به گزارش خبرنگار جامجم، سوم دی ماه امسال مردی۳۷ساله و نامزدش برای تفریح وورزش به بوستان نهجالبلاغه رفته بودند که هدف حمله سارقان قرارگرفتند. زن جوان ازناحیه شانه زخمی و نامزدش براثر اصابت ضربههای چاقو به قتل رسید.
تحقیقات اولیه نشان دادانگیزه مهاجمان سرقت بوده وآنها مرتکب سرقتهای مشابه دیگر هم درپارکهای تهران شدهاند.
آنها درسرقت مشابهی درپارک فدک پسری را باچاقو زده وبا لگد به نامزدش حمله کرده و آنها را مصدوم کرده بودند.
دزدان دریک روز از پنج نفر در بوستان نهجالبلاغه سرقت کرده بودند.ماموران دو روز پیش رد متهمان را در قهوهخانهای در فرحزاد به دست آوردند و در آنجا شش متهم تبعه افغانستان را بازداشت کردند.
در بازرسی از آنها مقداری بدلیجات که متهمان گمان برده بودند طلاست کشف شد. متهمان که پنج نفرشان ۱۶ تا ۱۸ساله و یک نفر ۲۳ساله است مورد تحقیقات پلیسی قرار گرفتند.
آنها به سرقتهای سریالی گوشیها از مردم در بوستانهای سطح تهران اعتراف کردند.
متهمان مدعی بودند، نصیر۱۸ساله سرکرده باندشان است. تازه داماد را او با چاقو کشته و گوشی ۲۰ میلیون تومانی او و دستبند طلای ۱۵میلیون تومانی نامزد وی را به سرقت برده است.
محمدمهدی براعه، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: تحقیق ازمتهمان به ویژه عامل قتل در اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
متهمان رو به روی نامزد مقتول
دیروزاعضای این باند شش نفره سرقت در پلیس آگاهی تهران مقابل نامزد مقتول قرار گرفتند و او با دستان لرزان قاتل را که موهای فرفری داشت از میان بقیه متهمان شناسایی کرد و گفت: من ونامزدم قراربود به زودی ازدواج کنیم که این قاتل بیرحمانه او را کشت. ما اهل ورزش بودیم و هفتهای دوبار به بوستان نهجالبلاغه میرفتیم. متهمان که شال و کلاه داشتند، به ماحمله کردند.دونفرشان مراگرفتند و بقیه سر نامزدم ریختند. دستبندطلایم را به زورگرفتند. حتی باچاقو ضربهای به شانهام زدند. یکی ازسارقان کلاهش افتاد موهایش فرفری بود.همین سارق ۷ضربه چاقو به نامزدم زد و گوشیاش راسرقت کرد.
«پول» در سرقت است!
نصیر ۱۸ساله که عامل قتل تازه داماد است ریزنقش و باموهای فرفری است. خونسردحرف میزند. دیروز با اوگفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
از کی به ایران آمدی؟
۹سال قبل به همراه خانوادهام به ایران آمدیم. به عنوان پیک موتوری کار میکردم و روزی ۲۵۰هزارتومان در آمدم بود.
چطور وارد این باند سرقت شدی؟
سه ماه قبل در بوستان محلهمان با هموطنانم آشنا شدم. سهیل یکی ازهمدستانم که سابقهدار است به ما گفت پول در سرقت است. دریک چشم برهم زدن گوشی را سرقت میکنی، میفروشی و پول خوب دستت میآید. وسوسهام کرد وعضو گروهش شدم. با موتورم به پارکها میرفتیم و با تهدید چاقو تلفن همراه و طلا، سرقت میکردیم.
مرتکب چند سرقت شدید؟
نمیدانم اما سهمم از سرقتها ۵ میلیون تومان شد.
از شب حادثه بگو؟
آن شب شش نفری به بوستان نهجالبلاغه رفته بودیم که مقتول و نامزدش را اتفاقی دیدیم ویکدفعه حمله کردیم که غافلگیر شوند و راحت سرقت را انجام دهیم. دستبند طلای آن زن را همدستانم گرفتند و ماهم سراغ پسرجوان رفتیم تا گوشیاش را بگیریم. میخواست جان نامزدش را نجات دهد که سهیل ضربههای چاقو را زد والان آنمرد زخمی و در کماست.
اما همدستانت تو را به عنوان قاتل معرفی کردهاند؟
نه من آن جوان را نکشتم فقط گوشیاش را سرقت کردم.