اصلا با کل پدیدهشناسی مدرن پشت کرده به وجود هستی بخش الله، منافات دارد. برای ما پدیده اسراییل و درک آن بدون تاریخ نبوی و باشندگی آن «باش» و کن فیکون الهی و امر مشیت و فتنه و آزمون انسان و اقوام در کشتگاه رمین و تحقق آنچه هستند معنا ندارد. با این نگاه میخواهم طرحی از شناخت اسراییل ارائه دهم که در حقیقت متکی به نگاهی است که قرآن حکیم به ما بخشیده و در وسع کم و کاست خود از آن ادراکی حاصل کردهام و جدا از اصل دینام به قرآن و اهل البیت علیهم اسلام مدیون اساتید بزرگ، آثار حضرت امام (ره)، آقای بهجت و حضرت آقا رهبر عزتمند و جناب آقای رنجبر (رحمتهای واسعه و رحیمیه الهی بیپایان و برکاتش شامل همه عامان ربانی باد) هستم. این نظر شامل تفکر طولانی و مطالعه و درگیری با رخدادهای نیم قرن زندگی سیاسی و تعمق روی مسئله اسراییل در دورههای مختلف فکری من است که همواره پدیدهای غاصب و ناحق و متجاوز ادراکش کردهام.
پرسشها
در طرح بحث پدیدهشناسی قرآنی اسراییل؛ درست است، ابتدا پرسشهای اصلی پدیده را رو کنیم. در پدیدهشناسی الهی هرگز مرز جداانگارانهای بین وجود اصیل شئ و پدیده آن موجود نیست. در نتیجه بین عالم غیب و شهاده شئ، دره عبور نکردنی وجود ندارد. این جدایی محصول نگرش مادی به هستی است. در پدیدهشناسی اسلامی پدیدههای باطنی و عالم غیب جاری در درون عالم پدیدههای دنیوی هستند و ارتباط و تأثیر و تأثرشان اساسی است. پدیدههای غیب در پدیدههای عالم شهاده ظهور دارند و غیب هرگز همان متافیزیک یونانی و جهان جدا از فیزیک و جهان بالای جدا از جهان پایین و گسسته از جهان واقعیات و تعینات نیست و در باطن اشیا جاریست.
چنین است که ما برای شناخت پدیده اسراییل به قرآن و اخبار غیبی و داوری و هدایت الهی در این شناخت به مثابه کلید شناخت پدیده رجوع میکنیم. این رجوع، در گام اول به ارجاع به بنیاسراییل منجر میگردد. بنی اسراییل کیست؟ در قرآن حکیم بنی اسراییل قومی مورد توجه و مشمول مراحم گوناگون الهی است و درگیر ابتلائات و فتنههای گوناگون و ظهور معجرات بزرگ برای این قوم برگزیده و مورد توجه و مرحمت خداوند که در نعمات او غرق میشود. اما مدام دچارسرکشی و ناسپاسی و گناهان کبیره گوناگون هستند. خداوند از این آفرینش هدفی مهم دارد. نمایش انسان جهول که هدیه هوش هدایت پبامبری عظیم شأن و اولوالعزم، معجزات و یاریها و امزازها و دهشهای مینوی به آنان در زمین هیچ از طغیان و عصیانشان نمیکاهد و خداوند این را آیهای قرار داده برای امت مرحومه آخرالزمان که این راه را نرود و دریابد بزرگترین تعمت و قدرتهای مغزی و یاریها اگر ایمان و تهذیب و تقوی و بندگی الله نباشد، برای انسان مایه عذاب و دوزخ و کفر و سرکشی به بار میآورد. ماجرای بنیاسرائیل در قرآن آینه چنین تقدیری است و درس آموز برای امت رسول خاتم که متأسفانه اکثرا راه ناسپاسی بنیاسراییلی و بهانهجویی و سرکشی و همدستی با ابلیس را به محض سرنهادن رسول الله بر بالین سفر ابدی، پیشه ساختند و همان تحریف و پیامبرکشی بنیاسرائیل و رفتن بدنبال سامری و سقیفه و کشتار اموی و عباسی را تکرار کردند.
دو سیمای بنی اسراییل
۱- سیمای الهی، اسراییل نام حضرت یعقوب نبی خداست و فرزندان او و قوم او بنیاسراییل نامیده میشوند. چنین است که مؤمنان موحد و فرزندان رسالت که در باطن حقیقت چهارده معصوم در دین خاتم مصداق آن است، حلقه الهی و اهل ایمان ناب و عبودیت را و ائمه امت مرحومه را شامل میگردد و سخن معصوم که ما بنیاسراییلیم مؤید این حقیقت است.
۲ -اما جریان شیطانی، سرکش، پیمان شکن، ناسپاس، دنیاخواه، بیرحم و خونریز، دم ابلیس، جهول، کذاب و حریص و کشتارگر پیامبران که بارها فرصت و عفو رب العالمین را ندیده گرفته و باز فساد از سر گرفتند، ربطی به مؤمنان و انبیاء و پاکان این قوم ندارد. موسی و هارون باسامری و اهل عبادت با جادوگران کفر پیشه و طالبان بت و استفاده ابلیسی از آموزش هاروت و ماروت و گرهاندازان در راه ایمان و اصلاح، از قوم اسحاق و یعقوب، با مومنان ضد و رویاروی هماند و اینانند که وعده مکرر عذاب بزرگ به آنان داده شده و دین ندارند و بیهوده خود را یهود و معتقد به دین انبیا و موسی علیهم السلام مینامند. امروز هم کسانی که خود را یهود و بنیاسرائیل مینامند، اما غاصب و آدمکش و از سرمایه سالاران حریص و حرامکار جهانی و رباخواران بانکهای بین المللی و تحریفگران محتوای فرامین الهی و الواح وحی و اهل زیر پا نهادن فرامین خدا هستند و دستشان به خون مظلومین و قتل عام دستجمعی بیگناهان آلوده است و از متجاوزان خشن و اهل فحشا و فساد و نسلکشی در ارض و تلمودیان وحشی با افکار جاهلی و متکبر و متفرعن فرعونیاند و صهیونیستهای دیوانه هرگز فرزندان و پیروان و مؤمنان انبیاء به حساب نمیآیند و از جنس همان سامری و هزار بار بدتر از سامریاند.
رابطه بنیاسراییل سرکش با فرعونیت و تفرعن
۱ -قوم موسی علیه السلام ابتدا اسیر فرعون شدند. کودکانشان را سر میبرید و مردانشان را میکشت و به بردگی میگرفت و زنانشان را زنده نگاه میداشت و با بیحیایی از آنان بهره حرام میگرفت. اینان در معرض بلاهای فرعون و چشیدن زهر تفرعن و ظلم بودند.
۲- آزاد سازی معجزه آسای الهی بدست موسی اتفاق افتاد و خدا فرعون و فرعونیان را غرق کرد. اما اهل سرکشی به سرعت عصیان و زیادهخواهی و بهانهجویی و سرکشی از سر گرفتند. راه تهذیب و بندگی را نپذیرفتند و به سبب بیایمانی و کبر و جهل و دنیاپرستی به آزار رسول خدا و تفرعن کشیده شدند و به فرعون درون خود و فرمانبری ابلیس پا دادند که کار را به کشتار انبیا بکشانند. رابطه بنی اسراییل در چنگ ستم فرعون با بنیاسراییل تبدیل شده به بدتر از فرعون چنین بوده است.
امروز صهیونیسم مصداق تمام کمال همین چهره یهودیت ضد موسایی و شیطانی است. آنان زمانی اسیر قدرتها متفرعن و نازیسم شدند و البته خود این ماجرا جای واکاوی دارد و اغراقها و رابطه یهودیان سرمایهسالار با هیتلر و نقشه نهانی استکبار جای پژوهش دارد. اما به هر رو پس از نجات یهودان، صهیونیست خود تبدیل به نیرویی غاصب و فرعونی و متجاوز و غاصب و کودککش و وحشی شدند و دست به همهکشی مسلمانان و هولوکاست اهل اسلام زدهاند و ستمی بدتر از هیتلر علیه فلسطین و سرزمین مسلمانان در پیش گرفتند.
نسبت عصر مدرن و یهودیت کفرپیشه
سرشت مدرنیته، عقل مدرن، عصر مادیگرایی، و اومانیسم و بیایمانی است عصر نفی حقیقت هستی و قدرت مطلق خدای واحد و رب العالمین و عصرستیز با توحید و غرق شدن در خواستهای مادی و ستایش ابزارهای حیات مرفه دنیوی و بیباوری به عالم غیب و معاد است و نشاندن عقل مدرن بجای عقل باطنی و الهی، و در این دوران گسترش عصر تکنولوژی و فرعونیت تکنولوژیک نفی هدایت وحی الهی و عصر سرمایه سالاری حریص و درنده، عصر مصرفگرایی سیریناپذیر و سرکشی برابر نعمات الهی و توسعهطلبی آزمند اصلی است که به خشونت، جنگ، کشتار جمعی، تجاوزگری و خونریزی، میانجامد. این عصر جادوی علم و شعبده پیشرفت در خدمت بندگی شیطان و انواع گناه مثل اسرافکاری و حرامخواری و فساد و فحشا و حاکمیت بیمهار میل و خود رأیی قدرت و استکبار و فرعونیت قرار گرفته است. تا جایی که تکرار نسل کشی و انسانزدای و بردهکردن ملل مستضعف و نابودی زمین و محیط زیست برای تأمین سود سرمایهسالاران جهانی امری عادی و روزمره است. نشر فساد در مردم و هویتزدایی و انحطاط پستتر از حیوانات و همجنسگرایی و زنا با محارم امری قانونی شده است. خوب اگر دقت کنیم اینها همان ویژگیهای یهودیت کافر و اهداف تلمودی نشر فساد در غیر یهود و کل انسانها برای غلبه بر آنان است. امر عجیب آن است که بزرگان تمدن استکباری و کافرانه مدرن یهودیان کافر بودهاند.
امروز صهیونیسم، آینه کامل گرد آمدن سرشت جهان. مدرن و سرکشی مدرنیته است و برهم منطبقاند. وحشیگری اسراییل بوسیله رهبران قدرتهای جهانی مدرن تأیید و تکرار میشود. جامعهشناسی و روانشناسی و فلسفه و اقتصاد جهانی بوسیله یهودیت کافر تئوریزه میشود و سازمانهای بینالمللی و حتی نهاد، مسیحیت چاکر یهودیت دروغین دشمن مسیح علیه السلام شده است. در حدی که پاپ دست روچیلد را میبوسد!
جنگ با توحید و دین خدا
جهان مدرن، جهان جنگهای بیپایان مستمر و خودزا ست. جنگ در مدرنیته محصول سرشت ضد توحیدی و آزمندی زناپرستانه سرمایهداری مستکبر و جهانخوار و رقابت درندگان انحصارطلب و کشورهای سرمایه سالار رقیب و سرمایه جهانی است که برای متصرفات جدید میجنگند و از سرشت فرعونیشان بر میخیزد. قدرتهای مستکبر میلیونها انسان حتی مردم کشورهای خودشان را برای حفظ برتری به کشتن میدهند و در دو جنگ جهانی شاهد این حقیقت بودیم. در این جنگها حاکمان و قدرتهای مالی و طبقه ممتاز در امنیت و مکانهای بیخطر به سر میبردند.
اما اگر خوب دقت کنیم نوک پنهان جنگهایی که براه انداختهاند در هر دو جنگ جهانی و ما بعد به طور کلی نابودی دین و توحید و مشخصا جنگ با الله و سلطه و تصرف و محو اسلام بوده است. در جنگ جهانی اول کعبه به تصرفشان درآمد و در جنگ جهانی دوم بیت المقدس و مسجد الاقصی و آیه و نشانه معراح پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله.
اسلام کانون کینهتوزی صهیونیسم
چرا جهان مدرن از دوران استعمار انگلیس همواره در اندیشه نابودی اسلام اصیل و لااقل ترویج اسلام تقلبی و دورغین از بهائیت و وهابیت و اسلام لیبرال و ... بوده است؟ بدیهی است. چون تنها دین اصیل دست نخورده و متکی به کلام تحریف نشده، الله و دین زنده، کفر ستیز، ظلم ستیز، استقلال خواه و آزاده اسلام است. دین رها از قید قدرتهای جائر با وعده قطعی نابودی ولایت شیطان و کفر و ظلم و برقراری عدالت موعود دین رسول الله است. استکبار جهانی برای همین دعوت به توحید و عبودیت خدای یگانه و عدالتطلبی در جهان مدرن بزرگترین خصم اسلام است و اسراییل نه تنها تجلی کلی همین روح سیاه و ظلمانی و کینهتوز و ابلیسی و متخاصم با دین ناب خداست، بلکه توطئه اگاهانه کفر جهانی برای منفجر کردن هویت اسلامی از درون منطقه زندگی مسلمانان و قبله موحدین است. اسراییل ادامه نگرش و عمل همان سرکشان بنیاسراییل است، همان یهودیت پیامبرکش و بیایمان که امروز در قالب صهیونیسم نقش همهکشی ددمنشانه و هولوکاست مسلمانان را به اجرا گذاشته و دست هیتلر را از پشت بسته است. نقش دشمنی اسراییل با دین زنده و توحید که امروز اسلام ناب است همانا دشمنی با منافقان متحجر و لیبرال مسلماننما نیست که پیش چشم همگان همدست اسراییلاند ازعربستان تا امارات از ترکیه تا آذربایجان از کردستان عراق تا سودان این همدستی قابل رصد است پس در نهایت کانون کینهتوزی صهیونیسم دین حقیقی، دین رسول الله و دین قرآن و عترت رسول الله و خاندان وحی است.
تکلیف امروز ما
پدیدهشناسی اسراییل، شناخت پدیدهای است کافرانه در لباس دین توحیدی که سرنخ آن به کفر خشن و سرکشی بنیاسراییلی میرسد و نقشش در روح مدرنیته و نقش مدرنیته کاملا مسجل و اشتراک ستیز ماهویشان با اسلام مسجل است. مشیت نابودی استکبار متفرعن مدرن و فرزند نامشروعاش اسراییل برای تحقق زمینه ظهور عدل جهانی (عج) حتمی است. اسراییل پاسخ عذابناک این همه جنایت را با دردناکترین سرنوشتها خواهد داد که البته برابر عذاب قیامتی این جنایتکاران که خود آتش سعیرند هیچ است. تکلیف ما امروز معرفی توحید و حقیقت الهی و ناب اسلام، قرآن مجید و اهل بیت وحی است و همه ایستادگی و سربلندی و شهادت دستجمعی در مبارزه با استکبار باید صرف این آگاهی و بیداری جهانی شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد