«امین شعر انقلاب» منتشر شد
تأملی در آفاق ادبی و شاعرانگی رهبر معظم انقلاب اسلامی

«امین شعر انقلاب» منتشر شد

درباره مجموعه «مبانی جنون» سروده سعید توکلی

عشق، جان کندن تدریجی است

سعید توکلی شاعر خاصی است، شاعری بی‌حاشیه ولی بسیار مستعد. از او به تازگی مجموعه‌ای تازه منتشر شده‌است به نام «مبانی جنون» که انتشارات سیب سرخ آن را به بازار کتاب فرستاده‌است.
سعید توکلی شاعر خاصی است، شاعری بی‌حاشیه ولی بسیار مستعد. از او به تازگی مجموعه‌ای تازه منتشر شده‌است به نام «مبانی جنون» که انتشارات سیب سرخ آن را به بازار کتاب فرستاده‌است.
کد خبر: ۱۴۱۲۰۰۰
نویسنده آرش شفاعی | گروه فرهنگ و هنر

در این مجموعه با شاعری متعادل مواجهیم که در همه جنبه‌های شعری و شخصیتی‌اش این ویژگی یعنی تعادل خود را نشان می‌دهد. برخی شاعران برای نشان دادن خود؛ در برابر چشم مخاطب قرار دادن خود و به فروش رفتن کتاب‌های شان حاضرند هر کاری بکنند؛ خود را به هر بهانه‌ای عرضه کنند و درباره هرچیزی نظر بدهند تا از این طریق مورد توجه قرار گیرند اما توکلی از آن شاعرانی است که در سکوت و آرامش کارش را می‌کند، شعرش را می‌گوید و اگر حرفی هم برای گفتن دارد، آن را در شعرهایش که همگی در قالب محبوبش غزل سروده شده‌اند، بیان می‌کند. به دلیل همین ویژگی تعادل است که در شعر او از چشم‌بندی‌های عجیب و غریب خبری نیست. او نه به دنبال نوآوری‌هایی است که مخاطبش را شگفت‌زده کند، نه حتی سعی می‌کند با انتخاب ردیف‌های سخت و خاص یا قافیه‌های تازه شعرش را بیاراید. راستش را بخواهید از آرایه‌های زبانی و بازی‌های کلامی ‌هم در شعرش خبری نیست. هروقت هم سعی کرده‌ دست به ارائه بازی بزند؛ حاصل کار بیت‌هایی مانند این شده‌است: برق آذر می‌جهد از سایه اردیبهشت/بهمن سردی است آن سوی تب مردادی‌امکه تلاش شاعر برای کنار هم نشان دادن نام ماه‌های سال، چنان توی ذوق می‌زند که نیازی به گفتن ندارد! البته خوشبختانه از این بیت‌ها در شعرهای سعید توکلی، جز مواردی اندک اثر چندانی نیست.اوج تلاش شاعر برای ایجاد تفاوت‌های فرمی‌در شعرش، انتخاب وزن‌های مختلف و گاه نه چندان آشناست. از این جمله‌اند غزل‌های صفحات ۴۰ و ۴۹. که البته حاصل این دو تلاش فرمی‌شاعر هم شعرهای چندان درجه یکی از کار درنیامده‌است.
ممکن است بپرسید با این حساب چه چیزی در شعر او هست که مخاطب را به دنبال خود بکشد؟ می‌گویم آنی در شعر اوست که شعرش را از کشف‌های تصویری شگفت‌انگیز یا بازی‌های زبانی بی‌نیاز کرده‌است ولی وقتی مخاطب آن را می‌خواند، احساس می‌کند با شاعری روبه‌روست که با نگاهی شاعرانه و مختص به خود دنیا را تماشا می‌کند. توانایی خاص سعید توکلی، در ثبت کردن و به زبان شعر درآوردن برخی حس‌های خاص یا حالات ویژه‌ای است که خیلی از ما در زندگی روزمره احساس‌شان کرده‌ایم اما تا به زبان و فرم هنری عرضه نشده‌باشند، آنها را در برابر خود ندیده‌ایم. به این بیت‌های یک غزل توجه کنید:

نه آرامم، نه بی‌تابم، نه خوشحالم، نه غمگینم/تصور می‌کنم این روزها دار المجنانینم/سکوت خانه‌ها تنهاترم کرده‌است با این حال/شلوغی‌های دنیا می‌کند تنهاتر از اینم...

می‌بینید در این بیت‌ها، یک حالت ویژه انسانی، یک شکل از بی‌قراری، افسردگی و تنهایی انسان معاصر بدون شعار، یا بی‌نیاز از تصویرهای عجیب و غریب یا تکه پاره کردن زبان در برابر مخاطب قرار گرفته‌است. اگر به دنبال این هستید که شاعری پیدا شود و عناصر آشنای طبیعت و زندگی روزمره مانند درخت، رودخانه یا کوه را برای شما آشنایی‌زدایی کند و با نگاهی تازه و تعریفی نو در برابرتان قراردهد،«مبانی جنون» پیشنهاد خوبی برای شماست.
درخت در نظر شاعر، یک موجود جدید است، آن پدیده زیبای سایه گستر که همه همیشه از آن تعریف کرده‌اند، نیست:

درخت‌ها چقدر از زمانه بی‌خبرند/از این که بی بروبرگرد طعمه تبرند/...نوشته‌اند به خط شکسته بر تنشان:/درخت‌ها همه کبریت‌های بی‌خطرند

غزل‌هایی که یا از عشق می‌گویند: «عشق جان کندن تدریجی است، مُردن از شدت زیبایی است» یا از سرنوشت انسان معاصر.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها