همین مسأله اهمیت لباسی را که میپوشیم، بیش از پیش مشخص میکند. در جامعه ما اما سالهاست با نوعی بیتدبیری در حوزه مد و لباس روبهروست و درست برخلاف بسیاری از جوامع دیگر، در کشور ما مسأله لباس، تابعی از مدهای اجتماعی است و خیلی وقتها تفکری در پشت استفاده از نوع خاصی از لباس یا پوشش وجود ندارد. همین مسأله موجب شده با نوعی شلختگی فرهنگی در حوزه مد و پوشاک مواجه باشیم و به نوعی مقهور مدهای وارداتی باشیم. به بیان دیگر میتوان گفت در جامعه ایران سالهاست نبض مد و لباس در دست مزونهای زیرزمینی و شبکههای مجازی مد و لباس است؛ آن هم در شرایطی که بحث ساماندهی مد و لباس ۱۷ سال پیش یعنی در سال ۱۳۸۵ لباس قانون پوشید و یک سال بعد آییننامه اجراییاش ابلاغ شد تا بلکه سر و سامانی به وضعیت مد و لباس در کشور بدهد. اما با نگاهی به وضعیت پوشش در جامعه، به روشنی درمییابیم در حوزه ساماندهی مد و لباس راهی دراز در پیش داریم. مد و لباس اگرچه صاحب کارگروه ساماندهی شده و این ساختار دبیر دارد و جشنوارههایی هم برگزار میکند اما در عمل خروجی این کارگروه و جشنوارههایش چیزی نزدیک به صفر بوده است. در چنین شرایطی است که ریشهیابی وضعیت کنونی حجاب و عفاف در جامعه هر چند ما را به طیفی از دلایل متعدد و متنوع میرساند اما در این بین فقدان یک جریان جذاب و متنوع از پوشش با المانهای ایرانی و اسلامی که بتواند ذائقه نسل جوان را تامین کند، سهم بزرگی از ماجرا را به خود اختصاص میدهد. همچنانکه جریان ساماندهی مد و لباس در کشور در حوزه ذائقهیابی و ذائقهسازی هم موفق عمل نکرده است. با تمام اینها جلوی ضرر را از هر جا که بگیرید سود است. باید فکری به حال وضعیت مد و حجاب در جامعه داشت؛ هر چند همه میدانیم همین امروز هم خیلی دیر است!
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد