سلمان نهتنها در ترویج و تحکیم شریعت اسلام نقش داشته که با علم و دانش فراوانی که اندوخته بود، سبب شکلگیری فرهنگ ایرانی ـــ اسلامی شد و پس از قوام فرهنگ ایرانی ـــ اسلامی که خود نقش بسزایی در بالندگی آن داشت، چشم از این دنیا فروبست. هفتم ماه صفر، همزمان با سالروز حفرخندق ـــ در جنگ خندق ـــ به عنوان روز حضرت سلمان نامگذاری و در تقویم ملی کشورمان ثبت شدهاست.
سلمان فارسی، با نام ایرانی روزبه، روستازادهای از توابع رامهرمز ـــ شهری تاریخی در شرق استان خوزستان ــ است که بعد از آشنایی با پیامبرو مشرف شدن به دین اسلام، نام سلمان را با کنیه ابوعبدا... یا ابوالحسن یا ابواسحاق برگزید. اطلاعات دقیقی از تاریخ تولد سلمان در دست نیست اما در خصوص تاریخ وفات او احتمال داده میشود سال سی و چهارم هجری پس از یک زندگی طولانی در مدائن درگذشته است. پدر سلمان، فروخ بن مهیار، بزرگ قبیله و نسبت خونی با فرزندان منوچهر از پادشاهان پیشدادی داشت، او در تربیت فرزندش بسیار سختگیر و جدی مینمود و از ابتدای تحصیل، تعالیم دودمانی و عقاید دینی خود و خویشاوندانش را به فرزند میآموخت اما سلمان اهل تقلید بیچون و چرا نبود و اندیشه حقیقت را در سر داشت، از اینرو موطن خود را ترک گفت و پس از پیوستن به حلقه راهبان مسیحی همراه با کاروانی از ایران خارج شد به این ترتیب سفر وی در جستوجوی حقیقت آغاز شد. در این سفر طول و دراز از شام، انطاکیه، حلب، اسکندریه، موصل، نصیبین و غموریه گذر کرد تا اینکه در حجاز به عنوان یک برده فروخته شد.وی دوران بردگی خود را در شهر تاریخی مدینه سپری کرد و پس از ملاقات با رسول خدا(ص) و عقد قرارداد آزادی در ازای کاشتن ۳۰۰درخت خرما در نخلستان، آزاد شد و به صحابه حضرت رسول پیوست.
باید خاطرنشان کرد پیش از اینکه سلمان به حضور پیامبر اکرم(ص) برسد به محضر بسیاری از علما و دانشمندان دیگر رسیده و به مقامی والا از حکمت و معرفت دست یافته بود. گواه این سخن آن است که او کتابهای،فرس روم و یهود را خواند و صحف سلف یعنی تورات، انجیل و زبور را مطالعه کرد و به زبانهای گوناگون آریایی، سامی و عبری تسلط داشت، حتی با در آمدن به دین مسیح زبان سریانی را نیز آموخته بود، فارغ از اینها به زبان فارسی که زبان مادریاش بود، تسلط کامل داشت. برخی گفتهاند که سلمان در دانشگاه جندی شاپور با حارث کلده ثقفی طائفی(طبیب العرب) همدرس بودهاست، هر چند اگر در این مورد اطمینان نداشته باشیم اما از این سخن شایعه آمیز میتوان احتمال قوی داد که او حداقل در دانشگاه جندی شاپور به تحصیل علوم پرداختهاست.
سلمان همواره مورد تایید و ستایش حضرت رسولاکرم(ص) و حضرتعلی(ع) و بسیاری از بزرگان و پیشوایان دیگر بودهاست. در میان صحابه پیامبر، کسی در علمودانش همتای او نبوده، چنانکه پیامبر(ص) او را به دریایی ژرف و گنجی بیپایان و آبشاری گوارا مانند کردهاست: «سلمان بحر العلم لا یقدر عن نزحه: سلمان دریایی ژرف از علم است که آب آن را نتوان کشید.»
جای دیگر رسولاکرم(ص) در مورد سلمان میفرمایند: «سلمان بحر لا ینزف و کنز لا ینفد. سلمان منا اهلالبیت سلسل البرهان یمنح الحکمه و یؤتى: سلمان دریایی ژرف و گنجی است که پایان ندارد. سلمان از ما اهلبیت است. چون آبشار گوارا و خنکی است که حکمت میبخشاید و برهان و حجت ارزانی میدارد.»
