عصرها که میشد بچههایی که از مدرسه برگشتهبودند، برای پر کردن اوقات فراغتشان دم دمای غروب به کوچه میآمدند و سرگرم بازی میشدند. در ایام تابستان حضور بچهها در کوچه بسیار پررنگتر میشد. اوقات فراغت این بچهها فقط با یک توپ پلاستیکی و چند تکه سنگ یا آجر یا در بهترین حالت دروازههای چوبی دستساز خودشان پر میشد؛ بچههایی که ساعتها دنبال همان توپ پلاستیکی راه راه قرمز و سفید میدویدند و خودشان را در قاموس معروفترین فوتبالیستهای دنیا میدیدند و وقتی همان توپ پلاستیکی را به دروازه تیم مقابل میزدند، احساس میکردند در زمین چمن تیمهای مطرح دنیا مانند منچستریونایتد بازی میکنند و یک استادیوم تماشاگر همزمان با گل آنها هورا میکشد و آنها را تشویق میکند! کمکم که خانهها از خانههای قدیمی یکی دو طبقه و حیاطدار به آپارتمانهای چند طبقه بدون حیاط تبدیل شد، جنس بازی و اوقات فراغت بچهها هم تغییر کرد. رفتهرفته بازیهای رایانهای جای خود را میان خانهها و در دل بچهها باز کرد؛ بازیهایی که هرچند میتواند گاهی وقتها مفید هم باشد اما افراط در آنها سلامت روح و جسم بچهها را با چالش مواجه میکند. در این بین نقش والدین مانند همیشه پررنگ است. این پدر و مادرها هستند که میتوانند نظارت بیشتری بر زمان بازی کردن بچهها داشتهباشند و با تعیین زمان و همچنین همراهی کردن بچهها برای انجام بازیهای فیزیکی و فعالیتهای بدنی، مانع آن شوند تا افراط در بازیهای رایانه ای، به بیماریهای روحی و جسمی فرزندانشان منجر شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد