به گزارش جام جم آنلاین، ۱۳ فروردین ۱۳۰۰ کلنل محمدتقی خان پسیان قیام خود را در خراسان آغاز کرد. محمدتقی به سال ۱۳۰۹ ه. ق در تبریز دیده به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی خویش را در همان شهر به پایان رسانید و سپس به تهران رفته وارد مدرسه نظامی شد و براساس شایستگی و لیاقتی که داشت پلههای ترقی را پیمود. ابتدای خدمت او در قزوین بود و بعد از آن به بروجرد و همدان و رفت و بواسطه کاردانی موفق به دریافت مدال طلای نظامی از طرف وزارت جنگ شد.
یکی از مهمترین اقدامات پسیان نقش آفرینی او در ماجرای تپه مصلی بود. در جریان جنگ جهانی اول با وجود اعلام بی¬طرفی ایران قشون روس با این بهانه که آلمان¬ها در تهران اسلحه آوردند و گروه های مردمی تشکیل دادند، تصمیم گرفت به تهران بیاید تا از سفارتخانه و اتباع خود محافظت کند. روس ها با بیش از ۲ هزار سرباز و ۷ عراده توپ از قزوین به سمت تهران حرکت کردند و در کرج اردو زدند. سیاست دولت ایران تغییر پایتخت به اصفهان و بردن احمدشاه از تهران بود. رجال و نمایندگان مجلس این طرح را عملی کردند و از تهران رفتند؛ اما، احمدشاه در آخرین دقایق منصرف شد و در تهران ماند. نمایندگان و رجال به قم رفتند و در آنجا کمیتۀ دفاع ملی را تشکیل دادند.
مهاجرین از قم به رباط¬کریم، ساوه، همدان و کرمانشاه رفتند و در طول مسیر با قوای روس جنگیدند. در کرمانشاه حکومت موقتی به ریاست نظام¬السلطنه مافی تشکیل شد؛ اما، در آنجا نیز با شکست های پی درپی از روس ها مهاجرین مجبور به عقب-نشینی از کرمانشاه شدند. برخی به کاظمین رفتند. در فروردین ۱۲۹۵ اعضای کمیته دفاع ملی در قصرشیرین جمع شدند.
در جریان درگیری قوای روس با کمیته دفاع ملی و ژاندارم¬ها، سپاهیان روس قصد داشتند تا از راه ایران به کرکوک در خاک عثمانی بروند. بریگاد قزاق مأمور شد تا در دسته¬هایی سواره و پیاده امنیت راه ها را در شهرهایی (رشت، قزوین، همدان و کرمانشاه) که در این مسیر قراردارند تأمین کند. به همین علت ماژور دماره آلمانی فرمانده ژاندارمری غرب تصمیم گرفت قزاق ها را در شهرهای مختلف خلع سلاح کند. او به کلنل محمدتقی خان پسیان (فرمانده گردان همدان) دستور خلع سلاح قزاق های همدان را صادر کرد. این در حالی بود که، در این زمان رضاخان از فرماندهان آتریاد همدان بود.
در جریان این درگیری قزاق ها شکست خوردند و برخی فرار کرده و برخی اسیر شدند. رضاخان جزو قزاق هایی بود که فرار کرد و مدتی منزل شخصی به نام فضل الله زاهدی مخفی شده بود.
درگیری کلنل با نیروهای روس همچنان ادامه داشت، اما برخی کارشکنیها او را دلزده کرد و از خدمت کناره گرفت و کمی بعد برای درمان ورم کبد عازم آلمان شد. در آنجا نیز بی کار نماند و بعد از یک سال وارد نیروی هوایی آلمان شد و دوره خلبانی را گذراند، بعد از آن به علت کسالت وارد نیروی زمینی آلمان شده به خدمت خود ادامه داد و در این حین به تحصیل ریاضی و موسیقی نیز پرداخت.
وی پس از بازگشت به ایران در زمان وزارت وثوق الدوله با وجود لیاقت و شایستگی مدت پنج ماه بی کار ماند تا در دوره وزارت مشیرالدوله به سمت رئیس ژاندارمری خراسان منسوب شد.
باید یادآور شد که خراسان در این زمان که قوام السلطنه والی آن بود اوضاع نامناسبی داشت؛ کلنل خود درباره اوضاع خراسان مینویسد: «از بدو تصدی دچار یک سلسله اشکالات و مسائل لاینحلی گردیدم که دائما مرا در زحمت داشته و آنی راحتم نمیگذاشتند از جمله مسئله حقوق معوقه بود که با وجود اینکه بودجه ژاندامری همه ماهه مرتباً از طرف ادراه مالیه پرداخته شده بود و حقوق چندین برج افراد نرسیده و مبلغ معتنابهی نیز اشخاص خارج طلبکار بودند و خیلی چیزهای دیگر که شرحش کتاب مفصلی لازم دارد».
پس از کودتا و به قدرت رسیدن سیدضیاء الدین طباطبایی، کلنل تقی خان، قوام السلطنه را دستگیر و به تهران میفرستد، اما در کمال ناباوری چندی بعد قوام السلطنه با حکم وزارت از زندان آزاد شد. در این هنگام محمدتقی خان پسیان دست به قیام میزند و ارتباط خویش را از تهران قطع میکند. با چنین حادثهای پسیان از عاقبت خود اندیشناک شد و در اقدامی پیشدستانه با عزل والی، اداره حکومت خراسان را بر عهده گرفت و با حمایت او حزب ملی در خراسان تشکیل شد.
در مرداد ۱۳۰۰شمسی، دولت بار دیگر صمصامالسلطنه بختیاری را به حکومت خراسان منصوب کرد و صمصامالسلطنه نیز برای دلجویی یا فریب کلنل محمدتقی خان پسیان با آگاهی از محبوبیت و نفوذ او در خراسان او را طی حکمی به کفالت ایالت خراسان منصوب و با او مدارا کرد. اما در اواخر مرداد ۱۳۰۰شمسی، قوامالسلطنه با کلنل علناً مخالفت کرد و بدو پیشنهاد کرد که تحت شرایط زیر کشور ترک کند:
۱- کلنل حقوق دو ساله خود را برداشته به اروپا مسافرت کند.
۲- محاسبات را ظرف ۱۵ روز بسته و امور ایالت را به تولیت آستانه واگذار کند.
۳- به کلیه افسران ژاندارم و اهالی محل دولت تأمین دهد.
۴- از طرف دولت به قوای ایلیات توصیه خواهد شد که با کلنل مدارا کرده او را به سرحد برسانند.
اما کلنل این پیشنهادها را نپذیرفت و قوام طی تلگرافهایی برای حاکمان و خوانین منطقه، کلنل را یاغی و متمرد خواند و دستور شورش برعلیه او را صادر کرد. بدین ترتیب سردار معزز والی بجنورد، شجاعالملک رئیس ایل هزاره، شوکتالسلطنه و سیدحیدر رؤسای طوایف سریری و سالار خان بلوچ جهت جنگ با کلنل بسیج شدند. با خیانت برخی از هم قطاران کلنل، وی پس از جنگهای متوالی در جعفرآباد که در دو فرسخی قوچان قرار داشت به محاصره نیروهای متخاصم در میآید و بعد از اصابت هفت گلوله جان به جان آفرین تسلیم میکند.
محمدتقی خان پسیان آلمانی، فرانسه و انگلیسی میدانسته و روسی نیز آموخته بود و کتابهایی نیز از این زبانها ترجمه نموده بود حتی در آلمان «سه سرود ملی» و «هفت آواز محلی ایرانی» را با مختصر مقدمهای به زبان آلمانی مینویسد که به گفته خودش بسیار مود توجه اهل موسیقی آلمان قرار میگیرد؛ وی طبعی لطیف داشت و گاهی شعر نیز میسرود و به گفته خودش در برخی جنگها اشعار حماسی فردوسی را همراه داشته که برای سربازان میخوانده است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد