کودک است و ظرافتهای خاص خودش را دارد و اینکه مطالب ما بدآموزی برای بچهها نداشته باشد. از طرفی با وجود جدی بودن کار میخواستیم خیلی فضای برنامه جدی نباشد تا بچهها بیننده آن باشند. مهمترین نکته دیگری را که در این برنامه مدنظر داشتیم این بود که ما در این شهرک شخصیت بد نداریم. اگر یکی از شخصیتها هم اشتباه یا شیطنت میکرد بهسرعت عذرخواهی میکرد.
این نویسنده همچنین میافزاید: از آنجا که گفتن پیامها و مفاهیم مهم برای بچهها سخت است، محتوا را پیدا میکردیم و میکوشیدیم با شوخی آن را برای بچهها بیان کنیم. به همین دلیل فضای برنامه پر از شوخی و طنز است و بچهها با آن ارتباط برقرار کردهاند. چنین فضایی باعث میشود تا اول از هر چیزی بچهها را پای تلویزیون و برنامه نگه داشت، بنابراین مهمتر از هر چیزی این است که همه اتفاقات بامزه و شوخی باشد. برای رسیدن به این مسأله از نظرات کارشناسان کمک گرفتیم. مثلا در سری اول که درباره بحران بود، از کارشناسان همین حوزه بهره گرفتیم و نکات مهم را به شوخی و طنز تبدیل کردیم. در سریهای بعد هم کارشناسان بسیاری در این کار به ما کمک کردند، چون آنها بهتر میدانند چه موضوعاتی در اولویت برای آموزش به بچههاست. حبیبی همچنین درباره خلق شخصیتهای شهرک بیان میکند: یکی از نکاتی که در این شهرک رعایت کردیم این بود که رنگارنگی شخصیتها را داشتیم و این تنوع را برای جذابیت بچهها ایجاد کردیم. ضمن اینکه از این طریق مشاغل مختلف شهر را به بهانههای مختلف به آنها معرفی نمودیم. بنابراین تنوع و تعدد کاراکترها را در این شهرک داریم. همین مسأله باعث شد تا بچهها نیز با مشاغل آشنا شوند و مشاغلی که میشناسند صرفا محدود به دکتر و خلبان نشود. وی درباره شوخی با مشاغل هم توضیح میدهد: ما با این مشاغل شوخی میکنیم اما هیچوقت شأن آنها را زیر سؤال نمیبریم. از این کار دو هدف داشتیم. یکی اینکه بچهها جنبه شوخی پیدا کنند و دیگر اینکه شأن و منزلت آن شغل را حفظ کردیم. اصلا در شخصیتپردازی یکی از چالشهای ما همین مسأله بود.
برنامهای با سابقهای طولانی
مهدیه رضایی - گروه رسانه
وقتی صحبت از برخی برنامههای تلویزیونی میشود، متوجه قدمت طولانی آنها میشویم. یکی از این برنامههای قدمتدار تلویزیون، رنگینکمان است که از ابتدای دهه ۸۰ روانه آنتن شبکه پنج شده و تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است. البته با نگاه اجمالی به برنامه متوجه خواهیم شد که برنامه در همه این سالها با تغییرات زیادی روبهرو بوده تا بتواند همچنان طراوتش را برای مخاطب خردسال و کودک حفظ کند. بنابراین در طول این سالها شبکه پنج با تغییر تهیهکننده و دیگر عوامل برنامه سعی داشته تا نفسهای تازه را به برنامه بدمد.
بچههای دهه ۸۰ که بزرگسالان امروز جامعه هستند، خاطرات زیادی از این برنامه دارند. شاید روزی خودشان مهمان برنامه بودند. در این برنامه عروسکهای زیادی هم در رفتوآمد بودند که به واسطه همین برنامه به شهرت و محبوبیت رسیدند. بهعنوانمثال عروسکهایی همچون چرا و چیه با این برنامه متولد شدند. چرا، عروسک اسفنجی کوچکی بود که گوشهای بزرگی داشت و لبش همیشه خندان بود و سرودهای بسیاری هم در برنامه میخواند که ورد زبان بچهها شده بود. جالب اینکه موهای این عروسک شبیه به علامت سؤال بود. او خیلی زود توانست محبوب بچهها شود. گرچه این عروسک الان نیست اما خاطراتش باقی مانده است. «چرا» با سرودهایش نکات مهمی را به بچهها آموزش میداد تا اینکه بعد از مدتی عروسکی به نام «پنگول» جای آن را در این برنامه گرفت و بین بچهها محبوبیت پیدا کرد. اولین مجری این برنامه هم خاله نرگس بود که در کنار چرا قرار گرفته بود. گل این برنامه قطعه موسیقی «آهویی دارم خوشگله، فرار کرده ز دستم» با صدای چرا بود که بعدها آلبوم چرا و مجموعه قطعاتی که این عروسک در برنامه رنگینکمان میخواند، منتشر شد و به دنبال استقبال از این آلبوم، عروسک چرا در مدلهای مختلف کیف کودک، لباس، جا مدادی و... به بازار آمد.
همچنین به مرور مجریان دیگر هم راهی این برنامه شدند که میتوان به خاله سارا (سارا روستاپور) اشاره کرد که او هم بعد از مدتی کوتاه میان بچهها به محبوبیت زیادی دست یافت. همچنین نیما از شخصیتهایی بود که بعدها به این برنامه اضافه شد.
یکی از دلایل موفقیت این برنامه در طول این سالها این بود که از جوانان مستعد و حرفهای در کار استفاده میشد و همین موضوع باعث شد تا ایدههای تازه و بکر به برنامه تزریق شود. در طول این سالها مجریان برنامه تغییر کرد و حالا میتوان گفت این برنامه به پختگی لازم رسیده و عوامل برنامه با قرار دادن آیتمهای متنوع، بچههای نسل جدید را پای برنامه نشاندهاند. موفقیت برنامه نشان میدهد گروه، اصل کار را بر تفکر گذاشته است. همچنین در این برنامه از مشارکت بچهها بهره برده میشود که همین موضوع جذابیت زیادی به وجود آورده است. ضمن اینکه برنامه فقط کودکان را سرگرم نمیکند، بلکه نکات آموزشی هم به بچهها یاد میدهد. همین موضوع باعث شده تا برنامه همچنان سر پا باشد و مورد توجه بچهها.
رنگینکمان خاطرهای ماندگار
فاطمه چشمی - گروه رسانه
دنیای زیبایی که کودکان در آن زندگی میکنند پر است از شور و هیجان و رنگ. ساخت برنامههایی هماهنگ با روحیات آنها در هر شبکه تلویزیونی مهم و در اولویت است، زیرا مخاطبان اصلی و همیشگی تلویزیون کودکان هستند. والدین در سالهای ابتدایی رشد کودکان گزینه تلویزیون را بهعنوان اولین انتخاب پیشرو دارند. سرگرمی، یادگیری و آموزش مواردی است که برنامهسازان ژانر کودک باید به آن توجه ویژهای داشته باشند. طی دهههای اخیر با رشد و پیشرفت رسانههای تخصصی در زمینههای مختلف، بیشتر کشورها شبکه اختصاصی برای کودکان راهاندازی کردهاند و از این فرصت مناسب برای آموزش کودکان در کنار آموزههای ابتدایی بهره میبرند. رسانهملی از سالهای بسیار دور و شاید بتوان گفت از ابتدای آغاز به کار تلویزیون در ایران برنامههایی مناسب با کودکان تهیه و این مخاطبان شیرین را راضی نگه داشته است. دوبله انیمیشنهای روز دنیا و برنامههای عروسکی اولین تلاش برای ارتباط با کودکان بوده است. رنگینکمان در سال ۸۰ در شبکه نوپای پنج سیما شکل گرفت؛ برنامهای که با چشماندار سهماهه تهیه شده بود، با استقبال مخاطب خود تبدیل به پای ثابت این شبکه شد.
علیاکبر ذاکری، تهیهکننده در ابتدا با تیمی جوان و خوشفکر این برنامه را آغاز کرده و هدف، نمایش دورهمی کودکان هفت تا ۹ سالی بود که در ساعات پایانی روز آنها را سرگرم کند. عروسکها در این برنامه همیار همیشگی مجری بودهاند؛ عروسکهایی خوشزبان که با چهره و طراحیهای ساده توانستند در قلب بچهها جا باز کنند. «چرا» با صداپیشگی آزاده مؤیدیفرد اولین عروسک رنگینکمان بود. زیبا بنماران نیز با نام «خاله زیبا» در کنار چرا آغازگر برنامهای بودند که دو دهه خاطرات زیبایی برای کودکان ساختند. شخصیت چرا به قدری برای بچهها جذاب و دوستداشتنی بود که در آن سالها عروسک چرا به خانههای آنها آمد و عکسهایش روی جلد دفتر مشقهایشان هم به چشم میخورد. برنامه رنگینکمان با چرا و اجرای سارا روستاپور شش سال ادامه داشت و نسل دهه هشتادیها را با خود همراه کرد. در سالهای بعد با اضافهشدن شخصیت «پنگول» به رنگینکمان با صداپیشگی هومن حاجیعبداالهی و در نبود چرا، رنگینکمان بازهم توانست با قدرت در کنار کودکان باشد و کیفیت برنامه نیز هر روز بهتر و جذابتر میشد. در این بین عروسکهای چیه، چطور، قیطونخان، گوگولی، چیل، دادا و ... هم در کنار صداپیشگان، عروسکگردانان و مجریهای توانمند رنگینکمان، دنیای رنگی کودکان را ساختند. این برنامه با همراهی تیم روانشناس در زمینه کودکان به کار خود ادامه میدهد و یکی از نکات قوت این برنامه همراهی کودکان با مجری و شخصیت عروسکی است که این تعامل به باورپذیری کودکان مخاطب این برنامه کمک میکند. درحالحاضر نیز پخش رنگینکمان بهصورت زنده و تولیدی در شبکه پنج سیما ادامه دارد و کمتر کودکی در تمام ایران وجود دارد که خاطرات خوب و ماندگاری از این برنامه شاد نداشته باشد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد