همه چیز جهت برگزاری انتخابات یازدهم اسفند ماه و انتخاب نمایندگان اصلح برای حضور در خانه ملت و مجلس خبرگان رهبری آماده است و کاندیداها با تمام توان تلاش میکنند خود را به جامعه هدفشان معرفی کرده و با اقناع آنها، موفق به کسب مجوز حضور در اریکه قدرت شوند اما همانطور که پیشبینی میشد بزنگاه تبلیغات انتخاباتی کماکان با برخی از بداخلاقیها و ارائه سخنانی که تحریف واقعیت و فریب افکار عمومی نام دارد، پیوند خورد؛ وضعیتی که بیگمان عوارضی نظیر تخریب سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد و گروهها و احزابی که تخریب رقیب و شبههافکنی را دستمایه فعالیت انتخاباتی خود قرار دادهاند و به جای تبیین برنامه و راهبرد، روی شایعات و ابهامات موجسواری میکنند به مرور متوجه این مسأله میشوند که خودشان پیش از سایرین به این تله میافتند و از گردونه سیاست خارج میشوند.
پروژه نخنمای اصلاحات در انتخابات
عملکرد احزاب اصلاحطلب که در چند ماه گذشته در یک بلاتکلیفی محض به سر میبردند و با اتخاذ رویکردهای مختلف تصمیمات چندگانهای نظیر تحریم انتخابات، تخریب شورای نگهبان، ایجاد فضای یاس و ناامیدی برای کاهش مشارکت، اطلاعیه روزنهگشایی و ... را مطرح میکردند، این بار با سرمایهگذاری سیاسی بر دوگانه دو سرلیست انتخاباتی مشهور (قالیباف- مطهری) میخواهند اینگونه القا کنند که به رغم همه محدودیتها باز هم شاکله انتخاباتی خود را بنا کرده و بار مضاعفی را برای برخورد نظاممند با انتخابات متحمل شدهاند لذا به رغم اظهار پشیمانی از گزینه نیابتی در انتخابات ریاست جمهوری، باز هم پشت یک چهره اصولگرا قرار گرفتند تا پس از اعلام نتایج، موضع خود را با این لیست نشان داده و به رسم معهود اگر پیروز انتخابات شدند، آن را به زنده بودن گفتمان اصلاحطلبی و محبوبیت آن در میان افکار عمومی ربط دهند و اگر نتیجه غیر از این بود، برائت خود را از کاندیدای مورد حمایتشان اعلام کنند.علی ایحال پس از مشخص شدن وضعیت لیست جریان مشارکتجوی اصلاحطلب/اعتدالی و قرار گرفتن علی مطهری به عنوان سرلیست این فهرست و همچنین انتشار فهرست نهایی شانا و معرفی محمدباقر قالیباف به عنوان سرلیست فهرست اصلی اصولگرایان (در کنار مجتبی آقاتهرانی)، رسانههای اصلاحطلب طی دو روز اخیر از فرصت به وجود آمده استفاده کرده و در حال ایجاد سرمایه اجتماعی نسبت به دوگانه «قالیباف-مطهری» هستند. به باور اصلاحطلبان رقابت اصلی انتخاباتی همیشه در شهر تهران حکمفرما بوده و آرایش کمیسیونها و هیأت رئیسه، متأثر از پیروزی هریک از فهرستهای حوزه انتخابیه تهران خواهد بود.
تخریب لیست و سرلیست رقیب در دستور کار اصلاحطلبان
اما جریان اصلاحطلب برای تقویت دوگانه قالیباف- مطهری که پیشتر آن را به «دوئل» [گزارش روزنامه سازندگی] تشبیه کرده بود، گزارههای مختلفی را مطرح میکند.
چکیده گزارههای ادعایی این جریان شامل:
۱- قالیباف نماد وضع موجود است اما مطهری خواهان تغییر وضع موجود.
۲- قالیباف قرار است در مجلس دوازدهم، مانند دوره گذشته به نقش وکیلالدولهای خود ادامه دهد اما مطهری «مامور است که ناکارآمدی دولت را فریاد بزند».
۳- قالیباف مأموریت داشته تا مجلسی درامتداد مجلس یازدهم تشکیل دهدامامطهری قرار است مسیری جدید در پیشگاه نهاد قانونگذاری باز کند.
۴- قالیباف برای رسیدن به کرسی مجلس (و ریاست بر آن) راه همواری دارد، اما علی مطهری چه در قبال نهادهای حاکمیتی و چه با توجه به قهر سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان و عملیات روانی سنگین براندازان، راه سخت و ناهمواری خواهد داشت.
۵- عقبه مالی وامنیتی قالیباف در قبال مسأله انتخابات «نقش حمایتگری» داشته درحالی که درقبال علی مطهری این وضعیت مغایراست.
۶- قالیباف ادبیات «حکومتپسندانه» داشته اما مطهری ادبیات «مردمپسندانه» دارد.
جریان رسانهای اصلاحطلب بر آن است تا با حمله به لیست جریان انقلاب به تأیید فهرست موسوم به «صدای ملت» پرداخته و همزمان با بازیابی سیاسی علی مطهری و لیست معرفی شده توسط وی، «مردم+ علی مطهری» را در برابر، «لیست اصولگرایان+حاکمیت» قرار دهد؛ سناریویی تکراری که عموما در بازه تبلیغاتی دورههای مختلف انتخاباتی مشاهده میشد.