روایت جنایت ۲ قاتل اجاره‌ای

به گزارش خبرنگار جام‌جم، دو مرد جوان اجیر شده بامداد چهاردهم آبان امسال مردی را با هشت ضربه چاقو و قمه در محله گل‌نبی تهران کشتند و ساعاتی بعد همراه دو اجیر کننده بازداشت شدند. متهمان دیروز به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند.
وحید یکی از آنها در اظهاراتش گفت‌: من و دوستم سعید از طریق مردی به نام شاهین دستور گرفتیم و قرار شد مزاحم فامیل‌شان را تنبیه کنیم اما مزاحم‌ به دوستم سعید فحاشی کرد که همین باعث دعوا و قتل او شد.  
سعید متهم دیگر نیز گفت‌: از روی رفاقت با وحید با او همراه شدم. مرد میانسال از محل نمی‌رفت که با وی درگیر شدیم و هردوی‌مان به او ضربه‌هایی زدیم که باعث مرگ او شد.  ‌فرشید هم که با مقتول اختلاف مالی ۸۵۰ میلیون تومانی برسر معامله سانتافه داشت نیز گفت‌: از مقتول ماشین سانتافه‌ای خریدم و پولش را داده بودم. اما او سراغم آمد و ۸۵۰ میلیون تومان دیگر خواست و همین باعث شد با یکی از بستگانم به نام شاهین تماس بگیرم و کمک بخواهم. او هم دو نفر را به محل فرستاد تا فروشنده را تهدید کنند تا از آنجا برود. 
محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت‌: برای متهمان قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از آنها  ادامه دارد‌. 

گفت‌و‌گو با ۲ متهم 

با وحید۳۶ساله و سعید۲۲ساله دو متهم اجاره‌ای این آدمکشی دیروز در حاشیه جلسه بازپرسی گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

چطور با سعید و شاهین آشنا شدی‌؟
وحید: دوستم در پل چوبی قهوه‌خانه‌ای داشت و من آنجا را مدیریت می‌کردم. سعید و شاهین مشتری آنجا بودند‌.
 
از شب قتل بگو‌؟
‌شاهین شنبه شب تلفنی به من گفت مردی برای فامیلش مزاحمت ایجاد کرده است. خواست آنجا بروم و مرد مزاحم را گوشمالی دهم‌. فکر کردیم شرور است و با خود چاقو و قمه بردیم. مرد میانسال را ترساندیم اما نرفت. به سعید فحاشی کرد که غیرتی شد و آن مرد را زد و من هم ضربه‌هایی زدم و فرار کردیم. چند ساعت بعد شاهین قرار گذاشت تا پولی بدهد که آنجا دستگیر شدم.
 
سابقه داری‌؟
سعید: کل نوجوانی‌ام با دعوا گذشت‌. سه سال قبل خودروی مردی را در دعوا تخریب کردم‌. دوازده روز زندانی بودم تا خسارتش را دادم. پنج ماه پیش به خاطر شرب خمر بازداشت شدم و ۷۰ ضربه شلاق خوردم. 
 
از شب قتل بگو‌؟
ساعت ۱۱ شب وحید به من گفت برای گوشمالی مردی با او بروم که قبول کردم. چاقو و قمه را از خانه برداشتم، ماسک زدیم و من کلاه بافتنی سرم گذاشتم و ترک موتور نشستم و رفتیم. شاهین هم آنجا بود و آن مرد را نشان‌مان داد. ‌آن مرد از تهدیدهای ما نترسید و نرفت به همین خاطر  او را با قمه و چاقو زدیم. 
 
بعد از قتل کجا رفتید‌؟
رفتیم قهوه‌خانه که شاهین تلفنی خبر داد آن مرد فوت‌شده است. به محل درگیری برگشتیم که ماموران آنجا حضور داشتند.