روش هاي نادرست مديريت خشم

وقتي براي مديريت خشم، تکنيک‌هاي نادرستي را به کار بگيريم، حرف هايي مي زنيم يا کارهايي مي کنيم که مرتب به خود يا ديگران، از جمله کساني که دوستشان داريم آسيب مي‌زنيم.
کد خبر: ۱۴۴۲۵۸۴

جام جم آنلاین اصفهان؛ مديريت بد خشم، عادتي وحشتناک است که مي تواند منجر به عواقبي فاجعه بار شود. به اين دليل که عصبانيت از آن احساساتي است که وقتي هجوم مي‌آورد، اغلب آدم را به رفتار احمقانه‌ وامي‌دارد. بنابراين، وقتي براي مديريت خشم، تکنيک‌هاي نادرستي را به کار بگيريم، حرف هايي مي زنيم يا کارهايي مي کنيم که مرتب به خود يا ديگران، از جمله کساني که دوستشان داريم آسيب مي‌زنيم. در ادامه 4 روش نادرست مديريت خشم را اشاره مي کنيم:

  1. مهار و سرکوب مطلق : جلوگيري و مهار مطلق هرگز راهي معتبر براي مديريت خشم يا ساير احساسات نيست. در واقع، هرگز نبايد آنچه را که احساس مي‌کنيد انکار يا سرکوب کنيد، يا از احساسات خود دوري کرده سعي کنيد که آنها را ناديده بگيريد. اگر اين کار را بکنيد، خودتان را گرفتار خواهيد ديد.

 در واقع، هيچ نوع سرکوبي هرگز موفق نيست. به دليل اين که انرژي اي که سعي مي کنيد به دلايل فرهنگي، شخصيتي، مذهبي يا از سر ناآگاهي  در درون خود مهار، سرکوب و خفه کنيد، هميشه به شکل نشانه‌اي جسمي يا رواني برمي گردد و اين يعني شما احساسات خود را نادرست مديريت مي کنيد.

در چنين مواقعي ، گاز گرفتن لب و تلاش براي حرکت به سمت جلو به گونه اي که انگار هيچ اتفاقي نيفتاده، درست نيست. بنابراين کاري که مي‌توانيد انجام دهيد اين است که جلوي طغيان‌هاي کنترل نشد? خشم را بگيريد که به عاملي عليه شما يا ديگران تبديل نشوند.

  1. فرو خوردن خشم: يکي از پيامدهاي سرکوب انرژي خشم اين است که در نهايت در درون شما منفجر مي شود. زيرا احساسات از درون ما ناپديد نمي شوند آنها مي مانند تا زماني که مفري به بيرون پيدا کنند. علاوه بر اين، وقتي احساسات منفي را مديريت نکنيد، در نهايت به چيزي ناخواسته تر تبديل مي شوند. در واقع، اگر خشم بدون بيان و ابراز شدن، در درون شما خاموش شود، در مقابل چيزي را در شما برمي انگيزد .

افسردگي، اغلب خشم فروخورده را پنهان مي کند. خشم وجود دارد، اما به جاي هدف قرار دادن کسي که آن را ايجاد کرده است، ممکن است به درون شما برگردد؛ در نتيجه سرزنش و رنجش از خود ظاهر مي شود. اين احساسات ممکن است به صورت ميگرن، سرگيجه و ساير علائم فيزيکي ظاهر شوند. به همين دليل، نبايد منبع يا علت عصبانيت خود را گم کنيد. هميشه از خود بپرسيد که در وهله اول چه چيزي باعث خشم و عصبانيت شما شد.

  1. پرخاشگري منفعل:در روش هاي پرخاشگري منفعل، کلمات، حرکات يا اعمالتان نشان دهنده خشم شما است؛ با اين حال، شما مستقيماً آن را بيان نمي‌کنيد. در واقع، عصبانيت شما پنهان است. شما آن را پنهان مي کنيد، اما نه به روشني انتقالش مي دهيد و نه آن را حل مي کنيد. معمول ترين مثال در اين مورد، استفاده از نکات و نظرات غيرمستقيم است. کنايه زدن و متلک گفتن  يکي از نمودهاي پرخاشگري منفعل است.

پنهان کردن خشم کاري نادرست است زيرا باعث سردرگمي مي شود. هم براي شما و هم براي ديگران. علاوه بر اين، غيرممکن است که با ايما و اشاره و بيان نظرات غيرمستقيم، دلخوري خود را آشکارا ابراز و بيان کنيد. خلاصه آنکه، پوشاندن خشم مي تواند منجر به طولاني شدن غيرضروري درگيري و سوءِ تفاهم ها شود و يا حتي منبع مستقيم درگيري جديدي باشد.

4.خالي کردن عصبانيت بر سر افراد ديگر: گاهي اوقات خشم زنجيره‌اي از پرخاشگري را ايجاد مي‌کند که ماهيتي کاملاً غيرمنطقي دارند. به عنوان مثال، وقتي فردي در محل کار از رئيس خود آزار مي بيند، خشمش را بروز نمي دهد يا از خود دفاع نمي کند، اما وقتي به خانه مي رسد خشم و عصبانيتش را سر همسرش خالي مي کند. همسر او نيز همانجا از خود دفاع نمي کند، اما ناراحت مي‌شود و وقتي بچه ها از مدرسه برگشتند، از کوچک ترين اشتباهشان بي تاب مي شود و سر آنها فرياد مي زند. کودک در برابر مادر از خود دفاع نمي کند اما بعداً خشمش را روي خواهر يا برادر کوچکتر، يا گربه خانگيشان تخليه مي کند.

/* هاجر مقضی خبرنگار جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها