این ناتوانی میتواند زاییده افزایش سن وسالمندی، تغییرسبک زندگی، انواع و اقسام بیماریها، سوانح و حوادث یا بیماریهای بدو تولد باشد که به هر حال فرد ناتوان را به دریافت خدمات توانبخشی، نیازمند میکند. این خدمات به اندازهای اهمیت دارد که در اغلب کشورها در زمره اولویتهای نظام سلامت قرار گرفتهاند. درکشور ما نیز خدمات توانبخشی از چند مرجع مانند وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، بنیاد شهید وامورایثارگران، آموزش وپرورش استثنایی وسازمان هلالاحمر ارائه میشود اما بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد باوجود صرف منابع وفعالیت دستگاههای مختلف در این حوزه، برخی موانع سبب شده تا بخش زیادی از معلولان و افراد ناتوان برای دسترسی و بهرهمندی از خدمات توانبخشی با چالشهایی روبهرو باشند و نیازهای آنان بدون پاسخ بماند.
این وضعیت قطعا بغرنج است که بیدلیل نیز ایجاد نشده است. در مورد کشور خودمان مطالعات نشان میدهد این وضعیت ناشی ازسرمایه گذاری ناکافی درحوزه توانبخشی، ضعف حکمرانی درخدمات توانبخشی، مشکلات مربوط به کیفیت و کمیت نیروی متخصص و دانش و درک محدود سیاستگذاران از حوزه توانبخشی است اما از آنجا که برای هر فرد بهعنوان عضوی از اجتماع، همیشه احتمال تبدیل شدن به فردی توانخواه وجود دارد، مسئولان و دستاندرکاران این حوزه باید از رخوت فعلی خارج شوند، موانع را کنار بزنند و برای توانبخشی هر چه بهتر به افرادی که نیاز مبرم به این خدمات دارند، برنامهریزی کنند.
هزینههایی که آب میرود
در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ نیروی انسانی مرتبط با خدمات توانبخشی در کشورمان افزایش داشته است، یعنی در این هفت سال افراد بیشتری نسبت به قبل از سال ۱۳۹۰ وارد رشتههایی همچون طب فیزیکی، فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتار درمانی، شنوایی سنجی، بیناییسنجی و ارتوپدی فنی شدهاند که البته افزایش فیزیوتراپها در این سالها درمقایسه با سایر ارائه دهندگان خدمات توانبخشی، رشد بیشتری داشته است.همچنین بررسیها نشان میدهد درسال۱۳۹۷ تعداد مراکز مرتبط با خدمات توانبخشی نسبت به سالهای قبل از آن یکباره افزایش یافته اما این رشد بیشتر مربوط به مطبهای تک تخصصی بوده به طوری که مراکز چند تخصصی که خدمات جامع توانبخشی را ارائه میدهند، چندان افزایش نیافته است. اینها اطلاعاتی است که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش اخیر خود آن را آشکار کرده ولی این دو موضوع به اندازه روشنگری در باب حسابهای ملی سلامت قابل ملاحظه نیست. براساس حسابهای ملی سلامت کشور، سهم هزینههای خدمات توانبخشی از کل هزینههای سلامت از۱.۳درصددرسال۱۳۹۰با کاهش۸۴درصدی به ۰.۲۱درصد درسال۱۳۹۸رسیده است که سقوطی جدی محسوب میشود. همچنین نحوه تأمین مالی این خدمات نیزبحث برانگیز است، چراکه براساس آمارهای سال۱۳۹۸، حدود ۳۹درصد کل هزینههای توانبخشی توسط بخش عمومی،۲۰.۴درصد توسط بیمههای خصوصی وتکمیلی و ۳۹.۷درصد نیز بهصورت پرداخت ازجیب مردم تأمین شده است.این آمارها نشان میدهد سهم پرداخت ازجیب خانوار برای خدمات توانبخشی بسیار زیاد است که براساس تحلیل کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس، کاهش توجه دولتها و سیاستگذاران نظام سلامت در ارائه این خدمات حیاتی برای گروههای هدف را به نمایش میگذارد.
توانبخشی، خدمتی لوکس نیست
در دنیای امروز، توانبخشی نامهای دیگری نیز دارد مانند نوتوانی یا بازپروری و بازسازی، چراکه شامل مجموعهای از اقدامات هدفمند برای کاهش اثر معلولیت بر فرد، قادرساختن وی برای دستیابی به استقلال وکیفیت زندگی بهترو خودشکوفایی میشود.براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، بیش از دو میلیارد نفر درسراسر جهان بهدلیل افزایش سن، جنگ، تصادفات جادهای یا آسیبهای محل کار به مراقبتهای پزشکی و توانبخشی نیاز دارند اما شواهد از شکاف بزرگ و روبه رشد میان نیاز معلولان و توانخواهان به مراقبت توانبخشی و ظرفیت سیستمهای مراقبتهای بهداشتی برای برآوردن این نیاز وجود دارد که مشکلی کم و بیش فراگیر در جهان است. در این میان، کشور ما نیز وضعیت خاص خود را دارد و خدمات توانبخشی را به دلایل مختلف، با کیفیت و کمیت قابل بحث ارائه میدهد از جمله نبود مدیریت واحد در خدمات توانبخشی، ناکافی بودن منابع مالی در حوزه توانبخشی، عدم کفایت پوشش بیمهای خدمات توانبخشی، توزیع نامناسب مراکز و نیروی انسانی ماهر و متخصص در حوزه توانبخشی، کمتوجهی به مسأله پیشگیری از معلولیت، دسترسی نداشتن به دادههای ملی و جامع در حوزه توانبخشی، نبود شناخت کافی از نیازهای واقعی افراد توانخواه، فقدان نظام ارائه خدمات یکپارچه توانبخشی و جانمایی نشدن خدمات توانبخشی در مراقبتهای بهداشتی اولیه که باعث شده برخی نیازهای افراد به خدمات توانبخشی بدون پاسخ بماند اما این معطلیها و فقدانها فقط افراد را نمیآزارد بلکه ادامه این فرآیند میتواند نظام سلامت را در سالهای آینده بهواسطه افزایش تعداد سالمندان در کشور با مسائل اولویتدار بیشتری مواجه و هزینههای سنگینی را به نظام سلامت و افراد توانخواه تحمیل کند.
چند الزام برای تقویت خدمات توانبخشی
۱- ادغام خدمات توانبخشی در مراقبتهای بهداشتی اولیه
۲- تقویت پوشش بیمهای خدمات توانبخشی
۳- تامین و تخصیص منابع کافی و پایدار
۴- گسترش و تجهیز عادلانه مراکز و نیروی انسانی
۵- تربیت نیروی کار چند رشتهای در حوزه توانبخشی