آری، «لائیسیته» یا «بیدینی» یا «بیمذهبی» یک مفهوم قدرتمند و قلدر شده فرانسوی ــ اروپایی است که به «مکرون» این امکان را میبخشد که از آن بهعنوان یک شاهکلید معنایی و سپس یک شاه ارزش تمدنی به جنگ ارزشهای دینی و باورهای اسلامی و از همه مهمتر، رفتارهای دینی ــ اسلامی برود و خود را در برابر رسانهها و ملت، پیروز و کامروا بیابد و به مبارزه با اسلام و مسلمانی و «با دین زندگی کردن»، تداوم بخشد. این شاه ارزش تمدنی غرب و همه طرفداران ناپلئونی آن، هنگامی که به تاریخ گذشته فرانسه نگاه میکنند، هیچگاه حاضر نمیشوند از «ناپلئون» جنگطلب برای حمله به کشور «مصر» و اشغال «قاهره» و پیامدهای «انقلاب کبیر فرانسه» برای این ملت آفریقایی ــ مدیترانهای عذرخواهی یا در برابر ملت مسلمان مصر، احساس خجالت کنند. برای اینکه مفهوم قلدرمآبانه «لائیسیته» انقلاب کبیر به آنان این حق را میدهد: که به هر دینی و هر آیینی، بیادبی کنند و آن را شایسته احترام برابر با خود، تلقی نکنند و از همین رو به «گروههای دینمدار» و نیز به هر بخشی از مردم جهان که بخواهند در چارچوب آداب دینی «مودب به ارزشهای دینی» باشند؛ به چشم «تحقیر و تبعیض» مینگرند و آنان را از خویش و تمدن اروپایی خویش، پایینتر طبقهبندی میکنند و همین «پایینتر» یا «کمارزشتر» بینی است که تاریخ تمدن اروپایی و بهویژه تمدن فرانسوی را به سوی انواع ستمها و ظلمهای رنگارنگ و جنونآمیز تشویق کردهاست و هرگاه «ستم گستری سوزان و پردردی» را در نقطهای از جهان بشری، تحقق میبخشند از آن به عنوان «دست پیروزمند فرانسه» یاد کنند و از «جهنمآفرینی» خویش برای جامعه بشری به عنوان «بهشتآفرینی»، سخنسرایی کنند.آنچه مسلم و غیرقابل انکار است، اینکه بزرگترین حادثه جهان بشری در پایانه قرن بیستم میلادی، انقلاب اسلامی مردم ایران هست و هیچ ماجرا و واقعه و حادثهای نیست که بتواند در همسایگی آن، سکنی گزیند و بگوید: من هم، یک حادثه بزرگ هستم و میخواهم در قرن بیستم در کنار صف حوادث درخشندهها جای بگیرم.درخشش و اثرگذاری عمیق «انقلاب اسلامی»؛ اندیشه و ارزشها و عواطف همه ملل را در همه سرزمینها به سوی دگرگونی و دینخواهی در فرهنگ و سیاست کشورها سوق داد و در بعضی از سرزمینها، این دگرگونیها، تاریخساز و حیرتآفرین گشت. سرزمین «گواتمالا» در آمریکای لاتین، یکی از این «حیرتآفرینها» است!جوانان پاک و معصومی که از نسل مهاجران سوریتبار در جنگ جهانی اول بودند و نزدیک یک قرن در آنجا زندگی کرده بودند با عواطف شدید دینی و اسلامخواهی، اقدام به تغییر حکومت وابسته به فرانسه و تقاضای «استقلال» و تشکیل حکومت ملی کردند. اما حاکمیت بیرحم و مروت «فرانسه انقلاب کبیر» هیچ ترس و نگرانیای پیدا نکرد، چراکه یک بت بزرگ توجیه بیرحمیها و کشتار سیستمی داشت به نام «لائیسیته» و بیدرنگ، فرمان از سران «کاخ الیزه» صادر شد و بیش از چهارصد جوان انقلابی گواتمالایی، مخفیانه اعدام و مخفیانه دفن شدند.