حکایت است که به امامصادق(ع)عرض شد که بسیار از شما میشنویم از سلمانفارسی یاد میکنید! امام در پاسخ فرمودند: «سلمانفارسی نگویید بلکه بگویید سلمان محمدی، آیا میدانی چرا بسیار از او یاد میکنم؟ به خاطر سه خصلت که یکی از آنها این است که سلمان، دوستداشتن امیرالمومنین(ع) را بر خویشتن ترجیح داد و دوم آنکه فقیران را دوست میداشت و آنان را بر دولتمندان و مالداران ارجح میداشت. سوم آنکه علمودانش و دانشمندان را دوست میداشت. همانا سلمان بنده شایسته مایل به حق و مسلمان بود و از مشرکان نبود.»جای دیگر امامصادق(ع) میفرماید: «رسولخدا(ص) و امیرالمومنین(ع) به سلمان از اسراری که در نهانخانه علم الهی مخزون بود خبر میدادند، اسراری که هیچکس قدرت تحمل شنیدن و فراگرفتن آن را نداشت.»
درباره سلمانفارسی از امیرالمومنین(ع) سؤال شد که در حق او چه میفرمایید؟ ایشان فرمودند: «چه بگویم در حق مردی که از طینت ما آفریده شده و روح او به روح ما نزدیک است و خدای تعالی او را به آغاز و پایان و آشکارا و نهان و ظاهر و باطن همه دانشها مخصوص ساخت.»سپس حضرتعلی(ع) حکایت میکند که من به محضر رسولخدا(ص) رفتم درحالیکه سلمان نیز شرفحضور داشت. اعرابی وارد شد و سلمان را از جایی که نشسته بود دور کرد و خود به جای او نشست. رسولاکرم(ص) از این حرکت برآشفت و از فرط خشم عرق از پیشانیاش چکید و دو چشم مبارکش سرخ شد و فرمود: «ای اعرابی! آیا مردی را که خدایتعالی او را در آسمان و پیغمبرش در زمین دوست میدارند کنار میزنی؟ ای اعرابی آیا به کنار میزنی مردی را که هیچگاه جبرئیل به نزد من نیامد جز آنکه پروردگارم مرا مامور ساخت به او سلام برسانم؟ ای اعرابی همانا سلمان از من است. هرکه به او ستم کند به من ستم کرده و هرکه او را بیازارد، مرا آزرده و هرکه او را دور سازد مرا دور ساخته و هرکس به او نزدیک شود به من نزدیک گشتهاست. ای اعرابی در حق سلمان غلط میندیش زیرا خدای تعالی به من فرمان داد که به علم بلاها و مرگها و علم نسبها و نژادها و فصلالخطاب او را آگاه سازم.»
تفسیر و ترجمه قرآن: سلمان که از ظرفیت مساجد برای حفظ و اشاعه فرهنگ اسلامی آگاه بود، در جلساتی که در مساجد برگزار میکرد به تدریس و تشریح آیات قرآن کریم میپرداخت. مهمترین شاگردان وی شیعه بودند ولی او با اثرگذاری بر شاگردان مکاتب دیگر و تعدیلسازی دامنه مکتب خود را وسیعتر کرد. او با الهام از شیوه پیامبر، مسجد را مرکز تعلیم و تربیت و هدایت و پایگاه فعالیتهای اجتماعی کردهبود و در آنجا برای مردم آیات قرآن را تفسیر میکرد. همچنین سلمان را اولین کسی میدانند که قرآن را به زبان فارسی ترجمه کرد. نخستین ترجمه او با نخستین سوره قرآن کریم یعنی سوره حمد آغاز شدهاست.
پس از رحلت پیامبر با تشکیل«سقیفه بنیساعده» جانشینی پیامبر برخلاف وصیت رسول خدا به علی(ع) نرسید و ابوبکر خلافت امت اسلامی را به عهده گرفت، در چنین شرایطی او برای مردم در مساجد سخنرانی میکرد و به ولایت امیرالمومنین(ع) شهادت میداد. سلمان در زمان عمر نیز برای جلوگیری از انحراف از سنت پیامبر بر حضورش در جامعه افزود، برای مثال هرگاه گروههای گوناگون دانشمندان از دیگر مذاهب نظیر یهودیت و مسیحیت برای بررسی حقانیت دین اسلام به مدینه میآمدند و سوالهایی داشتند و هیچ کس توانایی پاسخگویی نداشت، سلمان به آنها پاسخ میگفت یا اینکه آنها را نزد حضرت علی(ع) میبرد.یکی از مهمترین اقداماتی که سلمان در ارادت به امیرالمومنین علی(ع) و جایگاه ایشان انجام داد، این بود که شهادت به ولایت او را بعد از شهادت به رسالت پیامبر در اذانش میگفت. سنتی که تا به امروز در اذان اهل تشیع پا بر جا ماندهاست تا از این راه اعتقاد به ولایت را به دیگران گوشزد کند.سلمان با برخوردی مهربانانه با مردم، از مسلمانان گرفته تا مردمان دیگر مذاهب، در گرایش مردم به ویژه ایرانیان به اسلام و تشیع نقش مهمی داشت و حقیقت تشیع را که در دوران پیامبر بدعت یافت و موضوع امامت حضرت علی را که امری الهی بود، برای مردم تشریح میکرد. جالب است بدانید سلمان موهای سر پیامبر را بهتر از پیرایشگران دیگر پیرایش میکرد و به همین دلیل نام سلمانی(به معنای آرایشگر مردانه) در زبان فارسی باب شد.
ابتکارات نظامی
سلمان در جنگهای صدر اسلام حضوری پررنگ داشت. او با موعظه و سخنرانی برای سربازان، روحیه آنها را بالا میبرد و آنان را با درسهای اخلاقی پیامبر آشنا میکرد. درجنگ طایف سلمان به پیامبر پیشنهاد نصب منجنیق را داد و پیامبر موافقت کرد و با این کار به پیروزی رسیدند. در جنگ خندق، سلمان طرح حفر خندق دور شهر مدینه را به پیامبر پیشنهاد میدهد و هنگامی که دشمنان به مدینه میرسند، آنان که هرگز تا به آن روز خندق ندیده بودند، با تعجب تصدیق کردند که این حیلهای است که عرب هرگز نمیدانست.
سلمان در عبادت و تقوا به مقام بلندی رسید، چنانچه در زهد و پارسایی نیز به عنوان الگو شناخته میشود. در گواه این موضوع میتوان به زمانی اشاره کرد که تاج کسری به دست سلمان افتاد و سلمان تنها برای تصدیق سخن پیامبر لحظهای تاج را بر سر نهاد و برداشت و به عمامه ساده خود اکتفا کرد. سپس تاج به بیتالمال منتقل شد. او با این عمل خواست بگوید اسلام برای مبارزه با اشرافیت و دفاع از تهیدستان آمدهاست و نه برای اندوختن غنیمت و تجملات دنیوی.حتی زمانی که به حکمرانی مدائن منصوب شد، نه بر اسب مخصوصی سوار شد و نه به کاخی رفت و این چنین زندگی ساده و روش مردمیاش به محبوبیت او افزود.پاداشی که هرساله از بیتالمال به سلمان داده میشد، ۵۰۰۰درهم بود و همه را صدقه میداد و ازعمل دست خود میخورد. سلمان همواره آسایش و راحتی محرومان را بر آسایش و رفاه خود ارجحیت داد و بنا بر سیره پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) همواره در کنار مردم ماند. نقل است سلمان گاهی گوشت تهیه میکرد و سفرهای میانداخت و افراد جذامی را دعوت میکرد. زمانی عمر به خاطر سادهزیستی، او را سرزنش کرد و سلمان در جواب به او گفت: «من هرگز معصیت خدا را نمیکنم. زنبیل میبافم، نان جو میخورم و آنچه به هم میرسانم، به مردم عطا میکنم، خود را خدمتکاری ساختهام تا آنجا که اهل مدائن نمیدانند من امیرشان هستم.»سرانجام سلمان پس از عمری پر ماجرا که در رکاب حضرت رسول و اهل بیت متبرک گشته بود، به سال ۶۵۲ یا ۶۵۳ میلادی (۳۲هجری) از دنیا رفت.
۱- سلمان فارسی با نام ایرانی «روزبه» روستازادهای از «رامهرمز» است
۲-پدر سلمان بزرگ قبیله و نسبت خونی با فرزندان منوچهر از پادشاهان پیشدادی داشت
۳-سلمان اهل تقلید بی چون و چرا نبود و اندیشه حقیقت را در سر داشت
۴-پس از عقد قرارداد آزادی در ازای کاشتن ۳۰۰درخت خرما، آزاد شد و به صحابه پیامبر(ص) پیوست
۵-در میان صحابه پیامبر(ص) کسی در علم و دانش همتای او نبود
۶-پیامبر(ص) او را به دریایی ژرف و گنجی بیپایان و آبشاری گوارا مانند کرد
۷-سلمان را اولین کسی میدانند که قرآن را به زبان فارسی ترجمه کرد
۸-سلمان در زمان عمر برای جلوگیری از انحراف در سنت پیامبر(ص) برحضورش در جامعه افزود
۹-سلمان در گرایش مردم به ویژه ایرانیان به اسلام و تشیع نقش مهمی داشت
۱۰-زمان حکمرانی بر مدائن نه بر اسب مخصوصی سوار شد و نه به کاخی رفت
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد