پرسش نخست آن که جمهوری اسلامی حق اعمال حکمرانی در قلمرو پلتفرمها را دارد یا نه و نظارت مطمئن بر کار سینمای خانگی حق حکومت است یا نه، ایران کشوری بیحکومت بوده که هر کس آزاد است مغایر قوانین عمل کند و اگر مانعش شوند، جنجال بیمعنایی بهپا شود که وا آزادیا! پرسش دوم آن که آیا یک جنگ واقعی فرهنگی که یک طرفش ارزشهای آمریکایی و مدرن است و طرف دیگرش ارزشهای اسلامی میراث یک دین و سپس یکانقلاب، حقیقت دارد یا نه؟ و پلتفرمهای موجود در کجا ایستادهاند؛ در کنار حکومت ملی و انقلابی و ارزشهایش یا کنار ارزشهای لیبرال مورد ادعا و مروج فرهنگ ضد وطن خود. البته در کشورهای دیگر ممکن نیست این تعارض تحمل شود و به اجرا درآید و اجازه رویارویی با مبانی را بدهند. پرسش سوم آن که حکومت ایران حق دارد انتظار داشته باشد که مردمش را طبق ارزشهای بومی و ملی و دینیاش پرورش دهد یا باید با ارزشهای آمریکایی آنان را عادت دهد؟ آیا یک جنگ استراتژیک دیدگاهی علیه ارزشهای اسلامی و انقلابی ایران حقیقت دارد یا نه، اگر حقیقت دارد حکومت باید چه کند و رسانه ملی چرا نباید به کار این رسانهها نظارت کند .در کجای دنیا فعالیتی بینظارت در قلمرو سرزمینی و حکومتی وجود دارد؟ این از مظلومیت جمهوری اسلامی است که انتظار دارند در این نظام بر خلاف دنیا، نهادهایی نظارت ناپذیر و موافق افق دشمن و با سنخیت ایدئولوژیک و سیاسی با آن، آزادانه کار کنند و علیه فرهنگ و نظم گفتار حکومت تبلیغ نمایند . هیاهو برای ممانعت از کنترل رسانهای تأثیرگذار چه هدفی نهانی دارد؟ مشکل نیست، این را فهم کنیم !
دستشستن از شعار استقلال و آزادی برابر سلطه
ما نمیتوانیم از حکومتی برآمده از دل یک انقلاب عظیم همگانی توقع داشته باشیم به جای تحقق آرمانهای وعده دادهشده به مردم، راه ضد و راه یک نظامی را در پیش گیرد که آن را مسبب تباهی انسان در همه وجوه میداند. از انقلاب اسلامی مطالبه مدرنیته و اجرای سیاستهای مشخص مدرن در هر زمینه از جمله پلتفرمها را داشتن، اوج بیخردی و بهانهجویی و ویرانگری و بحرانآفرینی است. اگر سازمان منافقین این سیاست را اتخاذ کند ، هماهنگ با واقعیت اوست. اما آیا وقتی رفرمیستها و لیبرالهای ایرانی تغییر نظام مبتنی بر ولایت فقیه یا دستشستن از شعار استقلال و آزادی برابر سلطه و شعار عدالت و پیشرفت اسلامی را سر میدهند، این اقدامی ساختارزدا و نامعقول و غیرقانونی نیست؟ همین طور وقتی یک ساختار تولید فیلم و سریال در فضای مجازی با حکمرانی جمهوری اسلامی بر آثار تولیدشده و نظارت بر آنها میستیزد و آثاری میآفریند که مغایر اهداف انقلاب اسلامی و قانون اساسی آن است، این اقدام و مطالبه را مغزی منطقی و سالم و عقلی روشن و منصف نمیتواند بپذیرد؟ معنایش جز این است که به دلخواه من تحرکات نابودگر وعده و پیمان و تکلیف و آرمان انقلاب اسلامی را میخواهم ذبح کنم؟! و حکومت تحت فرمان ضد حکومت عمل کند؟ خوب معلوم است این رابطه تنها در یک صورت قابل پذیرش است که جریان داخلی، در نهان دشمن حیات نظام باشد و بخواهد در هر عرصه زندگی داخلی از جمله زندگی مجازی و تولید فیلم در این فضا برای نمایش و پخش و فروش همگانی، قانون رسمی را زیر پا بگذارد و به رسمیت نشناسد و به سود قاعده دیگر و ارزشهای دیگر و حکمرانی دیگر، که امروز نظم سرمایهداری جهانی غرب و قدرت مدرنیت سلطهجوی دشمن اسلام است، مقاومت کند.
رسانه و نگرههای انقلاب اسلامی
اما حقوق حکمرانی جمهوری اسلامی در سینما و فضای مجازی که به وسیله لیبرالیسم مروج فرهنگ غربی نفی میشود، چیست ؟ تعهد رسانهای انقلاب اسلامی، استفاده از رسانه هماهنگ با خواستهای انقلاب ۵۷ است . این رسانهها در همه اشکال واقعی و مجازی و در همه جا آزادیشان به وسیله اسلام و قانون اساسی متکی به اسلام حد میخورد . این رسانهها نمیتوانند مروج حرامهای اسلام و ضد اهداف قانون اساسی باشند. نمیتوانند مروج فحشا باشند. نمیتوانند نگرش دشمنان اسلام، ایران و دشمنی با احکام اسلام باشند. این رسانهها نمیتوانند مروج سبک زندگیهایی باشند که در اسلام زشت و فحشا معرفی شده، این رسانهها نمیتوانند تربیت و آموزش ضد اسلام پیشه کنند و با آثارشان خودآگاه و ناخودآگاه مخاطبان را جراحی کنند و با نفوذ در آن شناختی ضد ارزشهای الهی ، شناختی مادی و مدرن و ضد ملی و نسبتانگارانه و فاسد بپراکنند و به تحریف همه زندگی و تاریخ و انقلاب اسلامی و فرهنگ و اخلاقیات ریشهدار ما به سودبردگی نگاه و آگاهی دشمن دین و هویت ما بپردازند و عملا نقش جاده صافکن حکمرانی غرب و استحاله و مسخ مردم را بازی نمایند. در جنگ واقعی رسانهای غرب برای فروپاشی ادراک ملت ایران و شناخت مسلمانان، رسانه داخلی- چه کلاسیک و چه مجازی و دارای مجوز - حق ندارد نیروی ترویج خواستهای دشمن و شناخت ضد انقلابی و ضد اسلامی شود و تصویری از هستی، جهان، انسان، سیاست، اخلاق و سبک زندگی بسازد که آنان، کافران و اسلامستیزان میخواهند.
دروغ و وانمودهسازیها فاش میشود
اما این نوسازی، ساختاری ناگزیر است و در همه عرصهها باید رخ دهد تا اقتصاد دچار بیماری مزمن تفکر ضدانقلابی و پیرامونی و لیبرالیستی و فرهنگ و سیاست و رسانه و دانشگاه گرفتار همین ساختار از ریشه تغییر یابد و نو شود و به درد استقلال و آزادی و عدالت و پیشرفت و تربیت انسان اهل ایمان و زندگی سالم و چشم به راه واقعگرای تغییر صاحبالزمانی(عج) بخورد. اجرای این خواست چرا باید با هجوم روشنفکران داخلی همراه باشد؟ در پایان حتما باید دروغ، اغوا و وانمودهای را فاش سازم. اسلام و انقلاب اسلامی مطلقا نمیخواهد و نمیتواند با دیکتاتوری موافق باشد . چون استبداد فردی و گروهی و حکومتی با عبودت پروردگار یکتا و ولایت مطلقه ا... و توحید و هدایت رسولا... و اوصیای معصومش صلواتا... علیهم و با ایمان به حصر عصمت ذاتی در چهارده معصوم علیهمالسلام مغایر است . این آزادیخواهی مشروط به هدایت و احکام و قوانین الهی ، برخلاف گیم و سناریوهای غرب و شرق، نه دروغ است و نه اغوا و نه وانموده! از دین است و تخطیناپذیر است. اسلام برخلاف ظاهرسازی غرب که آزادی عدالت را حذف و آزادی فحشا و استثمار و فساد را در چارچوب منافع سرمایهسالاری مدرن توسعه میدهد، آشکارا از محدودیت وحیانی و عقلانی و واقعی و ناگزیر. انسان از منظر وجودی و فردی و اجتماعی، بین جبرها و اختیار میزاید و اسلام حقیقتگویانه از این آزادی حرف میزند و از آزادی در چارچوب قانون اسلام دفاع میکند .اگر در عمل این آزادی مراعات نمیشود و آزادی بیان و تفکر آزاداندیشانه که مورد تأکید مقام ارجمند رهبری است ، زیر پا گذاشته میشود و حقوق مردم و مشارکت جدیشان و حقوق کارگر و کاسب و دانشجو و طلبه و کارمند و کارخانهدار و... صدمه میبیند و سالمسازی جامعه و ممانعت از تجاوز به حقوق و آزادیهای مشروع قانونی بهوسیله قوای حکومتی، راه طولانی تربیتی و کنترل دقیق میطلبد و کار جهادی و خنثیکردن کار کسانی میطلبد که از آزادی مشروع مردم زیان میبینند، البته این جهاد آزادی عادلانه و جامع، ساده نیست.
بازی شیطانی و نفوذ نیروهای داخلی
جمهوری اسلامی تا هست حق ندارد بر این بازی شیطانی و نفوذ نیروهای داخلی مدرنیت و غربگرایی سر فرود آورد و ابزارهای حکمرانی را باید بااقتدار در راه ترویج اهداف اسلامی به کار گیرد و پلتفرمها موظفند فرمان بپذیرند، نه آن که پرچم دشمن برافرازند .رسانه و پلتفرم و هرگونه فعالیت رسانهای دیگر نمیتوانند پشت سر دشمنان انقلاب اسلامی حرکت کنند و تصویری از انقلاب و فرهنگ و اخلاقیات بسازند که آنان میخواهند. بلکه موظفند پشت سر نظام و جمهوری اسلامی و قوانین رسمی و انقلاب باشند .ممکن است بگویند پس آزادی چه میشود؟ هر فرد در جهان میداند که تصویر آزادی لیبرالیستی غرب برای کشورهای پیرامونی فریبی بیش نیست و فرد در جامعه غربی برابر حکمرانی و قوانین رسمی مطلقا آزاد نیست. این شورشگری و تجزیهطلبی و ساز خود را زدن وانمودهای خاص جوامع دیگر است . تلاش برای نفی سازماندهی و حکمرانی قانونمند رسانه در جمهوری اسلامی تلاش خصمانه غیرمنطقی و غیرعقلانی است و جمهوری اسلامی باید بلبشوی ساختاری ۴۰ ساله را پایان بخشد و ساختاری متناسب با زندگی دینی و توحیدی و آرمان انتظار عدل جهانی و عدم تمکین مناسبات ایدئولوژیک، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی، علمی و تکنولوژیک تجاوزکارانه در همه جا بنا نماید و ساختار پیرامونی را بزداید. پلتفرمها نباید برابر این خواست منطقی مقاومت کنند و از تنظیم و نظارت و ساماندهی و رفتار قانونشکنانه و دلبخواهی و فقدان نظام مستحکم مدل قجری دفاع کنند . از انقلاب مشروطه تا امروز تأسیس نظام قانون و رواج قانونگرایی آرزوی مردم بوده است .
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد