آن شهید سعید به سعادت ابدی رسید و داستان غیرتمندی و حماسه و شهادت مظلومانه او اصل ماجراست. لکن این واقعه فروع مهم و قابل توجهی هم دارد که مهمترین آنها شناسایی و معرفی متهمان عرفی و اجتماعی و شاید هم شرعی، فقهی و قانونی این پرونده ملی است که نباید از کنار آن به راحتی عبور کرد.
اولین متهم در این پرونده، در محکمه افکار عمومی دستگاههای ذیربط حاکمیتی هستند که به دلیل کوتاهی در انجام وظیفه قانونی، رسمی و شرعی خود زمینهساز بروز چنین حوادثی در جامعه هستند.
اولین دستگاه نظام آموزش و پرورش کشور است که به فرموده رهبر حکیم انقلاب یک نظام فرسوده است که امروزه اثری از پرورش در آن دیده نمیشود و آموزش آن نیز سیر قهقرایی دارد و در حال فاصلهگرفتن از روزهای اوج خود است که پس از انقلاب به آن دست یافته بود.
معلمان و مربیان مدرسه یا مدارسی که قاتلان شهید و دختران خیابانگرد و رها در آنجا تحصیل کردهاند اگر یک جو غیرت و وجدان داشته باشند باید از این ماجرا دق کنند و بمیرند. چون در تربیت این افراد قطعا کوتاهی داشتهاند.
دومین دستگاه متهم در این پرونده، دستگاه قضایی ما است که اگر به وظیفه خود درست عمل میکرد متهم به قتلی در گذشته، یعنی یکی از قاتلان شهید الداغی، جرات نمیکرد با آن جسارتی که در فیلم مشاهده میشود، دست به قتل دیگری بزند.
ممکن است عزیزان دستگاه قضا بفرمایند موضوع سابقهداربودن قاتل شایعه است و تکذیب میشود، در این صورت هم کوتاهی باقی است.
چرا که در مورد مشابه بسیاری کوتاهی نسبت به برخورد قاطع و بهموقع در اذهان نقش بسته که یکی از آنها برخورد ضعیف و با تعلل نسبت به محاکمه فتنهگران اغتشاشات سال گذشته است؛تا جایی که هنوز خبری از اعدام قاتل شهید امنیت فراجا نیست که با خودرو اقدام به قتل آن شهید کرده بود و در دادگاه با پررویی تمام گفت؛ اگر آزاد شوم باز هم این کار را تکرار خواهم کرد.
متهم ردیف سوم، خانواده مجرمین و دختران مطرح در ماجرا هستند که در تربیت فرزندان خود قطعا کوتاهی داشتهاند.
مخصوصا خانواده دختران که در آن ساعات از شب با پوشش نامناسب در خیابان پرسه میزنند و با پرسهزدن خود افراد شرور را تحریک میکنند و هرگز بهعواقب کار خود نمیاندیشند که ممکن است جان انسان شریفی اینچنین فدای هوسرانی آنها شود.
متهم ردیف چهارم، جماعتی هستند که در صحنه حاضر بوده و شاهد شهادت مظلومانه یک جوانمرد بودند ولی اقدامی در دفاع از او نکردند و این ننگ و شرمندگی را تا ابد برای خود خریدند.آنها نیز اگر غیرت و وجدان داشته باشند باید بمیرند.
متهم ردیف پنجم، امت حزبا... است که یا کلا نسبت به ناهنجاریهای فزاینده اجتماعی ساکتند یا درحد شعار و همایش برای ساکتکردن وجدان خود تحرکاتی دارند یا سردرگم و حیرانند و اصلا عمق فاجعه را درک نمیکنند و همچنان مشغول زندگی عادی هستند درحالی که وضعیت ناهنجاریها و هنجارشکنی به حالت قرمز رسیده است. امت حزبا... باید بداند به مسئولان امیدی نیست.
متهم ردیف ششم، دستگاههای فرهنگی هستند که با وجود بودجههای کلان، اندر خم یک کوچهاند و در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن به شدت منفعل هستند و ایشان نیز عمق فاجعه را به ما هو حقه درک نکرده و گرفتار روزمرگی شدهاند. امیدوارم خون این شهید مظلوم، همگان را از خواب غفلت بیدار کند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد