این ماجرا را باید به عنوان بخشی از یک پروژه بزرگ نگریست که از سوی آمریکا طراحی شد و البته به شکست انجامید. آمریکا بعد از فروپاشی شوروی، با تصور تشکیل یک نظم نوین جهانی و به عبارت دیگر تکقطبی کردن جهان به جای جهان دوقطبی قبلی و جلوگیری از تشکیل قدرتهای جدید، در دهه ۹۰ میلادی، اقداماتی گسترده برای رسیدن به این هدف طراحی کرد که این اقدامات شامل سه سرفصل کلی بود؛
اول، تشکیل خاورمیانه جدید؛ دوم، جلوگیری از رسیدن چین و روسیه به موقعیت رقابت با آمریکا و سوم، توقف هرگونه قطببندی جدید در دنیا. آمریکاییها این سه محور را بهعنوان طرح امنیتی برای قرن بیستویکم تدوین کردند.
در راستای سرفصل اول، بحث اشغال عراق و افغانستان را در دستور کار قرار دادند و در ادامه در تصورات خودشان به دنبال تسلط بر ایران و ایجاد یک نظم جدید در خاورمیانه با نقشآفرینی اسرائیل و متحدان عرب بودند. در همین زمینه شاهد بودیم که برای بیش از یک دهه، جنگهایی را در منطقه غرب آسیا شکل دادند که همچنان کمابیش ادامه دارد اما مطلقا نتوانستند خاورمیانه جدیدی شکل دهند و رویاهایشان برای حذف ایران و تبدیل کردن اسرائیل به بازیگر همهکاره در منطقه بر باد رفت.
در سرفصل دوم به دنبال کنترل و جلوگیری از قدرتیابی چین و روسیه بودند و در همین خصوص، افغانستان را اشغال کردند تا از این طریق بتوانند در کنار منطقه جدیدی که به تصور خودشان به وجود میآورند، بر چین و روسیه نظارت داشتهباشند و کاملا نظام تکقطبی جهانی را پیاده کنند. آمریکاییها درخصوص پیادهسازی نظام تکقطبی معتقد بودند در آفریقا و آمریکای لاتین، مشکل چندانی ندارند و قادرند این مناطق را کمابیش در اختیار بگیرند. هرچند با چالشهایی در این زمینه روبهرو بودند اما تصورشان این بود که در صورت تسلط بر خاورمیانه و مهار چین و روسیه، سایر مناطق از جمله آفریقا و آمریکای لاتین برای آنها مشکلساز نخواهندبود. لذا در اواسط دهه ۸۰ طرح جهانیسازی آمریکا مطرح شد. اما این طرح با واقعیات جهانی همخوانی نداشت و وضعیت خاورمیانه به شکل کاملا متفاوتی پیش رفت و جمهوری اسلامی ایران تمام نقشههای آنها را به هم ریخت و روسیه و چین نیز در راستای خنثیسازی این طرح آمریکا بسیار موفق عمل کردند، به گونهای که امروز چین به عنوان قدرت دوم و حتی اول اقتصادی و فنی در جهان مطرح شدهاست.
البته آمریکاییها در بحث جهانی سازی به لحاظ تکنیکی و با استفاده از شبکههای اجتماعی و ماهوارهها، موفقیتهایی کسب کردند اما با وجود گسترش فرهنگ غربی و ایجاد تنشهای فرهنگی و اجتماعی در برخی کشورها نتوانستند طرح خود را بهصورت کامل عملی کنند. یکی از آخرین اقدامات آمریکا در همین زمینه، آشوب سال گذشته در ایران بود که با شکست مواجه شد و به نظر میرسد بعد از این بیش از یک حرکت تبلیغاتی، نتوانند کار دیگری انجام دهند.
جالب اینکه ملاحظه میکنیم امروز اروپاییها نیز نسبت به عملکرد شبکههای اجتماعی و رسانههایی که با مدیریت آمریکا در حال فعالیت است، حساسیت پیدا کردهاند و در حال موضعگیری در این زمینه هستند و بعضا این شبکهها را با جریمه و محدودیت مواجه میکنند. انجام این اقدامات از سوی اروپاییها بسیار معنادار بوده و آمریکاییها را به شدت عصبانی کردهاست.
در مجموع باید گفت ماجرای اشغال افغانستان و شکست آمریکا دراینباره، بخشی از یک پروژه بزرگ بود اما نتیجه معکوس داد و سلسله مسائلی را رقم زد که روابط قدرتهای شرق و غرب را به شدت دگرگون کرد و باعث ایجاد یک ژئوپلتیک جدید در منطقه و جهان شد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: