همان رسانههای غولپیکر ناجوانمردی که افسانه هلوکاست را واقعی جلوه داده و مقدمه باجخواهی صهیونیستها از دولتهای غربی کردهاند و به واسطه همین افسانهسازی، کمکهای کلان غربیها به جیب صهیونیستها واریز میشود؛ رسانههایی که آنچنان در پوشش مظلومیت دروغین صهیونیستها در جریان عملیات الاقصی از هم پیشی گرفتهاند که گویا جنایات فجیع دیریاسین، صبرا، شتیلا، قانا، کفرقاسم و دهها جنایت ریز و درشت دیگر را همین جلادان صهیونیست انجام نداده و رزمندگان گردانهای القسام، شروع کننده یک تهاجم بودند، در حالیکه حماس و القسام در برابر جنایات پایانناپذیر صهیونیستها، مدافعان مظلومی هستند که میخواهند خانههایشان را پس گرفته و قدس شریف و فلسطین اشغال شده را از اسارت غاصبان صهیونیست نجات دهند.
جنگهای عصر پست مدرنیته، جنگ هیبریدی و ترکیبی است که دشمن، با ذکاوت رسانهای، در تکاپوی تحریف، تخریب و تهدید حریف بوده و از عنصر غلو و پروپاگاندا و فریب، نهایت بهره را میبرد.پرت کردن حواس حریف و افکار عمومی جهان، بهعهده رسانهها و پادوهای قلمفروشی است که با طرح مسائل شبههافکن، مثل خشونت رزمندگان عملیات الاقصی در بریدن سر سه کودک، عریان کردن بدن زنان و دختران شهرکنشینها و با طرح مساله ۱۱اکتبر آمریکا جهت مالهکشی جنایات صهیونیستها و توجیه تئوریک نسلکشی بینظیر در غزه، سعی کردند شرایط را به سمتی ببرند که غربیها و متحدان آنها، نهتنها تلاشی برای پایان دادن به نسلکشی وسیع و گسترده در غزه مظلوم انجام ندادهاند، بلکه پیشرفتهترین بمبها و سلاحهایشان را هم به رژیم اشغالگر قدس داده تا در صورت نیاز، برای سرکوب فلسطینیها از آنها استفاده کنند که کردند.صهیونیستها علاوه بر سرکوب مردم بیگناه غزه، سرکوب همزمان کرانه باختری رود اردن، تقابل با حزبا... لبنان و دولت سوریه و ... را نیز در دستور کار قرار دادند، اما نکته جالب و البته تأسفانگیز این ماجرا، شلیک هدفمند جنگندههای اسرائیلی به نمایندگیهای رسانههای مقاومت با محوریت رسانه ملی از جمله شبکههای العالم و پرس تی وی، جهت ممانعت از انعکاس و مخابره اخبار این مجموعه فجایع اتفاقیه در غزه به افکار عمومی جهان و اصرار بر هدایت یکسویه اذهان جهانیان به نفع استراتژی مظلوم نمایانهاش در جنگ جاریه است.اما رسانه ملی که علاوه بر مرجعیت رسانهای داخل کشور، مرجعیت رسانهای جبهه مقاومت را نیز عهدهدار شده است، با پیشبینی زودهنگام سیاستهای خبری صهیونیستها که البته با محوریت ابررسانهها و شبکههای اجتماعی و مجازی پیگیری میشود، نه تنها غافلگیر نشده، بلکه با فعالسازی خبر ۲ و فعالسازی سایر ظرفیتها، عملا و به استناد واکنشهای گسترده ملتهای جهان حتی در عمق کشورهای عنود غربی از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، آلمان، اسپانیا و سایر کشورهای تأثیرگذار نقش محوله به خویش را با انعکاس لحظه به لحظه و نیز تحلیل و پردازش کارشناسانه اقدامات صهیونیستها و تبیین وضعیت غزه و از طرفی اشرافیت فرهنگ مبارزه در ملت فلسطین و استمرار عملیات الاقصی همراه با شلیک مستمر صدها موشک و خنثی کردن نقش پدافندی گنبد آهنین، شور و هیجان مذهبی و انسانی ملتها را به نفع ملت و آرمانهای فلسطین رقم زده و میزند.
رسانه ملی با همه محدودیتهای میدانی و نیز مزاحمتهای فنی از جمله مسدود کردن راههای استفاده از امکانات مخابراتی غربیها و اجماع رسانهای غرب برای خنثی کردن نقش محوری و پر استقبالش، بارها و بارها موجب شکلگیری حماسههای متعدد رسانهای و حمایت خبری از ملتهای مظلوم بهخصوص ملت مظلوم فلسطین و غزه قهرمان و قدرتمند اما مظلوم بوده و این روزها، اوج ایفای چنین نقشهای کلیدی و پایان دادن به سیطره رسانهای غرب بر حوادث و جریانات جهانی و منطقهای است.عصر، عصر جنگ رسانهها با غالبیت جنگ روایتها به انگیزه ذهنیتسازیهای هدایت شده در باورهای عمومی و خاص ملتهای دنیاست و از این رو ابرقدرتها با تحمیل خودخواسته هزینههای سنگین، غول پیکرترین رسانهها را بهوجود آورده تا با استفاده از صنعت فریبنده پروپاگاندایی، زاویه نگاه ملتها به حوادث مختلف را تعیین کرده و از همان قدرت تعیینکنندگی، همراهی ملتها با اهدافشان را رقم بزنند.رسانه ملی با درک درست چنین هدفگذاریهای رسانهای غرب، اقدام به ارتقای قدرت روایتگری خود کرده و نه تنها در مسائل داخلی کشور مانع از تحقق اهداف شوم آنها در نتیجهگیری از ارائه اسم رمزهای متعدد آنها شده که موضوع بیهوش شدن آرمیتا در متروی تهران یکی از آنها بوده، بلکه در جبهه مقاومت نیز همین میدانداری را تکرار کرده و با وجود پروپاگانداها و هیاهوسالاریهای متعدد و متنوع ابررسانههای غربی، حتی خبرنگاران خبرسازشان را مجاب به عذرخواهی از افکار عمومی کرد که نمونهاش عذرخواهی خبرنگاری است که به نقل از ارتش اسرائیل، مدعی بریدن سر سه کودک توسط رزمندگان حماس در جریان عملیات الاقصی شده بود.سوالی که خودم در این روزها جوابش را دریافت کردم این بود که علت این همه تهاجم هماهنگ و بسیار پردامنه داخلی و خارجی علیه رسانه ملی چیست و از کجا نشأت میگیرد؟ و دریافتم که رسانه ملی در هدفگذاری و استراتژی جدید غربیها در فرآیند جنگ رسانهای و جنگ روایتها، تا چه اندازه مانع از نتیجهگیریهای خاص آنهاست و سرمایهگذاریهای سنگین آنها را خنثی و باطل میکند.در فراز پایانی تأکید میکنم که رسانه ملی مانع از تک صدایی غربیها در بوق و کرناها و بلندگوهای رسانهای غرب شده و دقیقا با روشنگری و مستندسازی و اثبات پوچ بودن غوغاسالاریهای غربیها، حداقل به افکار عمومی دنیا فهمانده که در این رسانهها با مشتی دروغپرداز حرفهای و پرفریب مواجهاند و ساده لوحی و زودباوریها آنها را خیلی زود به اهدافشان میرساند و کمترین نقش رسانه ملی ایجاد تشکیک و تردید در صحت خبرهای تحت پردازش غربیهاست و این دستاورد، دستاورد بسیار بزرگی است که باید توسعهاش داد و در مرحله دوم تیز کردن گوشهایشان به روایتها و اخبار سایر رسانههای مستقل جهان بود که الحمدا... آن هم دستاورد بزرگ دیگر رسانه ملی بود.
براین اصل، اصرار میورزم که تقویت رسانه ملی ناشی از فهم درست جنس جنگهای امروزی است و کسانی که بهجای انتقاد سازنده به تحریف واقعیتها و تخریب روایتگری رسانه ملی میپردازند یا عامدانه مأموریت دارند یا غافلانه در حال شلیک به سنگر خودی و خودزنیهای خسارت آفرین هستند. پس تا جایی که ممکن است باید خوابیدهها را بیدار کرد، اما در عین حال باید تکلیف به خوابزدهها و نیز کسانی که تحت مأموریت محوله و هوشمندانه شلیک میکنند را روشن و تعیین کرد. تردیدی نیست که رسانه ملی در خط مقدم جهاد تبیین قرار دارد و تقویت رزمندگان مستقر در خط مقدم به انگیزه تحقق اهداف مبارزه با دشمنان، یک وظیفه جهادی و ملی است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد