خانهداری، شغلی که هیچجا اسم و رسمی از آن در میان نیست اما نبودنش خلأ بزرگی است. باید اعتراف کرد که خانهداری با وجود اینکه تجمعی از مشاغل سخت و پیچیده است، قدر دانسته نمیشود و حتی میتوان گفت جامعه نگاه مثبتی به آن ندارد. نگاهی منفی که بیش از همه زنان شاغل گذشته که حالا به هر دلیلی تنها شغلشان خانهداری است را آزار میدهد. زنانی که با وجود نقشهای متعدد، تاثیرگذار و مهمشان حس بیارزشی میکنند و شاید این باور در آنها ایجاد شود که حمایتی از آنها نمیشود و نقشهایی که به عهده گرفتهاند برای کسی اهمیتی ندارد.
خانواده بهعنوان هسته اصلی جامعه ایرانی برای سامانیافتن نیازمند رسیدگیهایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و خدماتی ویژهای از سوی اعضای آن است. پرداختن به این امور در خانواده همانند هر گروه دیگری معمولا با نوعی تقسیم کار همراه است. در جامعه ایرانی با توجه به بسترهای فرهنگی و تعالیم اسلامی، عمدتا وظیفه تامین معاش خانواده بر عهده مرد و در غالب موارد زنان، مسئول فعالیتهایی از قبیل تهیه غذا، نظافت منزل، شستوشوی لباسها و ظروف، نگهداری از کودکان و...هستند. این فعالیتها درکنار نقشهای عاطفی وتربیتی استکه درخانواده وجوددارد و باراصلی آن بردوش زنان است. تلقیکردن خانهداری بهعنوان وظیفه زن مختص جامعه ما نیست و از پیامدهای صنعتیشدن جوامع است. در دهه۱۹۸۰، میزان درگیری مستقیم و فعالانه مردان آمریکایی در امور تربیت کودکان، یکسوم میزان درگیری مادران بوده است. در این مدل، مرد فراهمکننده درآمد خانواده و درعوض زنان کارخانگی بیمزد را انجام میدادند. یعنی زنان در این حالت بهواسطه اینکه بیشترین وقت و کمترین منابع اقتصادی را دارند، مسئولیت کار خانگی را نیز برعهدهمیگیرند.
در بیشتر کشورها، زنان خانهدار افراد فعالی بهشمار میآیند
تصور اشتباهی که در فرهنگ ما وجود دارد، این است که گمان میشود زنان خانهدار افراد بیکاری هستند، درحالیکه اگر فقط نقش تربیت کودکان را در نظر بگیریم، باید گفت سالانه هزینههای بسیاری صرف تعلیم وتربیت کودکان درمدارس میشود. بخش وسیعی از این آموزشها مخصوصا در سنین کمتر، توسط مادر در خانه انجام میگیرد. متاسفانه کار خانگی زنان هیچگاه پایانی ندارد.افراد خانهدار حقوق و اجرتی بابت کار خود دریافت نمیکنند، چراکه در جامعه، خانهداری شغل محسوب نمیشود. هرچند در قانون مفهوم نفقه به همین دلیل وضع شده است. همه زنان خانهدار کموبیش با مشکل کارهای یکنواخت روزانه در خانه روبهرو هستند. کارهایی مانند نظافت، آشپزی، خرید، رسیدگی به امور بچهها، مهمانداری و... . اینها کارهایی است که جوامع سنتی جزو وظایف و نقشهای زنان میدانند. هرچند امروزه خانهداری، ازشکل سنتی آن فاصله گرفته است. زندگی مدرن شهری از جهاتی از رنجهای آن کاسته؛ بسیاری از امتیازات عاطفی و منزلتی آن را نیز ربوده تا جایی که بسیاری از زنان خانهدار، خانهداری را شغلی پرزحمت، یکنواخت و کماثر تلقی میکنند. امروزه در بیشتر کشورها، زنان خانهدار افراد فعالی بهشمار میآیند، اما متاسفانه نوع فعالیت، میزان انرژی و ارزش اقتصادی کار زنان ایرانی روشننیست.
خانهداری، فعالیتی اقتصادی است
زنان خانهدار با ارائه انواع خدمات مهم و ضروری، بیکار محسوب میشوند. استدلال این تفکر هم نداشتن درآمد این شغل است. این درحالیاست که خانهداری ارزشافزوده هم دارد. به گفته حجتالاسلام مهدی هادی، مشاور خانواده برای نمونه اگر یک ماه هزینه کارهایی که زن در خانه انجام میدهد محاسبه و ارزش کارش مشخص شود، همه ما متوجه میشویم که خانهداری زن ارزش اقتصادی دارد. بنابر نظر این مشاور خانواده، اگر فعالیتهای داخلی در خانه براساس مزد و معادل این فعالیتها در خارج از خانه، براساس قیمت این فعالیتها در بازار محاسبه شود، مشخص میشود که نهفقط محصول نهایی تولیدی زنان در خانه با توجه به زمان صرفشده برای آن بیش از دستمزد بازاری آنهاست بلکه در بیشتر دوران تولید خود بیش از دستمزد بازاری مردان است. ۲۵ تا ۴۰درصد از ثروتی که در کشورهای صنعتی بهدستمیآید از ناحیه کار خانهداری است. بهگفته هادی، با نگاه اقتصادی خانهداری نوعی شغل و دارای ارزش مالی است زیرا گذشته از بررسی کیفی نقش خانهداری بهعنوان محور تعلیم و تربیت، حضور زنان در خانه به معنای انجام برخی امور خدماتی است که ارزش اقتصادی دارد. بنابراین محاسبه کمی ارزش اقتصادی کار زنان در خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. تعریف کار باید عوض شود تا زنان خانهدار بیکار تلقی نشوند. کار باید به معنی هر فعالیتی در نظر گرفته شود که برایش انرژی صرف شود؛ چه رسمی چه غیررسمی. از منظر اقتصادی کار خانهداری زنان به سبب تولید ارزش افزوده اقتصادی، یک فعالیت اقتصادی محسوبمیشود.