آسمان تهران دیروز نارنجی بود، یک نارنجی بد رنگ که به خاکستری میزد؛ هوا هم بوی دود میداد، بویی که در مخاط بینی تهنشین میشد و سینوسها را معذب میکرد.مقابل یکی از بیمارستانهای تهران ایستادهایم؛ چند مرد سیگارهایی گیراندهاند و دود را با ولع به عمق جانشان میفرستند. یعنی اینها نفسشان نمیگیرد و به ریههایشان رحم نمیکنند؟ این فکر مثل باد از سرمان میگذرد و برای فرار از دودی که به سمتمان در پرواز است وارد تریاژ تنفسی میشویم. اینجا هوا خوش است و سیستم تهویه برقرار. پیرزنی عصای فلزیاش میافتد و با کمر قوز شده مینشیند مقابل پرستار و چند ضربه به سینهاش میزند و میگوید: «نفسم بالا نمیآید.»پرستار مشغول معاینه است و صدای سینه پیرزن را از داخل گوشی میشنود. صدا حتما صدای ناله ریهها به خاطر آلودگی هوا بوده، چون بیمار باید کمی در اورژانس بماند و چند دقیقهای اکسیژن ناب تنفس کند تا حالش جا بیاید.
سرپرستار تریاژ تنفسی سری تکان میدهد و میگوید، این چند روز که هوای تهران دوباره آلوده شده هر روز وضع همین است. او میگوید: مراجعه مردمی که مشکلات تنفسی دارند به طرز چشمگیری در این روزها زیاد شده و وقتی میخواهد در پاسخ به سؤال ما توضیح دهد که این مراجعات چقدر افزایش یافته، کمی فکر میکند و میگوید حداقل دو برابر قبل یا شاید هم سه برابر شدهاست. میشد حدس زد این مراجعان اغلب چه کسانی هستند، ولی باز هم میپرسیم تا مطمئن شویم. این بار پرستار تریاژ که سرش خلوت شده میگوید این روزها افراد بالای ۵۰سال که بیماریهای زمینهای بهخصوص مشکلات قلبی و ریوی و بهویژه آسم دارند بیشتر به اورژانس میآیند وسرپرستاراضافه میکند البته مراجعه بچهها هم چندروزی است خیلی زیادشده وبیشترشان با علائم سرماخوردگی مراجعه میکنند. تا ما این گفتهها را در دفترچه یادداشت کنیم، پرستار و سرپرستار درباره خودشان حرف زدند، درباره این که چند روزی است سردرد شدیدی دارند یا درد قفسه سینه و سوزش گلو اذیتشان میکند. شباهت من خبرنگار با کادر درمان چه زیاد است! آخر آلودگی هوا به شغل مردم و این که کجای این شهر زندگی میکنند ربطی ندارد، آلودگی دارد جسم و جان تکتک ما را با همه توان در پنجههایش میفشارد و کی باشد که این جان از تن بهدر رود.
افزایش ۴ برابری ماموریتهای اورژانس
پزشک متخصص ریه سرش شلوغ است و صف بیماران، پشت در اتاقش تقریبا طویل. او با یک دست گوشی موبایلش را نگهداشته و حرف میزند و با دست دیگرش به تخته پشت دخترکی که سرفههای سنگین دارد، ضربه میزند. تماس تلفنیاش که قطع میشود، میگوید وقتی هوا آلوده میشود اوضاعمان همین است و حضوری و تلفنی باید به اوضاع بیماران برسیم. بیماران تنفسی او این روزها بیشتر شدهاند و خیلیهایشان که تنگی نفس، سردرد، سرگیجه، تهوع یا دوبینی دارند با شماره موبایل وی تماس میگیرند تا ببینند باید چه کار کنند. هوا که تیره و تار میشود سر تکنیسینهای اورژانس هم شلوغ میشود و بیشتر از روزهای معمولی به ماموریت میروند. راننده خودروی اورژانس مقابل در پارکینگ بیمارستان ایستاده و با ریگی روی زمین بازی میکند که ناگهان با علامت همکارش پشت رل میپرد، کمی آینه را جابهجا میکند و کمربند را میبندد و با سرعت گاز میدهد. از همکاران وی که در اورژانس باقی ماندهاند موضوع این ماموریت را میپرسیم، ماموریتی به مقصد یک خانه در حوالی بلوار پاسدار گمنام که مرد ۶۰سالهای که چند هفتهای است عمل قلب باز انجام داده حالا قادر به نفس کشیدن نیست. خدا میداند چه تعداد از این آدمها که نفسهایی بریده بریده دارند در خانهها و محیطهای کاری یا شاید در کوچهها و خیابانها با دم و بازدمشان کلنجار میروند و چه تعدادشان حس خفگی را با همه وجود تجربه میکنند. این نمایش پرقدرت آلودگی هوا و تاثیر آن بر سلامتی مردم است، موضوعی که اورژانس تهران عدد و رقم و درصد مربوط به آن را به دقت نگهداری میکند. بهگفته اسماعیل توکلی، رئیس مرکز اورژانس استان تهران، ماموریتهای این مرکز در ماه آبان و ابتدای آذر نسبت به ماههای گذشته ۴درصد رشد کرده و میزان مراجعه بیماران قلبی و تنفسی نیز در مجموع ۱۰درصد افزایش یافته است. این اعداد دستپخت آلودگی افسارگسیخته هواست که مردم تاوانش را با جسم و جان میپردازند.
هوا خوب است، ما نمیبینیم!
تهران از ابتدای امسال ۹روز هوای پاک داشته و ۷۱روزهوای ناسالم چه برای همگان و چه برای گروههای حساس. در مدت مشابه پارسال اما تعداد روزهای پاک دو روز بوده و تعداد روزهای ناسالم ۱۱۱روز. این آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران است که بهتر شدن وضعیت هوای پایتخت را روایت میکند اما نمیدانیم ما مردمی که این هوا را تنفس میکنیم، چرا رو به بهبود بودن وضعیت را حس نمیکنیم؟ از دید ما هوای تهران همان سمی است که هر ثانیه به ریهها پمپاژ میکنیم و چه امسال و چه پارسال و چه هر زمان دیگری تاوانش را با انواع و اقسام مریضیها که به جانمان میافتد پس میدهیم. ما در واقع همان مردمی هستیم که گفتههای کوروش اعتماد، مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت را بیشتر میپسندیم که به ایسنا گفت: «سازمان جهانی بهداشت از آلودگی هوا بهعنوان پنجمین عامل خطر در بروز بیماریهای غیرواگیر از جمله سرطانها یاد میکند»، سرطانهایی ازجمله کنسر ریه که با آلودگی هوا مرتبط دانسته شدهاست.دو سال است که مطالعه وزارت بهداشت پیرامون تاثیر آلودگی هوا بر سلامت مردم مورد استناد قرار میگیرد، ولی آلودگی هوا رفع نمیشود، حتی قدمی برای بهتر شدن اوضاع برداشته نمیشود. سال۱۴۰۰ این مطالعه در ۲۷ شهر کشور نشان داد که میانگین تعداد مرگهای منتسب به مواجهه طولانیمدت با ذرات معلق کمتر از ۲.۵میکرون در بزرگسالان بالاتر از ۳۰سال، ۲۰هزارو ۸۳۷نفر وتعداد سرطانهای ریه بهواسطه رویارویی مداوم با آلودگی هوا بیش از ۵۰۰ مورد بودهاست. در این وضعیت وقتی آمارهای رسمی مثل آنچه که شرکت کنترل کیفیت هوای تهران منتشر میکند، بیشتر شدن تعداد روزهای هوای پاک در پایتخت و کاهش روزهای ناسالم را گزارش میدهد بهعنوان افراد بیدفاع مقابل آلودگی هوا بر سر یک دو راهی میمانیم که بالاخره چشمهای ما که آلودگی را میبینند راست میگویند یا آمارهایی که هوای خوب و پاک را برایمان نقاشی میکنند؟
چرا هوای شهرهای بزرگ پاک نمیشود؟
کوتاهی همه دولتها در موضوع آلودگی هوا
بیتوجهی به توسعه ناوگان حملونقل عمومی
بیتوجهی به سیستم حملونقل پاک
استفاده از سوختهای غیراستاندارد و غفلت از آلایندگی صنایع و نیروگاهها
تامین مالی ناکارآمد برای اجرای قانون هوای پاک
بیتوجهی به اسقاط خودروهای فرسوده