شاید پیش از این بهواسطه کم بودن تعداد شبکههای تلویزیونی، چهرههای محدودی را میدیدیم که بیشترشان سالها بعد، به یک چهره ماندگار تبدیل شدهبودند. کمی که گذشت و کانالهای تلویزیونی بیشتر شدند، تعداد این خاطرهسازان هم بیشتر شد. از همانجا، مسأله نو شدن در اجرا و تنوع در این حوزه هم به میان آمد. حالا اگر گشتی در کانالهای تلویزیونی بزنید، این تنوع بیشتر از قبل به چشم میخورد اما قطعا اجرای برنامههایی با رویکردها و حوزههای مختلف، چالشهای خود را دارد. جامجم به بهانه بررسی چالشهای اجرا در برنامههای مختلف و تحولاتی که در سبک اجرا رخ داده با برخی از مجریان تلویزیونی همچون هرمز شجاعیمهر، قاسم بینیاز، مصطفی مصطفوی، علی ترابی، آرمان غفاریان و فاطمه رضاپور گفتوگو کردهاست.
به گزارش جامجم، اجرای هر برنامه تلویزیونی، چالش خود را دارد. چه این برنامه در حوزه سلامت باشد، چه در حوزه ورزش و چه خانواده، تفاوتی ندارد؛ مهم اجرای درست آن برای مخاطبان هدف است اما چالشهای اجرای این برنامهها و نو شدن چهره و سبک مجریان چیست؟
هرمز شجاعیمهر، مجری توانمندی است که چهرهاش حالا برای بسیاری از مخاطبان آشناست؛ بهخصوص آنهایی که پای ثابت سیمای خانواده هستند. او معتقد است که در نو شدن سبکهای اجرا باید مراقب رعایت ادب بود. شجاعیمهر که این روزها برنامه «خانه مهر» را در شبکه جهانی جامجم روی آنتن دارد، در گفتوگو با جامجم درخصوص نکاتی که همیشه در اجرا مدنظر دارد، میگوید: من معمولا وقتی اجرا میکنم، خودم را در مقابل یک خانواده میبینم که با لباس منزل و خیلی راحت دورهم نشستهاند و در کمال احترام و عشق، در حال تماشای تلویزیون و اجرای من هستند. در واقع من برای آنها غریبه بودم و تلویزیون باعث شد که عضوی از آنها باشم. شرط اول اجرا، ادب و درست صحبت کردن است. این موارد خیلی مهم است چون شما وارد خانواده میشوید و تلویزیون این اجازه را به شما میدهد که وارد جمع خانوادگی آنها شوید. گامهایی وجود دارد که میتواند ما را به این خانواده نزدیکتر کند. گاهی صمیمیتر و راحتتر صحبت میکنیم و گاهی با شوخی و طنز آن را جلو میبریم. نباید با لودگی و مسخره بازی کار کرد. وی ادامه میدهد: مجری باید به خاطر داشتهباشد که در جمع خانواده حاضر است و آنها که گاهی تا ۲۵ سال ممکن است اختلاف سنی داشتهباشند اجرای ما را میبینند. اینها جزو مسائلی است که باید بیاموزند و به نظرم در برخی موارد رعایت نمیشود. این تنها نکتهای است که در مورد برخی اجراها میتوانم بگویم، البته باید نوآوری داشتهباشیم و در کنار نوع لباس و شکل اجرا، نوع صحبت کردن باید بهروز شود اما چارچوبها به نظرم باید حفظ شود.
شجاعیمهر درخصوص رسیدن به زبان ساده در اجرا عنوان میکند: به نظرم یکی از رازهای موفقیت من در همین بوده که نوع بیان را همان بیانی انتخاب کردم که با مردم صحبت میکنم اما مهمترین نکته زبان برای اجرا، انتخاب جملاتی است که هم فاخر باشد و هم سرشار از معانی خوب.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا مجری باید لزوما کارشناس باشد، میگوید: کارشناس جدا از مجری است اما باید حتما به حوزهای که اجرا میکند مسلط باشد. من یک تعریف از مجری سالها قبل ارائه کردم و گفتم که مجری اقیانوسی به عمق ۱۰ سانت است. یعنی باید همه چیز را بداند اما اندک تا بتواند دانش ضروری در اجرا را داشتهباشد اما نه اینطور که بخواهد از کارشناس بیشتر بداند و با او بحث کند. همینقدر که بتواند به موضوع مسلط باشد تا آن را دستمایه صحبت قرار دهد، کافی است. در عین حال، مطالعه برای مجری بسیار ضروری است. گنجینه لغات مجری باید کامل باشد. زمینه مطالعاتی من کتابهای شعر و روانشناسی است. اشعار ناب را از جوانی حفظ میکردم. بهطور کلی من بیشتر دوست دارم برنامههای حوزه خانواده را اجرا کنم.
این مجری درخصوص انتقال تجربه به جوانترها هم عنوان میکند: اولین کاری که برای مجریهای جدید لازم است، دیدن دوره و کلاس فنبیان و گویندگی است. یک مجری خوب در کنار ظاهر و فنبیان زیبا و دانش، باید درک قوی هم داشتهباشد. باید جامعه و مردم را بشناسد تا مردم هم او را بپذیرند.
اما اجرا در حوزه خانواده، شاید به ظاهر ساده به نظر برسد اما قطعا در عمل اینقدر ساده نیست. آنهایی که دستی بر اجرای این برنامهها دارند معترف هستند که اجرا در چنین گونههایی چه سختیهایی دارد. قاسم بینیاز مجری برنامه به خانه برمیگردیم است که دیگر به یک چهره شناختهشده برای مخاطبان این برنامه تبدیل شدهاست. او درباره الزامات اجرا و موفقیت در مدیوم تلویزیون به جامجم میگوید: اینکه مخاطب به ذات، دوست دارد صدای زیبا بشنود و بیان جذاب داشتهباشد و مجری و گوینده را مسلط به موضوع ببیند، یک مسأله طبیعی در همه جای دنیاست. اساس و استخوانبندی رسانههایی مثل رادیو و تلویزیون این است که صدای جذاب و متفاوتی داشتهباشد. اصل ماجرا این است. اما اینطور نیست که استثنا نباشد و افرادی بدون این تخصصها نتوانستهباشند موفق شوند. اما نکتهای که میخواهم بگویم این است که بیشتر از اینکه مخاطب مجذوب یک اجرای معمولی شود، دنبال یک صدای متفاوت و جذاب در کنار بیان فاخر است. اگر در شرایط فعلی و تعدد شبکهها این موضوع را رعایت نکنیم، شاید در کوتاه مدت مسأله را حل کند اما در درازمدت اینطور نیست. درست مثل زمانی که تصور میکردیم اگر برای اجرا سراغ بازیگرها برویم، مسأله حل میشود. به نظرم همه جای دنیا همین است که اگر گوینده در کنار سواد لازم، صدای جذاب و گوش نواز داشته باشد، مخاطب سمت آن میرود.
وی در خصوص چالشهای اجرا در حوزه خانواده هم عنوان میکند: اجرا در برنامههایی مثل به خانواده برمیگردیم، سهل اما ممتنع است. یعنی در ظاهر سنگین نیست اما وقتی وارد میشوی به دلیل ریزبینی و همراه شدن جمعی از اعضای خانواده به عنوان مخاطب، همه جزئیات اجرا زیر نظر میرود. چون خانوادههای ایرانی، با اخلاق، مودب و دوستدار فرهنگ اصیل هستند، باعث میشود ملزم به رعایت همه این ملاحظات شویم. اما چالشی که با آن مواجه هستیم این است که آیا با روند فعلی میتوانیم خانواده جوان امروزی را هم جذب کنیم؟ این مهمترین چالش ماست که به نحوه اجرای مجری بازمیگردد؛ اینکه جوان و متفاوت باشد یا حتی آیتمها که باید مطابق با نیاز روز باشد. اینها همه مسائلی است که باید ببینیم چقدر به کار خانواده امروزی میآید. باید یک افکارسنجی از نیازهای جامعه امروز صورت گیرد تا بتوانیم تغییری در آیتمها و روش اجرا داشتهباشیم.
بینیاز در پاسخ به این پرسش که آیا لزوما مجری باید کارشناس باشد، تصریح میکند: نیازی به کارشناس بودن مجری نیست. مجری در برنامههایی مثل به خانه برمیگردیم، حلقه وصل است. باید قدری اطلاعات داشتهباشد که بتواند بخش کارشناسی را مدیریت کند. نه اینکه خودش به عنوان یک کارشناس ظاهر شود، چون این مدل اجرا باعث پس زدن مخاطب میشود. در چنین برنامههایی، پرگویی و اظهار فضل جواب نمیدهد. باید خوب فضا را برای کارشناس آماده کنیم و خودمان را در لباس مخاطب قرار دهیم تا مطلب موردنظر کوتاه و مختصر بیان شود. وی ادامه میدهد: مجری باید یک موهبت و ذوق داشتهباشد که بر اساس آن و با تمرین، بتواند مجری موفقی شود. یعنی بخشی از اینکه گوینده و مجری خوبی از آب در بیایی، ذاتی است. باید بر اساس مهمانانی که داریم، خودمان را آماده کنیم. در عین حال بر اساس موضوعی که سردبیر در نظر میگیرد، باید یک آمادگی نسبی داشتهباشیم. یک میزان مختصری از اطلاعات برای مجریان لازم است اما اینکه بخواهد به اندازه یک متخصص وارد باشد، ضروری نیست.
شاید تا چند سال قبل وقتی صحبت از برنامههای شبکه سلامت میشد، تصور مخاطب یک برنامه جدی با حال و هوای تخصصی بود اما گشتی در برنامههای این روزهای شبکه سلامت نشان میدهد که این شبکه توانسته مخاطب خود را به درستی شناسایی و برای آن محتوا تولید کند. از جمله برنامههایی که در شبکه سلامت روی آنتن رفته و توانسته مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند، برنامه «حال خوب» است که همیشه در میان پیامکهای۱۶۲ میتوان نشانی از آن گرفت. مصطفی مصطفوی، مجری برنامه حال خوب که اجرای برنامه «کشیک سلامت» را هم در دست دارد، در گفتوگو با جامجم از چالشهای اجرای زنده میگوید. او میگوید: آمادگی مجری برای اجرای زنده به عوامل متعددی بستگی دارد؛ تجربه و آمادگی مجری نسبت به موضوع، عوامل، تهیهکننده برنامه و مدیران شبکهها، نقش مهمی در خروجی آنتن و برنامه دارند. در حقیقت میتوان گفت مجری، ویترین برنامه است اما نقش تیم برنامهساز و مدیران در جلوهگری این ویترین و مورد پسند قرار گرفتن توسط مخاطبان بسیار مهم است. وی ادامه میدهد: به طور کلی برنامه زنده با مقداری نگرانی همراه است که خب طبیعی است اما عدم همراهی و ناهماهنگی بین صحنه اجرا و پشت صحنه میتواند موجبات افزایش استرس را فراهم کند که در نهایت به محتوای برنامه آسیب وارد میکند. راهکاری که برای مدیریت صحنه توسط مجری میتوان گفت تسلط به موضوع، آگاه بودن به خط کلی برنامه که با هماهنگی مجری و تهیهکننده حاصل میشود، توجه به فراز و فرود گفتوگو که لازم است در نهایت به یک نتیجهگیری برسد و تعامل خوب با عوامل پشت صحنه و نیز کارشناسان یا مهمانان برنامه است.
مصطفوی درباره رعایت خطوط قرمز در برنامههای زنده هم عنوان میکند: در مواقعی که مهمانان یا کارشناسان ملاحظات رسانهای یا بهاصطلاح خطوط قرمز رسانهای را رعایت نمیکنند، مجری باید بدون دستپاچگی و عجله منتظر پایان جمله کارشناس باشد و در فرصت مناسب با لحن مناسب آرام و به دور از التهاب نکته مورد نظر را تصحیح کند یا اگر نیاز به تکرار بیملاحظگی مهمان نباشد، سمتوسوی گفتوگو را بدون اشاره مستقیم به محور اصلی برنامه برگرداند. اگر هم به شخصی توهین شود روی آنتن مطرح میکنیم که رسانهملی این حق را برای فلانی یا فلان سازمان قائل است که بهصورت حضوری یا تلفنی در برنامه حضور داشتهباشد.
وی به این نکته هم اشاره میکند که نکته مهم در چنین شرایطی پرهیز مجری از عجله و دستپاچگی است طوری که مخاطب تحسین کند نه اینکه اینگونه به ذهن مخاطب متبادر شود که مجری نگذاشت مهمان یا کارشناس حرفش را بزند.
مجری برنامه حال خوب ادامه میدهد: بنده سالها برنامههای اجتماعی اجرا کردم. چندین سال برنامه صبح رادیوسلامت را اجرا کردم و در تلویزیون هم چندین سال ویژهبرنامه قبل از افطار و نیز ویژهبرنامه تحویلسال را روی آنتن بردیم. مهمانان برنامه نیز از خود مردم بودند و سعی کردیم در مورد زندگیهایشان و سوژه مورد نظر گفتوگو کنیم. درحالحاضر در شبکه سلامت سیما، برنامه حال خوب که در حوزه روانشناسی است، برنامه کشیک سلامت که به مطالبهگری در حوزه نظام سلامت کشور میپردازد و نیز برنامه پنجره جمعیت که به مسائل حوزه جمعیت کشور نگاه میکند را روی آنتن دارم که خب شاید مقداری این برنامهها تخصصی باشد اما سعی کردیم به زبان و از زبان خود مردم صحبت کنیم.
برنامه «انارستان» چند وقتی است که با محوریت طب سنتی روی آنتن شبکه افق رفته و نگاهی به بازخوردهای مخاطبان نشان از موفق بودن آن دارد. آرمان غفاریان، مجری برنامه انارستان است که توانسته یک برنامه پرمخاطب را به تصویر بکشد. او در خصوص چالشهای مجریان تلویزیون به جامجم میگوید: صداوسیما و رسانه نه متعلق به من است و نه هیچ فرد دیگر. رسانهملی متعلق به همانهایی است که توانمندی خاصی از خود نشان میدهند. تسلط مجری در حوزه اجرا، جذب مخاطب و بقیه مسائل در کنار هم باعث شاخصشدن اجرا میشود. ما با تماشای اجرای بسیاری از اساتید پیشکسوت، عاشق این حوزه شدیم اما به نظرم الان نسل عوض شده و جنس مخاطب هم تغییر کردهاست. مخاطب دوست دارد چهره و صدای جدید ببیند چون این تنوع، لزوم بقای یک رسانه است و اگر نباشد، یکنواختی حاکم میشود. البته از مجریهای قدیمی هم افرادی هستند که خودشان را بهروز کردهاند. مخاطب امروز دوست دارد زودتر مطالب را دریافت کند و شاید حوصله مخاطب قدیمتر را نداشتهباشد. درواقع اجرا از ریتم کند دوره کلاسیک فاصله گرفته و بهروز شدهاست. نمیگویم درست یا اشتباه است اما ذائقه مخاطب جدید سبک اجرای تازه را میپسندد.
وی ادامه میدهد: اگر از مجریان قدیمی با همان سبک اجرا هم در تلویزیون باشند، بیشتر به این خاطر مورد پسند مخاطب هستند که حس نوستالژیک برایشان ایجاد میکنند اما باید این را در نظر داشت که ممکن است برخی مخاطبان این بزرگان حوزه اجرا را نشناسند و به خاطر نداشتهباشند. بههمیندلیل تمام اجراها ممکن است برای مخاطب امروز جدید باشد و اجراها را از یک زاویه نگاه کند. این مسأله به حق انتخاب مخاطب هم کمک بسیاری میکند. غفاریان درباره سبک اجرا در تلویزیون هم میگوید: قطعا هر مجری باید سبک اجرای خودش را داشتهباشد اما نکتهای که وجود دارد این است که اگر قرار باشد همه مجریها طبق یک استاندارد جلو بروند، اجراها شبیه هم میشوند. درست مثل زمانی که یک نسل درخشید و یک نسل، پشت آنها رفت و تلاش کرد کار آنها را تقلید کند. تنها چیزی که میتواند اجراها را متمایز کند، این است که به خودمان برگردیم. هر فردی نسبت به فرد دیگر متفاوت است. هر فردی مدل خاص خود را دارد و رسیدن به آن، نیاز به یک تجربه دارد. نیاز به یک هوشمندی دارد که مجری بتواند خودش را پیدا کند.
به گزارش جامجم، بخشی از درستاجراکردن و حرکت در استانداردهای اجرا، به تماشا و دیدن اجراهای دیگر هم گره خوردهاست. غفاریان در این خصوص میگوید: من اجراهای مختلف حتی مجریهای خارجی را میبینم اما به نظرم هر چیزی باید از درون ما بجوشد. من حتی اگر چیزی را ببینم که دوست داشتهباشم در اجرایم عملی کنم، تلاشم بر این است که آن را به شکل خودم ارائه نمایم. تنها در آن صورت است که متفاوت میشود. درعینحال به نظرم برنامههای تخصصی نیاز به تکنیک دارد و مجری این حوزه باید مطالعه داشتهباشد. من همیشه تلاش کردم اطلاعاتم را بیشتر کنم اما آنقدر حوزه سلامت که من اجرا میکنم متنوع است که بهسختی میتوان به همه آن مسلط شد. مجری این حوزه باید اطلاعاتش را بهروز نگه دارد. وقتی صحبت از اجرا میکنیم، منظور انجام آن توسط مجری است. تکنیکهای اجرا تنها توسط یک مجری حرفهای قابل اجراست. وقتی فردی بدون شناخت مخاطب و لحن درست و آگاهی از ایجاد تعلیق یا نگاه به دوربین و فقط با اکتفا به اطلاعاتش جلوی دوربین برود، برای مخاطب جذاب نخواهد بود. برای کشاندن نسل جدید پای برنامههای امروز باید سراغ مجریانی رفت که به این حوزه مسلط هستند.
سیمای خانواده را باید از جمله برنامههایی دانست که هر کسی با هر سلیقهای میتواند از آن لذت ببرد. برنامهای برای هر خانواده ایرانی که به موضوعات و مسائل مختلف با نظام خانواده میپردازد. فاطمه رضاپور که در فصل تازه این برنامه در قامت مجری قرار دارد، در خصوص چالشهای اجرا به جامجم میگوید: همیشه در صداوسیما پردهای از احترام میان مخاطب و مجریها وجود داشتهاست اما تلاش شده این مسأله به مرور بهروز شود. مثلا اگر الان برنامههای دهه ۶۰ را نگاه کنید، کاملا این تفاوت محسوس است، چون سبک گفتاری مردم عوض شده و مجریان تلاش کردند بهروز شوند. در واقع تلاش شده همان زبانی به کار رود که مردم دارند تا تفاوت میان آنها با مخاطب احساس نشود و حرف به دل بنشیند.
وی ادامه میدهد: من استقبال میکنم که مجریهای جوان وارد این حوزه شوند اما نکته این است که مجریهای جوان پلهها را یکی یکی طی کنند و در جایگاهی بنشینند که برنامه جدی اجرا کنند. اجرا مسألهای است که ادب خاصی را میطلبد. من با جوان گرایی موافقم اما همیشه بزرگترهایی باید باشند که این ادب اجرا را از آنها یاد بگیریم. من دورههای اجرا را پیش استاد شجره و کاکاوند رفتم اما ادب اجرا را به صورت خاص از آقای شجاعی مهر یاد گرفتم. وقتی کنار این بزرگترها قرار میگرفتم، از آنها میآموختم.
این مجری تصریح میکند: من بهعنوان یک مجری جوان و بیتجربه وارد کار شدم. از اساتید این حوزه بسیار یاد گرفتم و میدیدم که هیچوقت اینطور نبوده که اجازه ندهند من حرف یا ایدهام را بگویم. با اینکه جوان بودم، برای حرفم اهمیت قائل بودند. همه اینها باعث میشد در مقابلشان بیشتر گوش کنم و از آنها یاد بگیرم و فضای رقابتی به فضای استاد و شاگردی تبدیل شود.
این مجری تلویزیون درباره نحوه پیگیری مطالبات مردمی هم عنوان میکند: بیان مطالبات مردمی و چیزی که خیلی وقتها خودمان هم آن را احساس میکنیم، باید در بستر خاص خودش توسط مجری بیان شود. یکی از رسالتهای مجری، انتقال آرامش به بیننده است. یعنی نباید خیلی بیپرده آن را بگوید، چراکه این کار باید توسط خبر رسانهملی مطرح شود. باید به زبان نرم و در کانال درست بیان شود. این مسأله باید در حین احترام و چارچوب رسانهملی بیان شود.
علی ترابی هم از جمله مجریانی است که در برنامه شاخصی مثل سلام تهران، حضور دارد. او در خصوص تفاوت اجرا در برنامههای صبح و دیگر برنامهها، عنوان میکند: اجرای برنامهای که صبحها به صورت زنده پخش میشود با اجرای بسیاری از دیگر برنامههای تلویزیونی متفاوت است. سبک زندگی برخی از ما با سبک زندگی اسلامی که باید از صبح زود بیدار باشی و مشغول کارهایت شوی تفاوت دارد. بعضیها کار ثابتی ندارند یا شب تا دیروقت مشغول اجرا هستند و نمیتوانند صبح خیلی زود بیدار شوند. بنابراین اجرای برنامه صبحگاهی شما را از زندگی روزمره جدا میکند. برای برنامه سلام تهران که از ۷ و ۳۰ دقیقه شروع میشود باید از ۵ صبح بیدار باشی، خودت را آماده و صدایت را گرم کنی. لذا سبک زندگیات کلا تغییر میکند. در زمستان وقتی آن ساعت صبح از خواب بیدار میشوی، نمیدانی با چه هوایی مواجه هستی. ممکن است همه خیابانها پوشیده از برف باشد و به همین علت باید زودتر به سمت استودیو راه بیفتی. پس لازم است از روز قبل وضعیت جوی را چک کنی. همه این جزئیات تمایزهای اجرای برنامه صبحگاهی با دیگر برنامههاست. این موارد گاهی جذابیت دارد و گاهی باعث فرسایشیشدن کار میشود.
وی ادامه میدهد: من این سبک اجرا را دوست دارم. مخاطب ما کسی است که انرژی اول روزش را صرف دیدن این برنامه میکند. این احساس به من انگیزه میدهد. سبکی که در میان مجریان ما در حال شکلگیری و متأسفانه در حال پیشرفت است، این است که فکر میکنند مطالبه از مسئول یعنی درگیر شدن یا اهانت به او. ما مهمان را دعوت نمیکنیم که به او وقت صحبت کردن ندهیم. مخاطب برنامه ما را نمیبیند که منبر رفتن مجری را تماشا کند. مخاطب برنامه ما را میبیند که بتوانیم مهمان خوبی دعوت کنیم و سؤالات مردم را از او بپرسیم. ضمنا من معتقدم مهمانی که میآوریم اگر در جمهوری اسلامی مسئول یا شهروند است به خودی خود قابل احترام است. مثل مهمانی است که داخل خانه آمده و اگر از او سؤال داریم باید بتوانیم با حفظ احترام مهمان، پرسشهایمان را طرح و اگر جایی کوتاهی یا اشتباه کرده هم محترمانه بیان کنیم. بعضیها گویی با مهمان وارد رینگ بوکس میشوند. انگار هر قدر مشت بیشتری بزنند، برنده هستند. من خیلی نمیپسندم. مخاطب باید بتواند بعد از ۱۰دقیقه تا یک ربع جواب سؤالاتش را بگیرد و از اینکه مجری مدام وسط حرف مهمان میپرد، کلافه نشود.
این مجری تلویزیون تصریح میکند: شاید گاهی برخی مجریان از حب آنتن و اینکه بیشتر در قاب تصویر باشند، چنین میکنند. نمیدانم علتش چیست! خودم سعی میکنم حرمت مهمان را نگه دارم در عین حال وقتی با یک مسئول مواجه هستم مطالبات مردم را هم مطرح کنم؛ یعنی احترام بیهوده و با رنگ و لعاب چاپلوسی را هم نداشتهباشم. مرز باریک و سختی دارد که تلاش کردم در اجرا رعایت کنم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد