در گفت‌وگو با مهرداد محمدپور، نقش لالایی در تربیت شنیداری کودکان و نوجوانان بررسی شد

لالایی‌ها، عاشقانه‌ترین ترانه مادران 

کمتر پدیده‌ای را می‌توان سراغ گرفت که از گذشته‌های دور تاکنون، البته به صورت کاملا سنتی در سراسر قلمرو فرهنگی ملل مختلف رواج یافته باشد تا به‌عنوان بازتاب دهنده احساسات، اعتقادات، دغدغه‌مندی‌ها و شرایط اجتماعی سیاسی حاکم بر جامعه خود، شناخته شود.
کد خبر: ۱۴۲۶۲۴۹
نویسنده گروه فرهنگ و هنر

سخن از پدیده عالم‌گیر لالایی است که غالبا توسط مادران هر سرزمین، در گوش هوش فرزندان‌شان زمزمه می‌شود و بر اساس اسناد تاریخی به دست آمده، روند شکل‌گیری آن دقیقا به همان دوران باستان بازمی‌گردد. همچون سنگ‌نوشته‌ای به خط میخی که به تمدن بابل یا عراق کنونی تعلق دارد و از 4000 سال قبل برای بشر باقی مانده است.

آنچه که یک لالایی را به زبان مشترکی در میان تمام مردم جهان تبدیل می‌کند، ماهیت اشتراکی یکسان آن است، به این معنا که ریشه کلمه لالایی در زبان و فرهنگ اقوام گوناگون، اسلوب کاملا یکسانی دارد. مانند واژه‌های مشابهی همچون: «لالابای» در زبان انگلیسی، «لالاره» در زبان لاتین، «لولان» در زبان آلمانی، «لولا» در زبان سوئیسی که می‌تواند دلیل روشنی باشد بر وجود ریشه یکسان این کلمات، به گواه تاریخ.

 ساختار کلی لالایی ساده است و درونمایه عاطفی دارد تا همه مادران دنیا به‌راحتی بتوانند آن را در گوش کودکان دلبندشان نجوا کنند. موقعیت استثنایی غیرقابل تصوری که تنها لالایی برای‌شان فراهم کرده است؛ تا بی‌آن‌که الزاما حتی شاعر باشند یا آهنگساز و نوازنده، عاشقانه‌ترین نغمه‌گی‌های خود را برای گل‌های باغ زندگی‌شان، به زیبایی ساز کنند؛ تا با صمیمیتی که در لحن و لطافت دلنشینی که در صدای‌شان موج می‌زند؛ لذت یک رویای شیرین را، پیوسته به آنها بچشانند.

هدف از شکل‌گیری لالایی‌ها معمولا ایجاد حس آرامش روانی، کاهش تدریجی ریتم بدن و نهایتا به خواب‌رفتن شنونده است که بی‌تردید با خوانش صحیح آن برای مخاطبانش، قابل دستیابی خواهد بود. در این میان مجموعه لالایی متفاوتی نیز پا به عرصه وجود نهاده که هدف از تولید آن، آموزش موضوعات بسیار کاربردی در زندگی روزمره است و مشخصا همه افراد جامعه می‌توانند مورد خطاب جدی آن قرار گیرند تا از «بالالایی یاد می‌گیرم» و مطالب آموزنده آن، همواره بهره‌مند شوند. بنابراین با نویسنده اثر یاد شده گفت‌وگوی داشتیم؛ تا درباره محتوای مورد نظر این اثر بیشتر بدانیم.

مجموعه با لالایی یاد می‌گیرم در پی ارائه چه محتوایی به مخاطب است!

این مجموعه لالایی نوآورانه که در 16قطعه جداگانه به رشته تحریر درآمده؛ منظومه خیال‌انگیز منحصر به‌فردی است با موضوع ادبیات کودک، به زبان ترانه، مشتمل بر 394 بیت که برای نخستین‌بار توانست ارائه مفاهیم فرهنگی آموزشی را، به کارکردهای پیشین این‌ گونه ادبی اضافه کند تا به‌عنوان نخستین مجموعه لالایی فرهنگی آموزشی تالیفی ایرانی، در میان افراد جامعه شناخته شود. اثری که در دو بخش کاملا مجزا اما به هم پیوسته تولید شده تا با ویژگی‌هایی که در ساختار محتوای هر‌کدام‌شان وجود دارد؛ موقعیت مناسب‌تری جهت فراگیری بهتر موضوعات مطرح شده فراهم شود.

بخش مکتوب این مجموعه شامل: 16جلد کتاب مصور مجموعا در 384 صفحه که توسط لیدا طاهری، به‌صورت دستی و با بهره‌گیری هنرمندانه از ویژگی‌های تکنیک میکس، تصویرسازی شده است.

بخش شنیداری نیز شامل روایت کلامی 50 صفحه از متن‌های تالیفی به نظم و نثر، مجموعا در 16قطعه که عذرا وکیلی آن را روایت کرده تا با لحن مادرانه خود همچون 50سال گذشته، علاوه بر خلق خاطرات ماندگار برای کودکان امروز و فردا، خاطرات خوش کودکان دیروز را نیز همچنان برای‌شان زنده نگه دارد، البته به لطف همراهی موسیقی‌های روح نوازی از اندرو فیتزگراد Andrew Fitzgerald و جف ویکتور Jeff victor که در سبک پر‌مخاطب NEW AGE MUSIC ساخته شده‌اند تا روایت موسیقایی خلاقانه‌ای باشند از شناخته‌شده‌ترین تم‌های لالایی‌های کودکانه.

حالا که به موسیقی متن با لالایی یاد می‌گیرم اشاره کردید، به موضوع ارتباط کودکان و نوجوانان به موسیقی هم بپردازید؟
 با وجود این که بیشترین مخاطبان جدی موسیقی متن اثر یاد شده را خردسالان، کودکان و نوجوانان، تشکیل می‌دهند اما بی‌تردید در میان جامعه بزرگسالان نیز مخاطبان حرفه‌ای پر‌شماری را هم می‌توان سراغ گرفت که با گوش سپردن به این موسیقی‌های رویایی، همواره از آن لذت می‌برند و این لذت پایان‌ناپذیر را سخاوتمندانه با دیگران به اشتراک می‌گذارند. زیرا صمیمیتی که در لحن و سادگی خوشایندی که در لهجه این قطعات موسیقایی شنیده می‌شود؛ آن چنان به واقعیت نزدیک است؛ که خوش‌ترین لحظات دوران کودکی شنوندگانش را همچنان برایشان زنده نگه می‌دارد. نغمه‌های آرام و دلنشینی که با صدای جادویی سازهایی همچون: پیانو، ویلون، باسون، گیتار، فلوت، بلز و سمپل‌های گوشنواز جعبه موسیقی، که بسیار هم خیال انگیزند؛ شنیدنی‌تر می‌شوند؛ تا علاوه بر گروه‌های سنی مذکور، والدین‌شان نیز همراه آنها، لذت یک خواب شیرین را تجربه کنند. البته این موسیقی‌ها را به تناوب در تمام طول شبانه‌روز هم می‌توان شنید. به عنوان مثال: هنگام مطالعه، یا همزمان با انجام فعالیت‌های هنری، یا وقت رسیدگی به کارهای روزانه در منزل، یا داخل خودرو در حال رانندگی، چرا که فضای کلی حاکم بر ساختار این موسیقی‌ها، آن‌قدر روشن و امیدبخش است، که با هر بار شنیده شدن به میزان قابل‌ملاحظه‌ای، از شدت هیجانات روانی ناخوشایند شنوندگانش کاسته می‌شود.
 انتخاب و تدوین موسیقی متن اثر یاد شده نیز توسط من صورت گرفته؛ که از میان 720 قطعه موسیقی، 16 قطعه بی‌نظیر را در خود جای داده است؛ تا لذت گوش سپردن به لالایی‌ها، با همراهی این ملودی‌های خاطره‌انگیز به نهایت خود برسد.

ایده خلاقانه این مجموعه چگونه به ذهن‌تان راه یافت؟ 
 در یک تراوش ذهنی آنی، وقتی که در انتظارش نبودم، ناگهان تمام تصوراتم درباره لالایی‌ها که عاشقانه‌ترین ترانه مادران جهان هستند و کارکردهای پیشین آن، کاملا دگرگون شد تا بعد از این فقط برای سرگرمی یا ایجاد حس آرامش هنگام خواب، مورد توجه قرار نگیرد. به عنوان یک رسانه اجتماعی پر مخاطب، تاثیرگذار و البته جریان‌ساز در حوزه‌های مختلف، که از پیشینه تاریخی افتخارآمیزی نیز برخوردار است، پیوسته می‌بایست درونمایه خود را متناسب با آخرین تغییرات صورت گرفته در جامعه، روزآمد کند تا همچون گذشته آینه تمام‌نمای دگردیسی‌های جامعه خود باشد و همچنان پر مخاطب باقی بماند.

آیا شرایط حاکم بر بازار نشر موجب شد تا در نگارش متن مجموعه لالایی مذکور، بیشتر بر موضوعات آموزشی متمرکز شوید یا دغدغه ذهنی خودتان؟
 از اواسط زمستان 1382 تاکنون که به عنوان نویسنده کتاب کودک، فعالیت‌های حرفه‌ای را آغاز کردم، خوشبختانه هیچ‌گاه فرصتی برایم فراهم نشد تا شرایط دائما متغیر حاکم بر بازار نشر، که حاصل نگرش‌ها و رفتارهای سلیقه‌ای تعداد قابل‌توجهی از ناشران است، مرا تحت تاثیر خود قرار دهد؛ آن گونه که به صورت خودخواسته یا متاثر از همین رویه کاملا غلط، کتاب‌های متعددی را نیز مطابق با خواسته‌های آنها، به رشته تحریر درآورم. بنابراین: تعلق خاطری که از گذشته نسبت به موضوعات آموزشی داشتم؛ انگیزه نگارش متن اثر یاد شده را ذره ذره در درونم به وجود آورد. البته از تالیف این مجموعه لالایی، هدف دیگری هم داشتم که مهم‌ترین دلیل شکل‌گیری آن هم به حساب می‌آید تا مطالعه «با لالایی یاد می‌گیرم» همواره برای علاقه‌مندانش آگاهی‌بخش، جذاب و خاطره‌انگیز باشد. 

«با لالایی یاد می‌گیرم» دقیقا با چه هدفی تولید شده است؟ 
هدف از تولید مجموعه لالایی مذکور، آموزش موضوعات بسیار مهمی است که نمونه‌های متعدد آن را علاوه بر کتب درسی دوره پیش‌دبستانی، در اغلب کتاب‌های درسی تمام پایه‌های دوره ابتدایی هم به وضوح می‌توان مشاهده کرد؛ همچون: آشنایی با منظومه شمسی و ناشناخته‌های اسرار‌آمیزش، یا آگاهی از چگونگی شکل‌گیری رنگین‌کمان هنگام بارش باران، اما به دلیل تنوع موضوعات و گستردگی مطالب از یک سو و نحوه آموزش آن به دانش‌آموزان از سوی دیگر ــ که شوربختانه جذابیت چندانی هم برایشان ندارد ــ به نظر می‌رسد لذت واقعی مطالعه و درک عمیق آن را نیز در کتاب‌های درسی خود آن چنان که باید احساس نمی‌کنند. دلایل تامل برانگیزی که خوشبختانه زمینه‌ساز شکل‌گیری این مجموعه لالایی نوآورانه شد؛ تا با بهره‌گیری هوشمندانه از زبان بی بدیل هنر البته به شیوه خلاقانه‌ای، گنجینه منحصر به فردی از متفاوت‌ترین لالایی‌های فرهنگی آموزشی را با افتخار و فروتنی، در دسترس دوستدارانش قرار دهد؛ به این امید که لذت واقعی مطالعه و درک آن را هرگز از یاد نبرند!

محتوای با لالایی یاد می‌گیرم درونمایه ارزشمندی دارد؛ تا برای همه افراد جامعه قابل استفاده و سودمند باشد.
بر اساس دلایلی که ارائه می‌کنم بله؛ زیرا در انتخاب و نگارش متن‌های تمام موضوعاتی که محتوای کاربردی اثر یاد شده را تشکیل می‌دهند؛ حتی به دغدغه‌های ذهنی مخاطبان نیز در حد امکان، توجه ویژه شده‌است. به عنوان مثال: اگر مخاطبی مایل باشد در باره ارزش غذایی بالایی که در انواع محصولات جالیزی وجود دارد؛ اطلاعات جالب توجهی به دست آورد؛ می‌بایست متن لالایی صیفی‌جات را به طور کامل و با دقت مطالعه کند! یا بخواهد در مورد فواید لبنیات و تاثیرات مثبتی که مصرف آن در تقویت سیستم ایمنی بدن می‌گذارد؛ دقیقا مطلع شود؛ بهترین راهکار برای وی، گوش سپردن به نسخه صوتی لالایی لبنیات است؛ البته ناگفته نماند تا زمانی که بازار گفت و شنود پیرامون این موضوعات، همچنان گرم باقی بماند؛ بازار«‌با لالایی یاد می‌گیرم» نیز از سکه نخواهد افتاد؛ تا تعداد بیشتری از افراد جامعه، به جمع مخاطبان همیشگی مجموعه لالایی مذکور بپیوندند.

در تالیف بخش مکتوب مجموعه لالایی مذکور علاوه بر پرداختن به موضوعات آموزشی، موضوعات فرهنگی نیز آن چنان که باید مورد توجه قرار گرفته است؟
 مگر می‌توان با لالایی یاد می‌گیرم را به عنوان نخستین مجموعه لالایی فرهنگی آموزشی تالیفی ایرانی تلقی نمود؛ اما از پرداختن به موضوعات فرهنگی یا بعضا اجتماعی که دیر زمانی است در باورهای‌مان نهادینه شده؛ چشم‌پوشی کرد؟ به ویژه در صورتی که یکی از مهم ترین کارکردهای لالایی‌ها را می‌بایست در پرداختن به این گونه موضوعات دانست؛ تا چنانچه تصورات نادرستی در مواجهه با این دست مسائل در ذهن‌مان شکل گرفته باشد؛ به تدریج تصحیح گردد. همچون ذهنیت بی پایه و اساسی که درباره جغد و شوم بودن آن، در افکارمان رسوخ کرده؛ تا موجب شود بسیاری از ما تصور کنیم: این پرنده با‌شکوه، بدشگون است؛ و آوایش ناقوس بداقبالی که از وقوع حادثه ناگواری خبر می‌دهد. هر چند این گونه تصورات را هرگز نباید جدی گرفت! زیرا از ذهن خیال‌پرداز پدید‌آورندگان‌شان برآمده‌اند؛ و صرفا جنبه سرگرمی دارند؛ اما آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد، در این دو بیتی خلاصه شده است:
لالا جغد تو نقاشی!    نیاد روزی که تنها شی!
صدات میاد از اون دورا   الهی خوش خبر باشی!

برای لذت بردن و درک هر چه بهتر موضوعات مطرح شده در با لالایی یاد می‌گیرم آیا باید به صورت همزمان به تمام بخش‌های آن دسترسی داشت و چرا؟ 
 با وجود این که اثر یاد شده را می‌بایست یک محصول فرهنگی آموزشی چند رسانه‌ای دانست؛ که تمام بخش‌های آن در کنار یکدیگر مجموعه مذکور را کامل می‌کنند؛ اما به طور جداگانه نیز می‌توان از بخش‌های مختلف آن، بدون هیچ محدودیتی استفاده کرد. هر چند در گام نخست و به دو دلیل کاملا مشخص، بهره‌برداری از بخش شنیداری این مجموعه لالایی، منطقی‌تر است.

1.    صمیمیتی که در لحن و گرمایی که در یک صدای دلنشین موج می‌زند؛ بیانگر آن است که: احساسات و عواطف نهفته در لالایی‌ها را بی تردید، یک رسانه ی صوتی به خوبی می‌تواند به مخاطبانش انتقال دهد؛ و با هربار شنیده شدن به شکل ملموسی، میزان تاثیر پذیری شنوندگانش را هم نسبت به خود و هم نسبت به این گونه ادبی، بیش از پیش 

2.    افزایش می‌دهد؛ تا به تدریج حس تخیل و قدرت تصویرسازی ذهنی آنها را تقویت کند. ویژگی ذاتی منحصر به فردی که جذابیت گوش سپردن به این گونه محتواها را، در دوستدارانش دوچندان می‌کند.
3.    قیمتی که برای هر نسخه از بخش شنیداری مجموعه مذکور در نظر گرفته شده؛ حداکثر ده درصد قیمت تعیین شده برای بخش مکتوب آن است. عدد کاملا مقرون به صرفه‌ای که بسیاری از علاقه‌مندانش را ترغیب می‌کند؛ تا دست کم در کوتاه مدت، به استفاده مستمر از بخش شنیداری اثر مورد نظر یا نسخه الکترونیکی آن که به مرور زمان سهل‌الحصول‌تر در اختیار مخاطبانش قرار خواهد گرفت؛ روی آورند.

وقتی رسانه‌های شنیداری را بستر مناسبی جهت تولید و انتشار لالایی‌ها می‌دانید؛ شایسته‌تر نبود اثر یاد شده را صرفا در قالب نسخه صوتی، به مخاطبانش ارائه می‌کردید؟
 اتفاقا درست از همان زمانی که ایده اولیه این مجموعه لالایی به فکرم خطور کرد؛ و تمام جزئیات آن نیز طی مدت کوتاهی، در ذهنم شکل گرفت؛ به این نتیجه قطعی رسیدم که: مناسب ترین بستر جهت تولید و انتشار موفقیت‌آمیز آن، یک محصول چند رسانه‌ای دیداری شنیداری است؛ شامل: کتاب مصور و روایت کلامی آن، تا با ایجاد زبانی مشترک میان صدا و تصویر که میزان اثربخشی آن را بر مخاطبانش به مراتب افزایش می‌دهد؛ حق مطلب نسبت به این ایده خلاقانه، در قالب با لالایی یاد می‌گیرم به شایستگی ادا شود؛ و با بهره‌گیری هوشمندانه از تمام ظرفیت‌های موجود در این گونه رسانه‌ای، پیوسته کوشید تا موضوعات و مفاهیم فرهنگی آموزشی پرکاربرد و جذابی را همچون: خاصیت درمانی گیاهان دارویی و داروهای گیاهی که آگاهی یافتن از آن، مطمئنا سبک زندگی همه افراد جامعه را دستخوش تغییراتی بنیادین خواهد کرد با بهترین کیفیت ممکن در دسترس‌شان قرار گیرد که یک عمر همراه‌شان باشد و با گذر زمان نیز حتی برای یک لحظه هم که شده، هرگز آنها را نسبت به خود، ذره‌ای دچار دلزدگی یا خستگی ذهنی نکند.

زبان تصویر چگونه توانسته جذابیت این مجموعه لالایی را در میان دوستداران خود به شکل حیرت‌آوری افزایش دهد؟
 بی‌شک به پشتوانه صداقت و صمیمیتی که در دنیای کودکان موج می‌زند، تا آنچه به بهانه تصویرگری با لالایی یاد می‌گیرم به تصویر کشیده شده است همواره برای‌شان قابل درک، باورپذیر و دلنشین باشد. آن‌گونه که با دیدن هر تصویر، هر چند بار هم که تکرار شود بیننده از تماشای آن همچنان بتواند لذت ببرد.

آیا هرگز تصور می‌کردید تصویرسازی‌های بی‌نظیر با لالایی یاد می‌گیرم در جلب توجه علاقه‌مندانش گوی سبقت را از بخش شنیداری آن برباید؟ 
نه این گونه تصور می‌کردم، نه چنین توقعی داشتم، چراکه به‌عنوان تهیه‌کننده و مدیرتولید آثار پرمخاطب فرهنگی ــ هنری، که البته مسئولیت نویسندگی اثر یادشده را نیز بر عهده داشتم، پرداختن به این موضوع در آن زمان به‌هیچ‌وجه اولویت نخستم نبود. بنابراین پس از مشورت با چند ناشر مطرح در حوزه ادبیات کودک، مسئولیت انجام این کار خطیر را به بانوی هنرمندی صاحب‌سبک سپردم تا با خاطری آسوده به تولید نسخه صوتی اثر یادشده بپردازم؛ اما وقتی که روایت تصویری لالایی‌ها یکی پس از دیگری، آن‌هم به همت لیدا طاهری در قاب تصویر جان گرفت، دریافتم که بیشترین ارزش‌افزوده مجموعه لالایی مذکور را همین تصویرسازی‌های منحصربه‌فرد برایش ایجاد خواهند کرد، زیرا علاوه بر بهره‌برداری در بخش مکتوب مجموعه لالایی مورد نظر، به‌صورت اورجینال و به‌عنوان یک تابلوی بسیار نفیس تصویرسازی‌شده نیز به علاقه‌مندان این گونه هنری قابل ارائه خواهد بود، چه در قالب برگزاری نمایشگاه باشد، تا طراحان و تصویرگران کتاب کودک از آن بازدید به‌عمل‌آورند، چه در قالب عرضه به مجموعه‌داران شیفته این گونه آثار هنری، تا با همه وجود از در اختیار داشتن چنین گنجینه بسیار ارزشمندی به خود افتخار کنند. حقیقتی که گذر زمان آن را آشکارتر خواهدکرد.

در تصویرسازی‌های با لالایی یاد می‌گیرم که توسط لیدا طاهری صورت گرفته است چه ویژگی‌های قابل ذکری وجود دارد که باور دارید آن را نسبت به سایر آثار مشابه تولیدشده در این زمینه متمایز و ممتاز می‌کند؟ 
 چنانچه پیش از مطرح‌کردن این پرسش مهم تنها یک فریم از تصویرهای آن را مشاهده می‌کردید، می‌دانستید که تصویرسازی مجموعه لالایی مذکور صرفا به‌صورت دستی، اما با تلفیق چند تکنیک کاملا هماهنگ انجام شده است. شامل: آبرنگ، اکریلیک، گواش، مدادرنگی، چاپ‌دستی و رنگ‌آمیزی چندلایه‌ای آن که در مواردی حتی از 30 لایه هم فراتر می‌رود عظمت و شکوه اعجاب‌آوری به این تصویرسازی‌ها بخشیده است. مانند تصویر نهنگی که یکی از شخصیت‌های دوست‌داشتنی لالایی آبزیان محسوب می‌شود. زیرا با نهایت چیره‌دستی و بهره‌گیری آگاهانه از ویژگی‌های رنگ‌های سردی که آرامش در آنها به‌وضوح احساس می‌شود اجرا شده تا نگاه تحسین‌برانگیز بینندگانش را با لطافت ذاتی خود به نرمی نوازش کند. همچنین با قلم ظریف و پرکار خود که یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته سبک تصویرگری او به‌شمار می‌آید شخصیت‌پردازی‌های کودکانه و جذابی را در دنیای هیجان‌انگیزی از رنگ‌های چشم‌نواز به تصویر کشیده است تا همیشه برای دوستدارانش خیال انگیز و خاطره‌ساز باشد. 

در پایان این گفت‌وگو، نکته مهمی اگر از قلم افتاده لطفا آن را با مخاطبان‌مان در میان بگذارید.
اگر همدلی همکاران ارجمندم بی‌دریغ شامل حالم نمی‌شد، هرگز نمی‌توانستم با آسودگی خیال به تولید بخش‌های مختلف با لالایی یاد می‌گیرم بپردازم. چه زمانی که سرگرم تحقیق و پژوهش، جهت نگارش بخش مکتوب مجموعه لالایی مورد نظر بودم، چه هنگامی که از میان صدها قطعه موسیقی کودکانه موسیقی متن اثر یادشده را انتخاب و تدوین می‌کردم، چه وقتی که مسئولیت ضبط استودیویی بخش شنیداری آن را بر عهده داشتم. بنابراین لازم می‌دانم با ذکر نام‌شان، صمیمانه از آنها قدردانی کنم. 
خانم‌ها: عذرا وکیلی راوی پیشکسوت قصه‌های کودکانه، لیدا طاهری طراح و تصویرگر نام‌آشنای کتاب کودک، محبوبه کریمی دستیار خوش‌ذوق تهیه‌کننده و آقایان: امیر مباشرزادگان صدابردار، امیررضا محمدشاهی و کوروش طاهری مشاورین امور هنری، همچنین می‌بایست از عالیجنابان: Andrew Fitzgerald و Jeff victor نیز بی‌نهایت سپاسگزاری کرد، چراکه موسیقی متن لالایی مذکور، انتخاب و تدوین هوشمندانه‌ای است از دلنشین‌ترین ساخته‌های آنها تا لذت گوش‌سپردن به نسخه صوتی با لالایی یاد می‌گیرم همیشگی باشد. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها