مستند پرترهای متشکل از مجموعه گفتگوهای صمیمانه که به بررسی ابعاد شخصیتی مهمانان برنامه میپردازد. مهمانان اصیل که همگی افراد عادی جامعه هستند، مهمترین ویژگی شان چالشپذیر بودن، سرسختی و امیدواری در شرایطی است که شاید برای بسیاری انتهای مسیر باشد، اما برای این افراد آغاز یک مسیر رو به رشد شدهاست. جامجم در گزارش پیش رو، با مجری این برنامه گفتگو کردهاست.
محمد دلاوری نویسنده، مجری و روزنامهنگاری است که با گفتگوهای چالشی خود برای بینندههای رسانهملی شناختهشده است. اما بد نیست بدانید دلاوری که کتاب «۹۷۶ روز در پسکوچههای اروپا» او به چاپ شانزدهم رسیده و مجموعه مستندهایش با عنوان «انقلاب جنسی» رکورد فروش در فضای مجازی را زده، روحیهای آرام دارد تا جایی که وقتی در گفتوگویی مصاحبهشونده تحت فشار قرار میگیرد، او احساس ناراحتی میکند. پرسشگری وظیفه حرفهای اوست، اما آسیب نزدن به بیننده و مخاطبش در گفتگو جزو خطوط قرمز اخلاقی او قرار میگیرد. دلاوری که در قالب برنامههای پرسشگر به ویژه در شبکه پنج به دنبال یافتن مافیاهای اقتصادی بوده، این روزها باحضور در «شبهای مافیا» ثابت کرده مجری هوشمندی است و حالا در قامت راوی «اصیل» روبهروی افرادی مینشیند که دغدغههای مشترکی بسیاری با آنها دارد.
محمد دلاوری در پاسخ به این پرسشکه آیا برای گفتگو در اصیل، یک سناریوی از پیش تعیینشده دارید یا در حین گفتگو به یک مسیر مشخص میرسید، به جامجم میگوید: در گفتوگوهایم عموم موضوعات مورد پرسش را تجربه کردهام یا با افراد مختلف در موردش حرف زدهام. روی موضوعات تحقیقات قبلی دارم، پژوهشگر برنامه هم در این زمینه اطلاعاتی کسب کردهاست. همراه با تهیهکننده و کارگردان به چارچوبی میرسیم، اما آن را قاعده لایزال نمیدانیم و فکر میکنیم در لحظه ممکن است دریچههایی باز شود که به برنامه کمک کند. تقریبا میدانیم باید به کجا برسیم، اما تحقیقا در برنامه تلاش میکنیم آن اتفاق بیفتد. این مسیر هم برای هر فرد یا موضوع خاصی فرق میکند و با توجه به این که ما کجا میرویم یا با چه کسی مصاحبه میکنیم و در چه مقطع زمانی قرار داریم، همه اینها قابل تغییر است.
یکی از ویژگیهای برنامه «اصیل» روایتگری است؛ دلاوری درباره اینکه هدایت مهمانان در این برنامه چگونه اتفاق میافتد، توضیح میدهد: یکی از تکنیکهای گفتگو همین است که شما فرد را پیش از گفتگو متقاعد کنید قرار است در چه موضوعی صحبت کند و در حین برنامه اگر خواست از چارچوب بحث خارج شود، راهنمایی و کمک کنید به بحث برگردد. عموم افراد به واسطه سابقهای که من در مصاحبه کردن دارم با مدل گفتگو کردن من آشنا هستند و با همدیگر خیلی غریبه نیستیم. در صحنه هم اگر احساس کنم کسی خارج از بحث مورد نظر صحبت میکند حتی شده برنامه را متوقف کنم و دوباره برای مصاحبهشونده توضیح دهم که مدل برنامهمان چگونه است و در چه نوع فضایی هستیم، این کار را میکنم.
خودم را یک جزء جدا از برنامه نمیدانم
محمد دلاوری که در اتاق فکر برنامه «اصیل» حضور داشته درباره دغدغهمندیاش در این برنامه میگوید: من وقتی برنامهای را اجرا میکنم از نقطه صفر باید درگیرش شوم. حتی در حوزههایی که وظیفهام نیست و من اجازه ورود ندارم هم وارد میشوم در نتیجه باید تمرکز داشته باشم و حتما مطلع باشم چه اتفاقی دارد میافتد.
نویسنده کتاب «روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی» با بیان اینکه حتما باید از فرآیند تدوین خبر داشته باشم، میگوید: خود را یک جز جدا از برنامه نمیدانم و اینطور نیست که بیایم اجرا کنم و بروم. کل برنامه را برنامه خودم میدانم و تا جایی که بتوانم میکوشم مشارکت داشته باشم.
توصیه من به مصاحبهشونده، واقعی بودن است
مجری صرفا جهت اطلاع درباره آماده کردن مهمانان در برنامه اصیل توضیح میدهد: توصیه من به مصاحبهشونده همیشه این است که واقعی صحبت کنید؛ تخیلات، فانتزیهای ذهنی و آرزوهای آیندهتان را مطرح نفرمایید، چون حتما ناچار میشوم وارد چالش با شما شوم. دوم اینکه به نحوی حرف بزنید که مردم از شما انتظار دارند. شما اینجا برای کارشناسان و مدیران خودتان صحبت نمیکنید. اینجا مردم عادی مخاطب شما هستند و باید بهگونهای ارتباط برقرار کند که به بحث علاقهمند شوند و احساس کنند چیزی به آنها اضافه شده و در زندگیشان اثر دارد. سوم اینکه بکوشید خود واقعیتان باشید از جلد مدیرکل و رئیس و ... بیرون بیایید و بهعنوان یک ایرانی دلسوز که حالا مسئولیتی هم دارد، صحبت کنید.
دلاوری پیرامون اینکه چه نوع اجرایی را ترجیح میدهد، عنوان میکند: برنامههای زنده از این لحاظ برای من جذابترند که میتوانم صد در صد خودم را به نمایش بگذارم و بین من و بیننده هیچ حائلی وجود ندارد. از این جهت برنامه زنده را دوست دارم. برنامههایی مثل بیواسطه به این علت برایم مطلوب است که در محیط واقع میشوم و همه چیز را خودم به چشم میبینم و برایم یک تجربه جدید اتفاق میافتد.
وی ادامه میدهد: ما در استودیو معمولا یک تصویر ذهنی از موضوع داریم حالا ممکن است قبل از آن هم یک بار با موضوع مواجه شده باشیم، اما در برنامههای ضبطی هر موضوعی که میخواهیم در مورد آن بحث کنیم خودمان از زوایای مختلف به آن وارد شدهایم و به مصاحبهشونده کمتر اجحاف میشود، چون اگر احیانا بحث را گم کند میتواند تکرار بدهد. ضمن اینکه استرس برنامه زنده آنها را تحت فشار قرار نمیدهد که ناگهان اشتباهی کند که او را نزد بیننده تخریب کند. در نتیجه هر دو نوع اجرا برایم جذاب است و هر کدام از زاویه خودش.
«اصیل» اتفاق جذابی در زندگی من است
دلاوری درباره اجرای برنامههای چالشی و در مقابل برنامهای آرام مثل اصیل اذعان میکند: برنامه «تهران بیست» شاید موفقترین کار من در شش سال گذشته بوده بنابراین نمیتوانم بگویم که تهران ۲۰ را کمتر دوست دارم. اما «اصیل» اتفاق جذابی در زندگی من بود. خیلی دوست داشتم برنامهای بسازم که بچههای من ببینند و لذت ببرند و روی زندگیشان تاثیر بگذارد. مهمترین نگرانی من زمانی که برنامهای را اجرا میکنم این است که بچههای زیر ۱۵ سال وقتی برنامه را نگاه میکنند ممکن است قدرت تفکیک و تحلیلشان کمتر باشد و حس ناامیدی به آنها دست دهد و حس کنند آیندهشان مبهم است یا اضطرابی در دل کسانی ایجاد کنم که خیلی در موقعیتهای حرفه خاصی نیستند. مثلا خانمی که خانهدار است و زندگی آرامی دارد با دیدن برنامه من نگران نشود. کمااینکه این را داشتم در برنامه تهران ۲۰ خیلیها به من پیغام میدادند وقتی برنامه تو را میبینیم شب خوابمان نمیبرد و مضطرب میشویم.
دلاوری ادامه میدهد: ذات آن برنامه خوب بود بنابراین بسیاری مواقع توصیه میکردم که اگر در شرایط روحی و روانی مناسبی قرار ندارید این برنامه را نگاه نکنید، چون بههرحال این نوع برنامهها فشار روانی زیادی وارد میکنند.
این مستندساز توضیح میدهد: اصیل، به نوعی عکس آن برنامه است و از آن دسته برنامههایی است که وقتی بیننده آن را میبیند مطمئنم که حالش بسیار خوب میشود و الهامات اثرگذاری برایش اتفاق میافتد. از اثرگذاری این برنامه مطمئنم و فکر میکنم هر دو نوع این برنامهها دوقطبی هستند که رسانه به هر دو نیاز دارد.
دلاوری درباره پرچالشترین مصاحبه خود بیان میکند: فکر میکنم وقتی از چالشیترین اجرا صحبت میشود گفتوگویم با پرویز فتاح، رئیس وقت بنیاد مستضعفان به ذهن مردم میآید. به نظرم آن قسمت پرالتهابترین گفتوگویی بود که اجرا کردم.
انتخابم یک برنامه چالشی قدرتمند است
مجری برنامه «توقفممنوع» درباره انتخابش بین مستندسازی، نویسندگی یا اجرا میگوید: هرکدام از این حیطهها به قدری جذاب هستند که انتخاب بینشان واقعا سخت است. مردم برنامه زنده چالشی را بیشتر دوست دارند و همیشه هم این را به من گفتهاند بنابراین به واسطه اینکه مخاطب این نوع برنامه را بیشتر میپسندد اگر مجبور به انتخاب شوم یک برنامه زنده چالشی قدرتمند را انتخاب میکنم.
در همه جای دنیا مجریهایی که بیشتر اهل مطالعه هستند و مخاطب بیشتری دارند معمولا یک اثر مکتوب یا مستند هم به کارنامه کاری خود اضافه میکنند که معمولا جزو آثار پرمخاطب بازار نشر یا مستند است که به نوعی روایتگری محسوب و نوع دیگری از ارتباط با مخاطب قلمداد میشود؛ دلاوری درباره ورودش به حوزه کتاب و مستند بیان میکند: کتاب «۹۷۶ روز در پسکوچههای اروپا» به چاپ شانزدهم رسیده و یکی از علاقهمندیهای من است. این کتاب را بسیار دوست دارم و خوشحالم که خواننده پیدا کرده است.
تلاش کردم نویسنده کارهای خودم باشم
مجری تهران ۲۰ در پاسخ به اینکه با وجود مخاطبهای بسیارش در حوزه کتاب و مستندهایی که به بازار روانه کرده همچنان در حوزه اجرا بسیار شناختهشدهتر است، بیان میکند: بله، عموما افراد در رسانههای دیداری بیشتر از رسانههای مکتوب شناخته میشوند و طبعا برنامههای روتین روزانه خیلی بیشتر از مستندهایی که حتی بسیار وقتگیر هستند دیده میشوند. اما من تلاش کردم در برنامههای زنده و در قامت مجری هم از نویسندگی غافل نشوم و مجریای نباشم که دیگران یکسری مطلب برای او آماده میکنند و او هم آن مطالب را تنها ادا میکند. تلاش کردم نویسنده کارهای خودم باشم. قطعا مجریهایی را میشناسم که از من بسیار مجریتر هستند و توانایی بیانشان و مشخصات مجری بودنشان از من بهتر است. در حقیقت خودم را یک نویسنده میدانم که در قامت یک مجری ظاهر شده است.
داشتن هوش بالا و تجربه زیسته برای اجرا
مجری «منِ او» درباره لزوم داشتن عنصر هوش برای گرفتن سکان اجرای یک برنامه عنوان میکند: هرچه بگویم باید خودم نمونه حرفم باشم. هوشمندی عنصر مهمی است که امیدوارم خودم آن را داشته باشم. علاوه بر هوش، من خیلی به تجربه زیسته اعتقاد دارم و معتقدم مجری قبل از اینکه به قاب تلویزیون برسد باید زندگی کرده باشد، به این معنا که مکانهای مختلف و آدمهای زیادی را دیده باشد، کتابها و فیلمها خوانده و دیده باشد، معاشرتها کرده باشد و گرم و سرد روزگار را چشیده باشد که این همه روی صدا و نگاه و لحن حرف زدن، نحوه سؤال کردن و حتی قدم زدن و نوع لباس پوشیدن او اثر میگذارد.
وی ادامه میدهد: با داشتن تجربیات مختلف است که یک مجری آنقدری عیار پیدا میکند که مخاطب احساس کند با یک انسان جهان دیده، باتجربه و دغدغهمند مواجه است. خیلی ممکن است ما دچار این بلا شویم که خوشادا و خوشلباس بوده، صورت و صدای خوبی داشته، اما درونی خالی داشته باشیم. من بزرگترین نگرانیام این است که آیا درون من عموما آنقدر درش مفهوم انباشته است که وقتی زبان باز میکنم بیننده فکر نکند با یک انسان قلابی و غیرواقعی طرف است. فوقالعاده تلاش کردم که چنین نباشد و امیدوارم موفق بوده باشم.
یادآوری تلخ و شیرین
وی به لحظات تلخ و شیرین اجرای خود اشاره کرده و میگوید: همه وقتهایی که فردا صبح بیدار شدم و دیدم یک قطعه از برنامه میلیونها بار دارد میچرخد، برایم دوستداشتنی و همه آن زمانهایی که یک نفری که مورد خطاب من بوده مورد حمله قرار گرفته از لحظههای تلخ زندگی من بوده است. همه کسانی که فکر میکردند من خوشحال میشوم وقتی یک نفر در برنامه تحت فشار قرار میگیرد باید بگویم برعکس من خیلی ناراحت بودهام و دوست داشتم این اتفاق نمیافتاد.
دلاوری در پایان تاکید میکند: دوست دارم کسی بابت گفتگوهایی که من کردهام آسیب نبیند و همیشه نگران بودم که آن گفتگو در زندگی شخصی افراد اثر منفی بگذارد، کما اینکه یکبار هم این اتفاق افتاد و یک نفر این را به من منتقل کرد و من بسیار بههم ریختم، اما گریزی هم از آن نبوده و موظف بودهام سؤال کنم.
دلاوری درباره پربینندهترین برنامه خود میگوید: قطعاتی از برنامه «تهران بیست» هست که فکر میکنم بالای چندصد میلیون بازدید داشته است یا بخشهایی از مستندهایی که ساختهام فراوان دیده شده. اینکه یک برنامه کامل چقدر دیده شده حداقل من تصور دقیقی از آن ندارم و فقط میدانم قطعاتی از یک برنامه به پرواز درآمده و مردم از برنامهای حرف میزنند که من چند سال پیش اجرا کردهام.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد