به گزارش جام جم آنلاین از گرگان در دنياي امروز كه روابط عموميها به عنوان عناصر قوي در ارزيابي و تقويت برنامهها و پيشبرد اهداف سازمانها تلقي ميشوند، مدیران سازمان ها در بخشهاي مختلف فرهنگي، سياسي، آموزشي، اقتصادي جوياي روابط عموميهايي هستند كه آنان را در طراحي روشهاي معقول و تعيين خط مشيهاي مرتبط با آينده ياري دهد، روابط عمومي علاوه بر انتقال و انعكاس اخبار بايد از حالت انفعالي به دور باشد و با فعاليت اثربخش خويش زمينههاي مختلف فرهنگي و اجتماعي و سياسي را ارتقاء داده و با پويايي و تحرك خاصي تحليلگر مسائل مختلف باشد.
در ايران نگرش به روابط عمومي اكثرا تبليغاتي است به طوري كه اين امر باعث شده كه در بسياري از سازمانها بخش روابط عمومي مبدل به بخش تبليغات سازمان شود كه اين امر موجب دورشدن روابط عمومي از رسالت اصلي خود شده و كمتر به مفاهيم و ارتباطات دو سويه بپردازد ، به خاطر همين است كه مدير روابط عمومي بودن در ايران كار سختي است، سخت از آن جهت كه يك مدير روابط عمومي در ايران با تمام مسئوليتهايي كه به وي محول ميشود، اختيار تام براي برنامه ريزي، نوآوري و اجراي وظايفاش ندارد و اين حرفه – مدير روابط عمومي بودن- وقتي سختتر ميشود كه مديران ارشد و مسئولان سازمانهاي دولتي و خصوصي، اطلاع و آگاهي چنداني از وظايف، ديدگاهها و رويكردهاي حرفه روابط عمومي ندارند و اين تازه آغاز ماجراســت. سختی دیگر ماجرا در این است که مدیران روابط عمومی عمدتا با نگاه سیاسی منصوب میشوند و باید آهنگ فعالیت خود را با نگاه مدیر بالادستی هماهنگ کنند و با این کار عمل به رسالت روابط عمومیها روزبهروز کمرنگتر میشود.
نكته مهم دیگر اينكه روابط عمومي نقشهاي گوناگوني را در جايگاههاي متفاوت و شرايط متمايز از يكديگر ايفا ميكند، اما دو نقش قابل تفكيك آن در ارتباطات درون سازماني و برون سازماني از ميان ساير نقشها نمايانتر و مهمتر است، با تحولاتي كه در جوامع كنوني به وجود آمده، مخاطبان درون سازماني و برون سازماني فهيمتر و انتخابگرتر از آن هستند كه بخواهيم يا بتوانيم با الگوهاي قديمي ارتباطي با آنها ارتباط برقرار كنيم و ديگر روشهاي سنتي اطلاع رساني، پاسخگوي خواستههاي روز افزون جوامع پيچيده امروزي نيست، چرا كه مردم حق خود ميدانند تا در تعيين سرنوشت خود و مشاركت در اداره امور جامعه سهيم باشند و در اين راه سخت تشنه دانستن، تحليل كردن و پردازش اطلاعات و اخبارند.
هدف روابط عمومي ايجاد تفاهم بين مخاطب و مجموعه خود است و بايد با هنري كه دارد اين تفاهم را ايجاد كند. روابط عمومي بايد انتقادات را به جان بخرد و براي بهبود شرايط و جلب رضايت مندي گام بردارد و اگر عواملي در سد راه وجود دارد با صداقت با مخاطب در ميان گذارد. روابط عمومي مي تواند پلي واقعي بين مردم و دستگاه باشد و مي تواند نقش خود را به عنوان مدعي العموم از سوي مردم در مواجهه با سازمان به خوبي ايفا كرده و از سوي ديگر وكيل مدافع دستگاه در برابر مخاطب باشد. روابط عمومي مي تواند دست رسانه ها را به گرمي فشرده و از اهالي ركن چهارم جامعه مردمسالار به عنوان يك بازوي قوي استفاده نمايد و اگر حمايت رسانه ها را ديد و در مقابل از آنها به نحوي قدرداني كرد نبايد انتظار تنها بله قربان گويي يك طرفه را از آن رسانه داشته باشد و اجازه دهد كه رسانه ها هم به وظيفه ذاتي خود براي پرداختن به مشكلات عمل كرده و انتقادات مردم را منعكس كنند.
به نظر میرسد روابط عمومی آنگونه که باید در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته و اهمیت جایگاه آن درک نشده است و متاسفانه ديدگاه غلط برخي مديران سازمانها نيز منجر به ايجاد نگرشهاي غلط در مورد روابط عموميها شده است، اين مديران در تبعيت از مشاوران مرئي و نامرئي خود، خواهان يك روابط عمومي رئيس محور هستند. از ديد اين افراد روابط عمومي، بايد بسان بلندگوي سازمان عمل كرده و تمام اتفاقات و رويدادهاي ريز و درشت سازمان از قول و زبان و فعل و عمل مدير بيان شده به طوري كه حتي در كوچكترين خبر ارسالي اين گونه سازمانها به رسانهها بايد چندين نقل قول مستقيم وغير مستقيم از مدير وجود داشته باشد، اين قبيل مسؤولان اطلاع رساني و دانستن را حق مردم نميدانند و آنچه براي آنان مهم است؛ درج اخبار و عكس خودشان در اخبار، بروشورها، بولتنها، رنگين نامهها و هزاران جاي ديگر است، اين قبيل مديران در كنار خود يك روابط عمومي بيجان و بياثر ميخواهند و نقشي تشريفاتي براي روابط عمومي تعريف ميكنند و در اين حالت است كه متاسفانه روابط عمومي به بيشتر مجري انواع شوهاي تبليغاتي براي سازمان متبوع خود خواهد شد.
بدانيم و ايمان بياوريم كه؛ يك مدير روابط عموميِ خوب و با وجدان، بايد فعال و خلاق باشد، فكرش آزاد و از پشت ميز نشينيِ كارمند گونه بيزار باشد؛ بايد آزادي عمل، فكر و بيان داشته و بتواند آزادانه، عملكرد دستگاه متبوعش را نقد كند. از ضعفها و كمبودها و نارضايتيهايي كه مطلع ميشود و شايد هرگز به گوش مديران ارشد نرسد، بگويد. نقاط ضعف و قوت سازمان خود را بشناسد و براي از بين بردن نقاط ضعف و تقويت نقاط مثبت، انديشه كند و طرحهاي اجرايي ارائه دهد. بايد بتواند روي تمام بخشهاي سازمان شناخت داشته باشد و نه اينكه صرفا به عنوان عكاس و خبرنگار در جلسات حضور داشته باشد. در واقع ميتوان گفت اگر اين مسائل و موضوعات در روز ملي ارتباطات و روابط عمومي بيشتر مورد توجه قرار گيرد و منتج به عمل در برخي حوزه ها شود ميتواند نقطه عطفي را در توسعه و تحول واحدهاي روابط عمومي در ايران ايجاد نمايد. به عبارت دیگر روز ارتباطات و روابط عمومي بهانهاي است تا بار ديگر به همديگر يادآوري كنيم، روابط عمومي شوق اداري است و نه شغل اداري و انتظار مي رود در روزي كه به نام روز ارتباطات و روابط عمومي نام نهاده شده است تعالي رويكرد روابط عمومي را نه صرفاً بر اساس ماموريت «اطلاع رساني» كه بر پايه ي «اطلاعگيري» آرزو نمايم. با امید به روزی که شاهد ارتقاء جایگاه روابط عمومی در کشور به عنوان مهمترین بخش شناسایی ، پیش بینی مسائل و شکل بخشیدن به رویدادها و آینده باشیم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد