گفت‌وگوی «جام‌جم» با عوامل انیمیشن «شمشیر و اندوه»

روایتی از عشق ولایی ایرانیان

پویانمایی «شمشیر و اندوه» به کارگردانی عماد رحمانی، مهرداد محرابی وتهیه‌کنندگی مهدی جعفری، روایتی از عشق ایرانیان به رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) را روایت می‌کند. این فیلم برهه‌ تاریخی بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع) تا ورود امام حسین(ع) به کربلا را از زاویه‌ دید یک ایرانی که در شهر مدائن ساکن است، روایت می‌کند.
کد خبر: ۱۴۴۴۲۷۵
نویسنده علی رحیمی - گروه فرهنگ و هنر
روایتی از عشق ولایی ایرانیان
 
این اثر مخاطب نوجوان و جوان را هدف‌گذاری کرده تا روایتی تاریخی را به امروز و اکنون ایران پیوند بزند. به بهانه اکران این انیمیشن درچهل ودومین جشنواره فیلم فجر، گفت‌وگویی با دو کارگردان و تهیه‌کننده این اثر داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

گفت‌وگو با مهرداد محرابی، کارگردان فیلم «شمشیر و اندوه»
به‌دنبال آرمان از دست رفته


انیمیشن شمشیر و اندوه یکی از انیمیشن‌های سینمایی راه یافته به چهل و دومین دوره جشنواره فجر ‌است که گرچه در نگاه اول محوریت مذهبی و اسلامی دارد اما وقتی به عمق داستان ورود می‌کنیم نمودی بارز از ویژگی بارز ایرانیان در هماره تاریخ یعنی آزادیخواهی و آرمانگرایی نمود می‌یابد که وجهه ایرانی بودن آن را اولی می‌کند.عماد رحمانی و مهرداد محرابی در این انیمیشن که مخاطب اصلی آن را جوانان و بزرگسالان تشکیل می‌دهند، ازاسکن انسانی(متا-هیومن) استفاده می‌کنند که در تاریخ انیمیشن ایران بی‌سابقه است و باعث شده که این انیمیشن متفاوت و خاص محسوب شود. محرابی که چندی پیش با بازی سفیر عشق، عنوان برترین بازی جشنواره فجر را از آن خود کرده بود، حال در تلاش است در جشنواره فیلم فجر نیز نام خود را ماندگار کند. در ارتباط با تولید این اثر و دغدغه‌های ساخت آن گفت‌وگویی با او انجام دادیم:

از داستان شمشیر و اندوه شروع کنیم، خط سیر قصه درباره چیست؟
شمشیر و اندوه یک کار بلند سینمایی حماسی و قهرمان‌محور است که در ژانر درام و با محوریت‌های تاریخی ساخته شده است ولی داستان خیالی دارد. این اثر ۹۲ دقیقه‌ای یک پویانمایی ایرانی- اسلامی است که از زمان به شهادت رسیدن امام حسن مجتبی‌(ع) آغاز شده تا زمانی که امام حسین‌(ع) وارد کربلا می‌شود.قهرمان داستان که کارن نام دارد در شهر مدائن زندگی می‌کند. پدر کارن شخصیت اصلی داستان و جزو علویان مدائن و از آزادیخواهان راه امام حسن(ع) بود که در حمله به علویان به شهادت می‌رسد. کارن از این حمله نجات پیدا می‌کند و به بخارا می‌رود و در آنجا بزرگ می‌شود. او در جوانی با توجه به کشتار علویان در بخارا، مجددا مجبور می‌شود به شهر خودش مدائن بازگردد. او در مدائن راه مبارزه را شروع می‌کند. او و همراهانش در مسیر آزادیخواهی تلاش دارند به کاروان امام حسین(ع) ‌بپیوندد که اتفاقاتی برایش پیش می‌آید که مخاطب با دیدن فیلم خواهد دید و امیدوارم لذت ببرد.
 
دغدغه شما از تولید این اثر چه بود؟
این انیمیشن بیشتر برای نوجوانان و جوانان ساخته شده و قصد دارد واقعه کربلا را که یکی از وقایع بسیار مهم و از نقاط‌عطف تاریخ اسلام است؛ از یک زاویه دید متناسب با فرهنگ ایرانی و متفاوت با آنچه که پیش از این وجود داشته؛ برای مخاطبان خود روایت کند. نکته مهمی که لازم می‌دانم بر آن تاکید داشته باشم این است که مخاطب ما بیشتر قشر نوجوان، جوان و بزرگسال است. در حقیقت یکی از اهداف‌مان این بود جدای از تفکری که انیمیشن را برای کودکان می‌داند، دید متفاوتی به انیمیشن داشته باشیم و آن را برای یک قشر جدی‌تر و بزرگ‌تر و مخاطب بزرگسال درنظر بگیریم. 
 
مخاطب با تماشای این فیلم قرار است چه مفاهیمی از آن به‌دست آورد؟
داستان درتلاش برای روایتی متفاوت ازیک برهه آشنا از تاریخ اسلامی است. لوکیشن درمدائن وبخاراست. برهه زمانی داستان دردوره تاریخی بین دوران حکومت امام حسن(ع) وامام حسین(ع) است.دغدغه اصلی درخود متن داستان است، آرمان‌طلبی؛ مفهومی که مربوط به دوره تاریخی خاصی نیست ودرذات همه انسان‌ها وجود دارد، چون انسان همیشه به دنبال عدالت است و برای آرمانش تلاش می‌کند. این مفهوم با وجودی که در انیمیشن دست‌مان بازتر است اما تاکنون در ساختار سینمایی برای مخاطب جوان و بزرگسال آن‌گونه که باید پرداخته نشده است، این‌که روایت جذابی داشته باشد و بتواند به خوبی نکات مدنظرش را انتقال دهد. 
 
یکی ازویژگی‌های خاص یک اثر سینمایی، به‌ویژه در حوزه‌های مذهبی پرهیز از شعارزدگی و تمرکز بر باورپذیری موضوع است، برای رهایی از این فشار ذهنی مخاطب چه کردید؟
لازم است بدانید که ما به دنبال قهرمان‌سازی یا نمایش یک ابرقهرمان نیستیم. کاراکتر کارن در این فیلم ابرقهرمان نیست که همه چیز را بداند یا رهبر بوده و هیچ اشتباهی نداشته باشد. سعی کردیم کاراکتر و اتفاقات را باورپذیر کنیم تا حس شعارزدگی از این فرمی که همه از قبل می‌دانند، فاصله بگیرد. 
 
در قصه شما بریکی ازویژگی‌های خاص ایرانیان در تاریخ یعنی عدالت‌طلبی و آزادیخواهی دست گذاشته‌اید، فکرمی‌کنید این اثر چقدر برای نسل امروزکه تاریخ خود را نمی‌داند یابه عبارتی بهتربه‌درستی برای او شرح داده نشده است،می‌تواند مفید باشد؟
هدف اصلی ما این بود که به اندازه خودش تاثیر بگذارد و این روحیه و خواستار تاریخی را به تصویر بکشد. تمام تلاش بر این محور بوده و امیدوارم تاثیر داشته باشد.
 
از سختی‌ها و مشکلات‌تان در مسیر ساخت اثر بگویید؟
این اثر حدود دو سال زمان برد. تولید اثر با این سبک اجرا را در ایران نداشتیم. برای جذب بیشتر مخاطب لازم بود تا از تکنولوژی روز استفاده کنیم. از موشن‌کپچر صورت و بدن برای واقعگرایانه شدن استفاده می‌شود و در کنار آن تلاش داشتیم انیمیشن رئال باشد و حس یکپارچه کاراکترها به مخاطب دست بدهد. چون عموما در این‌گونه انیمیشن‌ها احتمال تغییر در ظاهر و چهره کاراکتر در لوکشین‌های مختلف وجود دارد و خیلی باید برای یکپارچگی و پیوسته بودن کاراکتر تلاش کرد. در کنار آن از نظر بصری ساخت کاراکترها که با آن برهه تاریخی بخواند، واقع‌گرایانه باشد، چهره‌ها از نظر جغرافیایی مطابقت داشته باشند، حس شود کاراکترها مال این سرزمین و این برهه تاریخی هستند. اینها چالش‌هایی بود که در طول اجرا ما را اذیت می‌کرد.یکی دیگر از چالش‌های مهم، بحث ریتم بود. ما می‌دانستیم که کار رئال و جدی برای مخاطب نوجوان و جوانی که به طور دائم در ارتباط با محصولات مشابه اما حرفه‌ای‌تر جهان است و از طرفی حوصله وقت گذاشتن روی هر محتوایی را ندارد، سخت است. باید روی ریتم کار شود. جلسات زیادی داشتیم تا بتوانیم با تکنیک‌های مختلف از جمله ساخت لوکیشن‌های زیاد، حرکت در برهه‌های تاریخی مختلف و طراحی صحنه‌های اکشن، ریتم را تندتر کنیم. 
 
با توجه به این‌که تمرکز فیلم بر یکی از برهه‌های تاریخی ایران است، آیا نمایش آداب و رسوم و فرهنگ گذشته ایران به نسل جدید در کانون توجه‌تان بود؟
بله تا جایی که داستان و روایت اجازه می‌داد، کار کردیم؛ مثلا مراسم سنتی چهارشنبه‌سوری را داریم. در کنار آن با بررسی و پژوهش بر روی نوع پوشش، نوع دیالوگ‌ها، معماری و...آن برهه زمانی،چه ازنظر ملی وچه اسلامی،سعی کردیم حس ایرانی بودن را نشان دهیم. حتی شعر چهارشنبه‌سوری را نیز ما در فیلم آوردیم.
 
بررسی‌ها نشان می‌دهد که آثار متمرکز بر ابرقهرمان را بچه‌ها دوست دارند. نمونه‌های خارجی زیادی در جهان داریم که با استقبال روبه‌رو شده‌اند. مخاطب پرتوقع برای درک اثر مطمئنا ابرقهرمان شما را با ابرقهرمانان مطرح مقایسه می‌کند. احساس می‌کنید آیا توان رقابت با آنها را دارید؟
قطعا مقایسه با یک صنعت بزرگ که سالیان سال در کار تولید انیمیشن هستند، سخت است و این‌که کاراکتر بتواند با آن رقابت کند نیز سخت است اما با توجه به بازخوردهایی که گرفتم به نظرم مخاطب راضی بود. در کنار آن سعی کردیم روی ایده‌هایی کار کنیم که به وسیله آنها بتوانیم با تولیدکنندگان بزرگ که آشنایی با فرهنگ ما ندارند یا توان ایده‌پردازی در این زمینه را ندارند، رقابت کنیم. مثلا کارن وسیله‌ای مکانیکی روی دستش دارد که صحنه‌های اکشن با محوریت این پرتابه ایجاد می‌شود؛ با آن بالا می‌رود؛ دشمنان را با آن می‌زند، افرادی را با آن دستگیر می‌کند و...فضای خیلی خاصی ایجاد می‌کند که نوجوانان لذت خواهند برد. نکته دیگر این‌که یکی از ویژگی‌های مهم این پویانمایی که البته در فیلم‌های روز سینمای جهان وجود دارد، استفاده از سیستم صدای دالبی سه بعدی است و رندر این انیمیشن هم درداخل کشور انجام شده و با دوزبان فارسی وانگلیسی هم تولید شده است.
 
برای اولین بار است درجشنواره هستید. ازاهمیت حضور در جشنواره بگویید چقدر درتحقق اهداف‌تان اهمیت دارد؟
بودن در جشنواره که قبلا بزرگان زیادی درآن حضور داشته‌اند برای ما خوشحال کننده است. مطمئنا تاثیرات مثبتی در ادامه روند کارما خواهد داشت. امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد. به نظرم جشنواره فجر پرشوری  خواهد شد؛ هم از نظر انیمیشن که برای اولین بار چهار اثر را در خود جای داده هم از این لحاظ که باعث دیده شدن شمشیر و اندوه خواهد شد و با توجه به بازخوردهایی که خواهد داشت همچنین می‌تواند هم در خصوص اکران اصلی  و هم کارهای بعدی کمک رسان باشد.
 
به فکر مخاطب جهانی هم هستید؟
بله سعی می‌کنیم هم نسخه خارجی برای کار داشته باشیم و هم این‌که در جشنواره‌ها شرکت کنیم تا در اندازه خودش دیده شود.


گفت‌وگو با مهدی جعفری‌جوزانی، تهیه کننده فیلم «شمشیر و اندوه»
باید با نوجوان و جوان با رسانه روز گفت‌وگو کنیم 


انیمیشن سینمایی شمشیر و اندوه، اولین فیلم بلند مرکز دیجیتال مهوا، بزرگ‌ترین کارخانه تولید بازی و انیمیشن غرب آسیاست که با بهره‌گیری از مجهزترین و مدرن‌ترین سامانه‌های پیشرفته تولید محصولات دیجیتال در عرصه‌ پویانمایی ها، فیلم‌های سینمایی، سریال‌ها، بازی‌های رایانه‌ای و همه آنچه به عنوان هنر دیجیتال و رقومی مطرح می‌شود؛ به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده است.در ارتباط با این انیمیشن گفت‌وگویی با مهدی جعفری جوزانی مدیرعامل این مرکز، که به عنوان تهیه‌کننده این اثر نیز فعال است انجام دادیم: 
 
فعالیت‌های مرکز دیجیتال مهوا عموما بر بازی است، چه شد که به سمت پویانمایی و ساخت انیمیشن نیز حرکت کردید؟
موضوع توجه به تکمیل زنجیره فرهنگی یک محصول همواره برای ما مهم بوده است. یک بازی به نام سفیر عشق ساخته شد و مورد استقبال قرار گرفت. لذا برای زنده ماندن این مسیر تصمیم گرفتیم با الهام از آن بازی، یک فیلم سینمایی بسازیم. اگرچه محتوای دو اثر به هم نزدیک نیستند اما خمیرمایه‌هایی از قصه سفیر عشق در شمشیر و اندوه وجود دارد چون اگرچه هم موضوع تاریخی آنها چندسالی متفاوت است و شخصیت‌ها هم کاملا متفاوت هستند ولی زمینه شکل گیری آنها یکی است. البته در ابتدا تصمیم داشتیم برای سفیر عشق کاری بسازیم اما به مرور قصه تغییر کرد به این روایت رسید. 
 
هدف از تولید این انیمیشن چه بود؟
هدف اصلی ما از ساخت انیمیشن شمشیر و اندوه این بود که در ضمنِ روایت کردن وقایع مهم تاریخ اسلام به نحوی دیگر، نگاهی به نقش ایرانیان و حضور پررنگ آنها در این عرصه داشته باشیم و در مخاطبان ایرانی و فارسی زبان خود هم‌حسی ایجاد کنیم. این انیمیشن قصد دارد پیام اصلی خود را به شکلی متفاوت به مخاطبان خود برساند. علاوه بر آن، این فیلم یک پیام فرعی هم دارد و آن این است که انیمیشن فقط برای کودکان نیست. مخاطبان انیمیشن «شمشیر و اندوه» علاوه بر نوجوانان، جوانان و بزرگسالان هم هستند. ما سعی کردیم این انیمیشن را متناسب با سلیقه سنین مختلف طراحی کنیم تا توجه مخاطبان بیشتری را جلب نماید.
 
همان‌گونه که می‌دانید در اثر حاضر که انیمیشن ارتباط تنگاتنگی با نسل جوان و نوجوان دارد، نقش به سزایی برای انتقال فرهنگ و تمدن ایفا می‌کند؛ به عنوان یک مرکز مهم انیمیشن‌سازی در کشور، آیا در‌این خصوص برنامه‌ای دارید؟
ما همین الان که با شما مصاحبه می‌کنم در حال تهیه دو انیمیشن دیگر‌هم هستیم و سال آینده بازهم مهمان جشنواره فجرخواهیم بود البته این مژده را بدهم که ما با بیش از دو اثرمی‌آییم. هرچند امسال هم علاوه بر این انیمیشن، در فیلم رویاشهر نیز به عنوان پشتیبان و سرمایه گذار حضور داریم. نقشه ما این است که با جامعه نوجوان و جوان با ابزار روز گفت‌وگو داشته باشیم. باز روایت تاریخ ایران و فرهنگ ایرانی برای مخاطب ایرانی است و همچون بازی و انیمیشن یک زبان بین‌المللی دارد و اکران بین‌المللی اندوه و شمشیر در برنامه است. 
 
کودکان امروز خیلی متوقع هستند چون هر اثری ساخته می‌شود، آن را  با نمونه‌های جهانی، مقایسه می‌کنند. برای جلب نظر این مخاطب پرتوقع از چه ظرفیت‌هایی استفاده کردید؟
برای حرف زدن با کودکان و نوجوانان ضمن آن‌که باید قصه خوبی داشت، به ذائقه آنها نیز باید احترام گذاشت. تیم شمشمیر و اندوه تمام تلاشش را کرده تا به مخاطب احترام بگذارد. بچه‌ها روی جزئیات کار خیلی دقت کردند. به نظرم با یک شاهکار چه از لحاظ کیفیت فنی و چه بصری روبه‌رو هستید. مطمئنا کودکان بعد از تماشای فیلم به این نتیجه می‌رسند که تیم اجرایی به وقت آنها احترام گذاشته است و تلاش کرده تا مخاطب ضمن دیدن روایت، با یک اثر قابل دفاع از نظر کیفیت و فنی روبه‌رو شود که اثر برایش جذاب خواهد بود.
 
صحبت‌های‌تان را با تمرکز بر زنجیره فرهنگی شروع کردید.از برنامه‌های‌تان برای ایجاد یک زنجیره فرهنگی در انتقال هویت ایرانی ـ اسلامی به نسل نوجوان و جوان‌ بگویید. 
در موضوع بازار‌پردازی در مورد این اثر اقداماتی شده است که در دوره اکران آن بروز و ظهور خواهد کرد. در تکمیل زنجیره با استفاده از بازی موبایل، اکشن فیگور و سایر عناصری که برای مخاطب جوان جذابیت داشته باشد، تلاش می‌کنیم بازارپردازی داشته باشیم. مذاکراتی با برخی همکاران سینمایی داشتیم مثلا بازی فیلم تک‌تیرانداز را ساختیم. اگر فیلم سینمایی موفقی روی پرده می‌آید که جذابیت‌های یک بازی را هم دارد مثل قلب رقه - که احساس می‌کنم مایه‌های بازی زیادی دارد- همکاری خواهیم کرد. این زنجیره واقعا مدنظر‌است باید به این سمت برویم؛ اگر نرویم مثل خیلی کارهای دیگر بی‌نتیجه می‌ماند.
 
احساس نمی‌کنید پراکنده کاری در انتشار آثار فرهنگی در کشور داریم و نقشه راه منسجمی وجود ندارد؟ در کشورهای دیگر این‌گونه نیست؛ مثلا مرد عنکبوتی ساخته می‌شود؛ بعد فیگور، بازی، اسباب بازی و ... را هم دارند اما در ایران هر گروهی برای خود کار مقطعی می‌کند!
کاملا حرف شما درست است. اما ما چند شناسه را تعریف و روی آنها تمرکز کردیم؛ از آنها انیمیشن سینمایی، بازی، سریال، لوازم‌التحریر، فیگور، اسباب بازی، اتاق فرار و ... باید داشته باشیم. نقشه راه داریم اما تازه وارد کار شدیم و کار فرهنگی زمانبر‌است. فکر‌می‌کنم در یک سال پیش رو خبر بیشتری از‌ما ببینید.
 
شما بازی برتر‌جشنواره فجر‌امسال شدید. احساس می‌کنید در فیلم فجر‌هم سیمرغ بگیرید؟
امید دارم؛ اما واقعیت این است که ما برای سیمرغ به جشنواره نیامده‌ایم. سیمرغ را خانواده انیمیشن ایران گرفت، وقتی این بستر ایجاد شد که چهار‌انیمیشن سینمایی در‌فجر‌بیایند و باید به جامعه انیمیشن ایران تبریک گفت. وقتی انیمیشن بچه زرنگ رکورد فروش را زد، سیمرغ را انیمیشن ایران گرفت. وقتی پسر‌دلفینی موفق شد، ما جایزه گرفتیم. من می‌خواهم کری بخوانم. به هنرمندان فیلم‌های رئال می‌گویم که بدانید رقیبی وارد میدان شده که آن‌هم انیمیشن است و بدانید که انیمیشن به خاطر ژانر و جنس مخاطب، قطعا رقیب جدی شماست. شعار ما این است‌؛ ما با این نیت آمدیم که بگوییم انیمیشن فقط برای بچه‌ها نیست. شعار ما در شمشیر و انبوه این است که با انیمیشن می‌توان برای بزرگان هم فیلم جذاب ساخت و برای بیان حرف‌هایی که در فیلم رئال پرهزینه است یا امکان تولید نیست، استفاده کرد.امسال ما خودمان را در جشنواره به‌عنوان مهمان در‌نظر گرفتیم؛ مهمانی که قرار است حالا‌حالاها بماند. امسال جامعه بازی کشور مهمان جشنواره فیلم فجر شده است به خاطر همین در جاهایی از فیلم فضای بازی را نیز می‌شود منتقل کرد و حس این را بگیرد که این اثر می‌تواند یک بازی خوب هم باشد.

عماد رحمانی نویسنده و کارگردان شمشیر و اندوه:
یک سفر طولانی، اما شیرین

دنیای رویایی، همون دنیای زیبایی است که به هر شکل که دوست داشته باشی می‌شود آن را شکل داد و از دیدن و زندگی کردنش لذت برد. کودکی من با تماشای رویا‌های محقق شده دیگران و رویاپردازی‌های خودم سپری شد. همیشه با خودم به دنبال راهکاری برای ورود به این دنیای دوست‌داشتنی بودم تابافن روایت آشناشدم‌که به نظرم همان کلیدواژه رسیدن به رویاست. بدین ترتیب وارد جهان خلق داستان شدم. شروعش با نویسندگی و کارگردانی بازی‌های ویدئویی از سال۱۳۸۸ تا همین امروز بود که منجر به تولید بیش از ۱۵بازی ویدئویی با روایت‌هایی ازهرسمت و سو شد. ازادبیات فولکلور ایران تا هزار و یک شب و سیاست و تاریخ. اماساخت و روایت در دنیای سینما به سال ۱۳۹۹ برمی‌گردد. جایی که به پیشنهاد مردی که امروز تهیه‌کنندگی شمشیر و اندوه‌‌ را به عهده دارد، رویای بزرگتری به من پیشنهاد شد و آن ورود به سینما با نگارش و هدایت یک انیمیشن سینمایی بود. بدین ترتیب همان رویای کودکی این‌بار در دنیای انیمیشن برای من بازتعریف شد. ورود به شمشیر و اندوه یک تجربه بی‌نظیر از روایت بود و هدایت، از خلق و خلق و خلق. ماجراجویی عجیبی که حالا یک واقعیت غیر قابل انکار بود. یک دنیای نو، یک خلق تازه، یک سفر طولانی اما شیرین. یک روایت به ژرفای تاریخ، اما با مفاهیمی که هنوز برای همه مردم دنیا، هر روز، معنا می‌شوند. این‌که چطور کاخ آرزوهای کارن، کاراکتر اصلی داستان، در روز تولدش فرو می‌ریزد و تنهایی سراغش می‌آید. این‌که چطور معجزه عشق آندیا، کارن را سرپا کرده و به سمت هدفش هدایت می‌کند. ساخت شمشیر و اندوه تبلور رویا و روایت بود و امیدوارم این دنیای ساخته شده که سرشار از تمامی احساسات انسانی و پر از پیچیدگی‌های فنی تولید و تلاش برای بالاترین کیفیت اجرا بود، بر چشم بینندگان، زیبا و بر دل‌ها گوارا بنشیند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها