انسانها اجزای تشکیلدهنده یک جامعه هستند و رشد و پیشرفت یا سقوط و انحطاط آن، رابطهای مستقیم با عملکرد افراد آن جامعه دارد. به تعبیری دیگر برای رشد و پیشرفت یک جامعه، نخست باید افراد آن جامعه تحت هدایت و تربیت صحیح قرار بگیرند. در اصل انسان برای تربیت است؛ انسان برای هدایت و تعالی و کمال است و این نمیشود مگر در یک محیط امن و خانواده همان محیط امنی است که همه اعضای آن میتوانند روح و فکر و ذهن خود را در این محیط امن و قابلاعتماد، سالم نگهدارند و رشد بدهند. در اسلام خانواده، بنیاد بسیار مهمی است، زیرا فایده خانواده در تربیت نسل بشر و ایجاد انسانهای سالم از لحاظ معنوی، فکری و روانی یک موضوع منحصربهفرد است. لذا تأکید مضاعف دین اسلام برای تشکیل خانواده بهعنوان مصداقی از کلمه طیبه، فرزندآوری و تربیت دینی بهخاطر این است که در اجرای تربیت نسلی و خانوادگی و تشکیل جامعه اسلامی هیچچیز جای خانواده را نمیگیرد.
یکی از بهترین و کارآمدترین نوع تربیتها، تربیت نسلی و خانوادگی است. منظور همان سنت ارزشمندی است که آموزههای دینی و معرفتی از طریق والدین به فرزندان منتقل میشود، البته این کار به سه دلیل باید توسط پدر و مادر و در کانون گرم خانواده انجام بگیرد:
۱ـــ اولا، انتقال فرهنگها، تمدنها، حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدن و یک فرهنگ در یک جامعه و انتقالش به نسلهای پیدرپی به برکت خانواده انجام میگیرد.
۲ ـــ ثانیا در محیط خانواده است که اول بار هویت و شخصیت یک انسان بر اساس فرهنگ آن جامعه شکل میگیرد و این پدر و مادرند که بهطور غیرمستقیم و طبیعی، محتوای ذهن، فکر، عمل، معلومات، اعتقادات و مقدسات را به نسل بعدی منتقل میکنند.
۳ ـــ ثالثا، جامعه مانند یک بدن است که هر خانواده یکی از سلولهای پیکره اجتماع و بدنه آن بهحساب میآید. پس وقتی خانوادهها سالم باشند و رفتار درست و صحیحی از خود نشان دهند، بدنه جامعه، یعنی آن پیکره جامعه سالم خواهد ماند. به زبان سادهتر اصلاح اعضای خانواده باعث استحکام خانواده و استحکام خانواده، رشد و تعالی جامعه و کشور را در پی خواهد داشت، لذا توجه والدین به تربیت فرزندان جدا از اینکه یکی از حقوق فرزندان است قطعا برای اصلاح جامعه و کشور لازم و ضروری خواهد بود.
درگذشته «پدرها، مادرها خیلی چیزها را به بچههایشان یاد میدادند. خیلی از این مردم ما، یعنی شاید بشود گفت اکثر آنها، معلومات و دانستههای دینیشان از زبان و رفتار پدر و مادر به اینها منتقل شده است و ثمره این انتقال، بریده و بیریشه، تنها و بیعاطفه بار نیامدن فرزندان جامعه اسلامی است. اما این سنت در فضای کنونی با ظهور رسانههای معاند داخلی و خارجی کمرنگ شده و در انزوا قرار گرفته است.
رسانه، ابزاری است که هم میتوانند عادات، آداب و رفتارهای مضر را در میان مردم رواج دهد و هم میتواند آداب و رفتارهای مفید را فرهنگسازی کند اما متأسفانه با کمکاری در مقابل تهاجم همهجانبه فرهنگی دشمن الان رفیق بد و مصاحب بد، داخل جیب جوانان و نوجوانان ماست و صفحه مصاحب بد جلوی چشمش است و این نشان از تهاجم دشمن دارد. حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: فَوَاللَّهِ مَا غُزِی قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا یعنی «نباید منتظر ماند که دشمن بیاید داخل خانه آدم، بعد آدم به فکر دفاع از او و خانه بیفتد. دشمن را باید در مرزهای خودش سرکوب کرد.»
امروز دشمن در جنگ شناختی و تهاجم فرهنگی، سنگر به سنگر تا مرز نفوذ به خانوادهها پیش رفته و بهدنبال ازبینبردن بنیان خانواده در جامعه اسلامی است که این فقط با هوشیاری خانوادهها شکست خواهد خورد.
خداوند در آیه۱۳۲ سوره طه خطاب به پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاه». این امر خداوند به پیامبر(ص) نشان از اهمیت گفتن معارف دینی از طریق بزرگترها دارد، والا پیامبر اسلام بهصورت عام همه را دعوت به نماز میکردند، لذا باید گفت آموزش ارکان، اذکار و آداب نماز بهعنوان یکی از اعمال عبادی مهم و کلیدی از شواهد ملموس انتقال معارف نسلی و خانوادگی در جوامع اسلامی است به همین دلیل خانوادههای مؤمن با تاسی از پیامبر اسلام همیشه فرزندانشان را به نماز سفارش میکردند از این رو فرزندان معمولا برای اولینبار نماز را در خانه و از والدین فرامیگیرند.
لقمان حکیم توصیههای مهمی به فرزندشان دارندکه در یکی از آنها میفرمایند: «یا بُنَی لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ» البته ایشان در ظاهر فرزندشان را از شریک قراردادن برای خداوند که ظلم بزرگی است، نهی میکند اما در باطن دارند به جبهه توحید راهنمایی میکنند که یک شناخت عمل زا و زندگی ساز است.
حضرت علی علیهالسلام در نامه ۳۱ نهجالبلاغه به فرزندشان امام حسن مجتبی علیهالسلام است، میفرمایند: «یا بُنَىَّ، اِنّى قَدْ اَنْبَأْتُکَ عَنِ الدُّنْیا وَ حالها وَ زَوالِها وَ انْتِقالِها، وَ اَنْبَأْتُکَ عَنِ الاْخِرَةِ وَ ما اُعِدَّ لاِهْلِها فیها، وَ ضَرَبْتُ لَکَ فیهِمَا الاْمْثالَ لِتَعْتَبِرَ بِها وَ تَحْذُوَ عَلَیها» استفاده حضرت علی(ع) از واژه «یا بُنَىَّ» نشان میدهد فضای نصیحت کاملا پدر و فرزندی است و این اثبات میکند انتقال معارف نسلی حتی اگر در قالب یک وصیتنامه باشد، لازم و ضروری است.
درنهایت باید گفت انتقال معارف نسلی و خانوادگی همانطور که یک وظیفه دینی و الهی است، یک وظیفه اجتماعی نیز بهشمارمیآید که در صورت عملیشدن ـــ البته بهصورت صحیح ـــ اولا باعث افزایش عزت و آبروی دنیوی و سعادت اخروی والدین خواهد شد و ثانیا باعث رشد و پیشرفت جامعه در ابعاد فرهنگی، دینی و حتی مادی آن میشود، زیرا مؤمنانی که ایمانشان واقعی است، یعنی همراه با تعهد عملی و همیشگی باشد و روحیه جهاد و ایثار در آنها نمود داشته باشد، قطعا برای رشد و پیشرفت حکومت اسلامی در همه ابعاد تلاش خواهند کرد و ثالثا نقشه دشمنان اسلام و نظام اسلامی را برای فروپاشی بنیان خانواده و بهواسطه آن استحاله فرهنگی جامعه اسلامی از درون خنثی خواهد کرد.
منبع : KHAMENEI.IR
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد