برخی مراکزفکرآمریکا به جمعبندی پذیرش طرح تقسیم اوکراین وسیطره روسیه برشرق این کشور برای ممانعت از پیروزی مسکو رسیدهاند. آنها معتقدند تعمیق شکاف و مواجهه میان روسیه و غرب و فرسودگی توان آن درتنشهای نظامی و امنیتی و نیز نیاز کمک به رژیمصهیونیستی، به نفع آمریکا در این طرح خواهد بود. به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی تن به طرح کیسینجر(طرحی که قبل از مرگ خود ارائه کرد) داده وخواستار تجزیه بخشهایی ازاوکراین درازای پایانجنگ هستند.
یکی از شاخصهایی که درتحلیل فرامتن جنگ اوکراین باید مورد توجه قرار گیرد، به تابآوری افکارعمومی غرب نسبت به منازعات دروناروپایی و بیروناروپایی بازمیگردد. فرسایشیشدن جنگ اوکراین، تبدیل به پاشنهآشیل زلنسکی و ناتو شده و بسیاری از دولتهای اروپایی تحت تاثیر مخالفت افکارعمومی کشورهایشان از اجرای تعهدات تسلیحاتی و اقتصادی خود در حمایت از دولت زلنسکی سر باز زدهاند. اخیرا نیز مقامات رسمی و دولتی چک در بیانیهای اعلام کردند توان استمرار حمایتهای نظامی خود از اوکراین را از دست دادهاند. در چنین شرایطی مقامات ارشد ناتو در بنبست خودساخته گرفتار شدهاند. ضمن آنکه فرسایشیشدن جنگ غزه و عدم تحقق پیشبینیهای غرب در خصوص نابودی حماس نیز بیش از پیش منتج به بدبینی افکارعمومی کشورهای اروپایی نسبت به فرجام جنگ اوکراین شده است.
شواهد میدانی علیه اوکراین
شواهد میدانی نیز علیه کییف رقم خورده و قدرت مانور ارتش اوکراین را شدیدا محدود ساخته است. شکست ضدحمله ارتش اوکراین علیه روسیه، تمام امیدهای ناتو برای تغییر موازنه در صحنه نبرد را از بین برده و اکنون، بحث بر سر نحوه حذف زلنسکی از معادلات قدرت (ازسوی ناتو) است؛ ممکن است این اقدام با کودتای نظامی یا مجابکردن زلنسکی درباره پذیرش رسمی شکست در مقابل روسیه صورت گیرد. اخیرا رئیسجمهور اوکراین با لحنی خشمگینانه، اخبار منتشرشده در رسانههای غربی مبنی بر درخواست کاخسفید و ناتو از کییف مبنی بر آغاز مذاکرات آتشبس با مسکو را تکذیب کرد. بااینحال مواضع اخیر سران ناتو بهوضوح نشان میدهد چنین اخباری کاملا صحت دارد. زلنسکی به ته خط رسیده و ناتو نیز بهرغم صرف تمام توان خود علیه روسیه، نتوانسته به اهداف تعیینشده اولیه در جنگ دستیابد. در چنین شرایطی بقای زلنسکی حتی برای بایدن و استولتنبرگ نیز توجیهی ندارد. وضعیت کنونی زلنسکی، شاهدمثال گویایی است که بیانگر عاقبت بازی در زمین آمریکاست.
آدرسهای نامربوط زلنسکی
در چنین شرایطی رئیسجمهور اوکراین چارهای جز ارائه آدرسهای انحرافی و غلط در قبال شکست تمامعیار خود و همراهانش در جنگ نمیبیند. او بهوضوح دریافته که تاریخمصرف وی برای اعضای پیمان آتلانتیکشمالی به پایان رسیده و حتی امکان مذاکرات واشنگتن و مسکو بر سر جنگ اوکراین و نحوه پایاندادن به آن (بدون آنکه اوکراین اساسا در این میان تصمیمگیر باشد!) وجود خواهد داشت. زلنسکی درحالیکه کمتر از یکسال تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مانده است، هشدار داد که بازگشت دونالد ترامپ به کاخسفید میتواند «تاثیری قوی» بر جنگ اوکراین داشته باشد. او گفت: «اگر سیاست رئیسجمهور بعدی، هرکسی که باشد، در قبال اوکراین تفاوت کند و سردتر یا اقتصادیتر شود، فکر میکنم سیگنالی خواهد بود که تأثیری بسیار قوی بر روند جنگ خواهد گذاشت.»
این درحالیاست که شکست اوکراین در جنگ، تابعی از حضور دموکراتها یا جمهوریخواهان در راس معادلات قدرت در واشنگتن نخواهد بود. این شکست، اکنون بهنوعی رسمیت یافته و بازیگران بینالمللی درصدد ترسیم مختصات عملیاتی و نهایی آن هستند. در چنین شرایطی دوگانهسازی میان جمهوریخواهان و دموکراتها از سوی رئیسجمهور شکستخورده اوکراین، معنایی واقعی ندارد. اساسا شاید در زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال۲۰۲۴میلادی، نه خبری از جنگ اوکراین باشد نه زلنسکی! ابراز نگرانی رئیسجمهور اوکراین از حضور ترامپ در مسند قدرت در حالی بیان میشود که تصویب بودجه کمکی برای اوکراین در کنگره آمریکا به بنبست خورده و حتی برخی مشاوران بایدن روی خوشی نسبت به این جنگ و مطالبات کییف نشان نمیدهند. در این میان، دولت اوکراین از یکسو باید جدایی بخشی از خاک خود(بخشی از مناطق شرقی به همراه کریمه) را بپذیرد و متعاقبا، تضمین دهد که عضو پیمان آتلانتیکشمالی(ناتو) نیز نخواهد شد. فراتر از آن، اوکراین باید سالها و بلکه دههها، در انتظار بازگشت به دوران قبل از جنگ و رفع آثار این نبرد گسترده باقی بماند. این شرایط دهشتناک، محصول بازی کورکورانه زلنسکی وغربگرایان اوکراین درزمین ناتو(بهویژه آمریکا) بوده است.