حسینیه معلی؛ پیروز تقابل با جریان خزنده اسلام زدایی

به یاد آوریم با تبدیل اخراجی‌ها به پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران، طبق خط بی‌بی‌سی تا سرحد عجیب راه‌انداختن فاشیستی کمپین تحریم تماشای اخراجی‌ها و ممانعت از فروش فیلم پیش رفتند.دوگانه فیلم فرهادی مقابل فیلم ده‌نمکی را کوشیدند به اعماق جامعه ببرند و فروش بیشتر اخراجی‌ها خشمگین‌شان کرد. این کینه‌ورزی شامل دمونستراسیون ۲۲بهمن وراهپیمایی هرساله می‌شود.شامل محبوبیت رئیسی در قوه قضاییه و شامل مقاومت متحد ایران در حمایت ازغزه و شامل چهره فرهنگی و ژرف رهبر انقلاب و شامل رشد علمی و دانشمندان جوان و اختراعات و رشد دانش‌بنیادین و رشد هسته‌ای هم شده‌است. حسینیه معلی با قرار گرفتن در معرض این کین، حالا می‌تواند سربلند باشد.
   
بن‌بست نقشه توسعه فرهنگ هالیوودی 
اما چرا حسینیه معلی و تخریبش این‌قدر برای طیف‌های ناراضی از پیشرفت جمهوری اسلامی مهم است. باید گفت برای این‌که با معلی پروژه اسلام‌زدایی و نفوذ خزنده با شوهای پرزرق و برق آمریکایی‌وار شکست خورده است. برای آن‌که اجرای جذاب از فضای صرفا سوگ به فضای سرور اهل‌البیت(علیهم السلام) پیشروی کرده‌است و ضد‌انقلاب را مایوس کرده که برنامه‌سازان مذهبی در محبس عزا زندانی شوند. برای این‌که نقشه توسعه فرهنگ هالیوودی با بن‌بست روبه‌رو شده‌است. حسینیه معلی، می‌تواند از جهت‌های گوناگون یک الگو در تغییر ساختار تلویزیون پیرامونی به رسانه‌ای با مسیر نوگرایی و شادی دین‌پرورانه اسلامی باشد اما شرط این تداوم موفقیت چند چیز است‌:

۱ــ مدرن‌ها دچار این توهم هستند که امر دینی در دنیای معاصر مرده است و نمی‌تواند به نیازهای گوناگون انسان امروزی پاسخ گوید مناسبات ساختاری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بناگزیر مدرن و اسلام ناتوان از برآوردن احتیاجات مردم است. رسانه و اداره رسانه امری مدرن است و ذهن مذهبی در پرکردن شاد اوقات فراغت همراه با مراعات حلال و حرام و نشر نگاه مذهبی ناکام مانده است‌. علت خشم و انزجار از حسینیه معلی و اقدامات هماهنگ تمام صفحات و مجموعه‌های معاند در حمله به این برنامه همین است. چرا باید این اقدام هماهنگ علیه یک برنامه معارفی صورت گیرد؟ تخریب معلی در فضای مجازی و رسانه‌ای در اصل گوشه‌ای از جنگ ضد‌انقلاب و نارضایتی‌اش از رشد و ‌حیات پویای انقلاب اسلامی و طرد نامحرمان است. جایگزین بهتر برای برنامه‌های نمایش پرزرق و برق مقلد تلویزیون آمریکا ناراحت‌شان می‌کند. می‌خواستند خندوانه و دورهمی و عصر جدید راه جامعه مدرن نیست‌انگار را هموار کند اما حسینیه معلی برعکس رشته‌هاشان را پنبه کرد. هیچ‌کس مخالف برنامه مفرح و انتقادی نیست، بلکه با بردگی غربگرا و نیش مدام به ارزش‌های دینی و انقلابی مخالف است و معلی برعکس نه‌فقط سیاه‌بازی و سیاه‌نمایی نمی‌کند، بلکه محل اتصال شادی و نشاط با اهل‌بیت است. حفظ این معرفت از عوامل توفیق الهی و استمرار برنامه است

۲_عامل دیگر نوآوری و ابداع مدام است.
 
۳_کارشناسی متخصصان و روان‌شناسان اجتماعی و جامعه‌شناسان و فرهنگ‌شناسان و اساتید مردم‌شناسی و هنر مشورت‌های آنان راز حیات سرزنده حسینیه معلی خواهد بود .

۴_زندگی، زندگی و باز زندگی، مردمی بودن، مردمی و باز مردمی بودن و پیوند با فرهنگ غنی ایرانی و ابداعات خلق فارس و ترک و کرد و بلوچ و غرب ایرانی و انکشاف آیین‌های‌شان و‌... این امر بس مهم است.

۵_امر بین‌الامرین، یعنی تعدادی و معتدل بودن. روحیه حسینیه معلی باید این ویژگی‌های اسلامی و هویت ایرانی باشد. 

۶_ گریز از زرق و برق‌. به‌نظرم مستوران در دور اول بس اصالت روایت عناصر واقعی افسانه‌های ایرانی داشت. در دور دوم زرق و برق آن را پر کرد و در عوض مقهور داستان‌ها و شخصیت‌های فاقد اصالت افسانه شد. باید مانع شد تا این زرق و برق عقب‌مانده و بریز و بپاش در معلی صورت گیرد. حفظ صمیمیت و طبیعی و مردمی بودن برنامه و زیبایی اصیل رفتاری و گفتاری‌اش مهم است .

۷_ باید با نگاهی بین‌المللی و لااقل منطقه‌ای، حسینیه معلی را تولید کرد.حضور کسانی مثل باسم کربلایی و دیگر چهره‌های مذهبی جهان ارزشمند است. برنامه معلی ضمن سوگ و سرور باید اهل‌البیت(علیهم‌السلام)ومعارف عترت را به مردم منطقه و جهان بشناساند.

۸_ یک بار به اولین کار گروه رستاک و آلبوم نواهای عاشورایی اقوام مختلف‌شان که عالی و مسحور‌کننده بود، اشاره کردم‌. تحقیقات فولکلوریک علمی و استفاده از نتایج آن در حسینیه معلی کار ارجمندی است.

۹_ به‌نظرم طرح پاره‌ای از مسائل انتقادی با خرد دینی به‌صورت نمایش یا گفتار‌ویژه، به مردمی بودن و یکسویه نبودن معلی و بیان درد‌ها کمک می‌کند.

۱۰_ شخصیت‌های محبوب قرآنی جهانی و دانشمندان جهان اسلام را دعوت و معرفی کنید و در‌باره امام حسین(ع) و ائمه معصوم‌(ع) با آنها به گفت‌وگو بپردازید‌، به‌ویژه نخبگان جوان مومن ایرانی و خارجی الگوی خوبی برای تربیت بچه مسلمان‌ها محسوب می‌شوند.

۱۱_ اگر گروه‌های تلفیقی در موسیقی به ما ادغام خلاقیت و سنت را یاد‌آوری می‌کند، همین امر در اجرا و مجریگری برنامه مهم است‌. برنامه باید انعطاف اجرایی داشته باشد و بیش از چهار نفر مداح فرهیخته به امکانات متنوع دیگر هم بیندیشد.این برنامه با حفظ وقار و آداب و ادب پیوند به اهل بیت و نشر فرهنگ غنی دینی از انواع تجارب اجرایی نو می‌تواند بهره‌مند شود‌. انواع دستیاران اهل تئاتر و پانتومیم و استندآپ کمدی و روش‌های تازه نمایش هماهنگ با سوگ یا سرور می‌توانند به برنامه کمک کنند.

۱۲_ همه دست اندر‌کاران معلی باید به‌یاد داشته باشند فضای پاک نشاط دینی را وسیع و فراگیر ببینند‌. حسینیه معلی همچنین آموزش ادب و دوستی و وحدت است و امیدوارم مکان کوچک بی‌توجهی‌ها هم برطرف شود. مثلا ۱۱ کودک از آفریقا سرودی را به فارسی خواندند. باید محبت و احترام به شخصیت آنان خیلی بیشتر می‌بود. با هرکس و همه دو جمله گفت‌وگو که اهل کجاست و چگونه گرد آمدند مگر چقدر وقت می‌برد که از همه نپرسیدند؟ کلا۱۱ نفر بودند. ضمنا ابراز محبت بیشتر به کارشناسان غیرایرانی ضروری است.

۱۳_انتخابات مهم آن است که سازندگان برنامه خود را در مقام گفت‌وگوگر با همه مسلمانان جهان ببینند. یعنی حوزه دینی در جهان گذشته فراگیر همه دانش‌های طب، هیات، ریاضی و حکمت بود. امروز هم دانشمندان، هنرمندان، ورزشکاران مومن و عاشقان حسین در همه رشته‌ها و نخبگان رشته‌های مختلف و دانشجویان برجسته رشته‌های دکتری در همه رشته‌ها که آستان‌بوس ائمه اطهارند حتی چهره‌های جهانی اسلام و ادبای مومن و عالمان بزرگ و مردان ایستادگی و مقاومت برابر جهان کفر همچون مداحان و قاریان با شخصیت ایمانی آنان هم باید در گوشه‌ای از حسینیه معلی نقشی داشته باشند و نباید دین و مسجد و حسینیه از علم و دانش اهل ایمان بگسلد، البته برنامه‌ای شاد و مستقل هم خوب است که تدارک دیده شود تا همه این عاشقان نخبه و استعدادهای تابان جهان اسلام را گرد آورد اما فعلا درحسینیه معلی، استعدادیابی ومعرفی استعدادهای بزرگ مومنان وحضور دانشمندان اهل بیتی همه رشته‌ها زیباست.

به‌نظرم معلی می‌تواند به برنامه هفتگی بدل شود که با روحیه مذهبی نقش نشاط افزایشی عام ایفا کند و البته در محرم و صفر و رمضان واعیاد مذهبی برنامه ویژه داشته باشد ودرباقی سال به سخنگاه ونمایشگاه استعدادهای گوناگون وشادی افزایی جامعه مسلمانان و برنامه‌هایی مبدل شود که کار خنده ومسابقه واستعدادیابی را با روحیه اجرای مذهبی گره می‌زند.نه آن که طبق توطئه مدرنیته برنامه مذهبی را به سوگ و سرور منحصر مناسبت‌های مذهبی و گسسته از زندگی روزمره و جدا باقی امور اجتماعی بدل سازد.چرا نباید معرفی یک پزشک حاذق مومن خدمتگزار مردم یک دانشمند هسته‌ای از جان گذشته یک فیزیکدان یا دانشمند ژنتیک یا جامعه شناسی و یک پژوهشگر سلول‌های بنیادین و یک پدر و مادر برجسته و انواع استعدادهای نوجوان در برنامه معلی جایی داشته باشد. یک برنامه مذهبی مفرح که محتوایی نه تبلیغ عصر جدید مدرن بلکه عصر منتظر و موعود عدل جهانی و زندگی امام زمانی و دینی باشد و همه جامعه را در بر گیرد و به همه اکناف جهان اسلام و مسلمانان همه جهان پیوند بخورد خیلی ضروری است. خود حسینیه معلی پایه خوبی برای تبدیل به برنامه هفتگی با این روحیه و این مجریان است.

دلایل آفتاب
درپایان می‌خواهم بگویم کافی‌است حسینیه معلی روز شنبه را تماشا کرده باشید. همین یک برنامه چون آفتابی دلیل آفتاب است و گویای علت حمله جنون بار بی‌بی‌سی و شبکه‌های کفتار و اذناب و سربازان فساد و ابلیس است به حسینیه معلی و همه آنان که از لبان‌شان نه کلمات بلکه شیاطین و خون کودکان غزه و مظلومان جهان می‌چکد .حسینیه معلی این شب آمیزه ای بود از اصالت و شکوه عشق به اسلام و سرور و نشاط ژرف و حقیقی و بی ادا و بدون ظاهر سازی از مسلمان بودن . نشاط ایمان و خوشی پاک زیستن در پیوند قلوب با مهر الهی و اهل‌بیت و جوشش معرفت و نشر آگاهی اصیل و شوق پیوند با کلام‌ا... و عترت و نمایش شادمانی مذهبی اقوام و برپا کردن شور یزله و گره خوردگی عشق به علی و عباس و اولیای معصوم علیهم السلام با عشق به ایران و انقلاب اسلامی و امام انقلاب اسلامی و حضرت آقا دامت برکاته و آمیزه شادی با حماسه و ارتقای معرفت سیاسی و مقاومت برابر ظلم جهانی و تحکیم هویت اصیل دینی جهانی و...اینها دقیقا مسیر معکوس برنامه‌های غرب‌زده و تزریق کننده فرهنگ دشمنان خدا و دشمنان اسلام و مردم مسلمان و ایران است که کارشان شادی دین زدایانه شده بود و ترویج عصر جدید و کبر و نفسانیت. اشکال آنان شادی نبود. شادی گسسته از ترویج دین و لهو بود. شادی نیست انگارانه مدرن بود. مشکل آنان کشف استعداد نبود، سوق دادن استعدادها به شعبده بود و صرفا سرگرم شدن به دنیا و مفهوم مبتذلی از نوآوری در فراغت‌شان. فراغت برای کسب نشاط از دوستی مومنانه و رفاقت معنوی و مزاح پاکدلانه نبود و خوش خلقی حاصل از رهایی از دنیاپرستی و دلگرمی به اتکا و اتکال به حق. این خودیابی و رها شدن از ناتوانی و گرفتن مهار فرهنگ شادی از دست مقلدان فرهنگ. کفر کار بزرگی است. همه اینها آتش به دل کافران و منافقان و بی‌دینان دشمن اسلام می‌زند.‌ علت خشم و حمله‌شان به حسینیه معلی همین است.