در پایان نیمه اول دیدار ایران و ازبکستان، امیر هم مثل تمام ایرانیها تصور میکرد بازی پایان خوشی خواهد داشت. در نیمه دوم اما میزبان چنان تیمملی را تحت فشار گذاشت که همه گفتند خدا را شکر بازی ۲ بر ۲ تمام شد. در این نیمه، توپ و میدان کاملا در اختیار ازبکستان بود. هر زمان اراده میکردند توپ روی دروازه میریختند. ساختار دفاعی ایران از میانههای میدان نفوذپذیر بود، آنچنان که علی لطیفی مهاجم سابق تیمملی میگوید: «ساختار دفاعی بسیار ضعیف و معیوب تیمملی فوتبال در این بازی هم نمایان شد. عجیب است که در این مدت ساختار دفاعی تیمملی هیچ رشدی نکرده است و در این بازی هم این معضل را دیدیم.»
درطول بازی زوج خط میانی خطدفاع ایران یعنی شجاع خلیلزاده وحسین کنعانیزادگان، مطمئن نشان ندادند، بهویژه کنعانیزادگان که نتوانست خودی نشان دهد. در جناح راست و چپ نیز تیمملی نفوذپذیر بود و این موضوع به وضوح روی گل دوم ازبکها مشخص شد. ارسال از راست و مهاجم ازبک که از چپ نفوذ کرد و با بیرانوند تک و تنها شد و گل زد.
در میانههای میدان نیز سعید عزتاللهی نتوانست موفق باشد و علی کریمی که در نیمه دوم به جای سامان قدوس مصدوم به زمین آمد، کاملا ناموفق و سردرگم بود. محمدرضا احمدی گزارشگر بازی هم پس از مسابقه به انتقاد از تعویضهای قلعهنویی پرداخت که البته طباطبایی بازیکن اسبق تیم ملی گفت باید دید خواسته سرمربی تیمملی چه بوده است.
حمید درخشان مربی اسبق پرسپولیس هم در تحلیل بازی گفت: «اگر قرار باشد تیم ما به دلیل بیرون آمدن بازیکن تأثیرگذاری مثل قدوس نظم خود را دست بدهد، یعنی از لحاظ فنی ناتوان است که نتوانستیم جایگزین مناسبی برای او انتخاب کنیم و بازیکن جایگزین هم بتواند عملکردی مشابه قدوس داشته باشد. در نیمه دوم هم تغییراتی انجام دادیم که نتوانست به ما کمک کند. این تغییرات سبب تحلیل، کندتر شدن و پایین آمدن سرعت تیمملی شد. در نیمه دوم تیم را بیشتر درجا دیدیم و این عامل، فشار حمله ازبکستان را روی دروازه ما بیشتر کرد.» موضوع دیگری که باعث انتقاد شد، تفاوت سنی تیم ازبکستان با ایران بود. منتقدان میگفتند اینکه قلعهنویی با شعار جوانگرایی به تیمملی آمد، به واقعیت نپیوسته و حداقل مقابل ازبکستان میانگین سنی ایران حدود سه سال بالاتر از رقیب بود.
علی لطیفی در این باره هم گفت: «میانگین سنی بالای بازیکنان تیمملی فوتبال عاقبتش این شد که در نیمه دوم بازی یکطرفه به نفع ازبکستان بود. زمانی که تیمملی برابر تیمهای ضعیفتر در بازیهای دوستانه پیروز شد همان موقع گفتم که دفاع تیمی ما به شدت ضعیف است. متاسفانه ما در دفاع فردی هم دچار مشکل هستیم. به طور کلی ما در ۳ بخش دفاع فردی، دفاع گروهی و دفاع تیمی مشکل داریم.»
امیر نیمه مربیان را باخت
یکی از بحثهای داغ رسانهای این بود که قلعهنویی نیمه مربیان را به کاتانچ سرمربی ازبکستان باخت. نیمه اول بازنده حریف بود و نیمه دوم بازنده امیر. درخشان وقتی با این سوال مواجه میشود، جواب میدهد: «مگر قلعهنویی با کاتانج بازی داشت؟ دو تیم بازی کردند. ببینید ما نتوانستیم راهکارهایی برای کاهش فشار ازبکستان در نیمه دوم پیدا کنیم. تعویضهای ما نیز به این روند کمک نکرد. درواقع تسلیم تاکتیک حریف شدیم که توانست با تغییر در نفرات و سیستم خود، ایران را زیر فشار بگذارد. دستپاچگی، بههمریختگی و آشفتگی در نیمه دوم در تیم ما دیده شد و ثبات خود را از دست دادیم. به همین دلیل نتوانستیم کاری انجام دهیم و کادر فنی نیز نتوانست جهت رفع این معضل راهکاری اتخاذ کند تا از زیر فشار خارج شویم.»
بازیکنان با تجربه تیم در طول نیمه دوم تلاش کردند بازی را آرام کنند تا شاید جلوی حملات برقآسای حریف گرفته شود ولی موفق نبودند تا سرانجام گل دوم را هم بخوریم و بازی مساوی شود. بدون شک امیر قلعهنویی تصور نمیکرد با این تساوی، جو بدین گونه بد شود. شاید این حدس و گمان او که شکست تیمملی نوجوانان هم مزید بر علت شد تا انتقادها بالا بگیرد، درست باشد.
شما چه میکردید؟
قلعهنویی تلاش کرده بود ترک عادت کند و برخلاف بازیهای باشگاهی، در عرصه ملی در زمان سخت، بازیکنان را مورد انتقاد قرار ندهد. او بعد از بازی با ازبکستان اما به انتقاد از ملیپوشان و کیفیت بازی آنها پرداخت، موضوعی که ابهاماتی را به وجود آورد. کارلوس کیروش در چند سال گذشته حتی در سختترین و بدترین شرایط پشت بازیکنان بود.
این موضوع روی ایجاد اتحاد تیمی اثر مثبت داشت. به همین دلیل کیروش هم محبوب بازیکنان بود. امیر اما نتوانست ناراحتی خود را بعد از بازی از ملیپوشان پنهان کند و رسما گفت حواسشان به بازی نبود و «در زمین راه میرفتند».
جلال چراغپور کارشناس فوتبال اولین کسی بود که پشت بازیکنان تیمملی درآمد، با این جملات: «وقتی صحبت از سوم شخص مفرد میشود یعنی آن کسی که خودش مسئولیت دارد خود را کنار میکشد اما سؤال اینجاست پس کسی که مسئولیت دارد چه میشود؟ اگر بازیکنان ما مقابل ازبکستان در نیمه دوم در زمین راه میرفتند باید از آقای قلعهنویی محترمانه پرسید آقای سرمربی شما در آنجا چه میکردید و مشغول چه کاری بودید؟ آیا شما نباید جلوی راه رفتن بازیکنان را میگرفتید؟!»
از اینجا به بعد شرایط برای قلعهنویی سختتر خواهد بود. در نزدیکی جام ملتها، امیر باید اتحاد تیمی را بیشتر کند. آنها که بازیکنان را میشناسند میدانند در مواقع سختی اگر حمایت شوند، چگونه سرشان را جلوی توپ میگذارند و برعکس اگر مربی نتیجه بد را گردنشان بیاندازد، دیگر با او رابطه خوبی نخواهند داشت. البته که بازیکنان تیمملی قطعا تلاش میکنند بهترین عملکرد را ارائه دهند ولی این از ظرافتهای مدیریت در فوتبال است.
واکنش سردار به کاپیتانی
سردار آزمون مهاجم تیمملی در دیدار با ازبکستان برای اولین بار از شروع مسابقه بازوبند کاپیتانی تیمملی را به بازو بست. او در واکنش به این اتفاق میگوید: «وقتی فوتبال را به صورت حرفهای شروع کردم، چند آرزوی بزرگ داشتم. اولین و مهمترینش، پوشیدن پیراهن پرافتخار تیمملی بود که خدا را شکر سالها بعد نصیبم شد. حضور در جامجهانی و جام ملتهای آسیا اهداف بعدیام بود که این اتفاقات هم برایم رخ داد. مقابل ازبکستان اما بازوبند ارزشمند کاپیتانی تیمملی را بر بازو بستم. افتخاری دیگر برای من که از لحظه لحظه حضورم در تیمملی لذت میبرم. میدانستم این بازوبند پیشتر بر بازوی چه بزرگانی بسته شده و چه خوشحالم که این اتفاق را هم در تاشکند تجربه کردم. کاپیتانی جزو اهداف من نبود اما نمیتوانم بگویم که هرگز آرزوی بستن بازوبند را نداشتم. این بازوبند با اینکه مسئولیت مرا سنگینتر کرد اما یک اتفاق مثبت در زندگی ورزشیام بود.»
حمله جدی احسان به رکورد نکونام
امیر قلعهنویی در لحظات پایانی دیدار ایران و ازبکستان، احسان حاجصفی را به زمین فرستاد تا این بازیکن به زدن رکورد جواد نکونام نزدیکتر شود. حاجصفی حالا ۱۳۵ بازی ملی دارد و اگر ۱۶ بازی ملی دیگر انجام دهد، با رکورد سرمربی استقلال برابری میکند. این موضوع و اتفاق نقل محافل فضای مجازی استقلال بعد از بازی شد و عدهای به انتقاد شدید از قلعهنویی پرداختند و عنوان کردند پشت پرده این ماجرا اختلاف با نکونام است. البته طبیعتا سرمربی ایران منافع تیمملی را در نظر میگیرد و دلیلی داشت حاجصفی را در لحظات پایانی به بازی بفرستد. کاپیتان اول ایران قبل از زدن رکورد نکونام، ابتدای باید رکورد ۱۴۹ بازی ملی دایی را بشکند. نکونام نیز چند سال پیش وقتی در آستانه زدن این رکورد بود، با انتشار بیانیهای اعلام کرد رکورد علی دایی قلبی است و نوشت: «علی دایی هیچگاه با رکوردها اسطوره نشد، چه بسا رکوردداران دیگری هم بودند که به اندازه شما در ذهن مردم باقی نماندند. برای من نیز رکوردشکنی در مقابل موفقیت ایران، کوچکترین اهمیتی ندارد و نیک میدانم، حتی با انجام ۲۰۰ بازی ملی هم، هیچگاه علی دایی نمیشوم.»
حالا حاجصفی برای اینکه رکورد دایی و بعد نکونام را بشکند باید علاوه بر حضور در جام ملتها، در مقدماتی جامجهانی هم حاضر باشد. اگر حاجصفی همچنان در لیست قلعهنویی باشد قطعا سال ۱۴۰۳ رکورددار بازی ملی میشود.
آمارها علیه ایران
برای اولین بار درتاریخ فوتبال ایران، تیمملی درمسابقهای که نیمه اول را با ۲گل اختلاف جلو بود، در نهایت پیروز نشد. در ۶سال گذشته، تیمملی حتی درتمامی مسابقاتی که گل اول بازی را زده بود هم پیروز شده بود. ایران درنیمه دوم اصلا شوت در چهارچوب نزد اما ازبکستان مالکیت توپ را دردست گرفت و بازدن ۱۱شوت، ۵شوت درچهارچوب و ۲گل، بازی رامساوی کرد.