اختصاصی جام جم آنلاین

چشم باطن

از آقای حاج آقا رضا صدر شنیدم که عمویش مرحوم آسیّد محمّد مهدی - بزرگ‌ترین پسر آسید اسماعیل صدر که به مرجعیت هم رسید - با عدّه‌ای نزد آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی تفسیر می‌خواند.
از آقای حاج آقا رضا صدر شنیدم که عمویش مرحوم آسیّد محمّد مهدی - بزرگ‌ترین پسر آسید اسماعیل صدر که به مرجعیت هم رسید - با عدّه‌ای نزد آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی تفسیر می‌خواند.
کد خبر: ۱۴۲۸۱۸۹

در آن زمان آخوند ملا فتحعلی نابینا بود و با این که نمی‌دید، با روی باز و بشاشت از آن‌ها استقبال می‌کرد.

روزی آسیّد محمّد مهدی جنب می‌شود و، چون وقت درس استاد رسیده بود، غسل نکرده به منزل آخوند ملا فتحعلی می‌رود.

برخلاف همیشه هنگام ورود آقای صدر، قیافه آخوند عبوس بود و مثل روز‌های پیش تعارف نکرد و از او نخواست که قرآن بیاورد.

آسیّد محمّد مهدی حس می‌کند، برخورد آخوند به دلیل جنابت اوست؛ لذا فوراً به منزل برمی‌گردد و غسل می‌کند و به محضر استاد برمی‌گردد. تا نشست، استاد با روی باز از وی استقبال کرد و گفت: کور باد چشمی که نبیند!

منبع: جرعه‌ای از دریا؛ ج ۴ ص ۴۴۹

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها