از همان ابتدای شروع عملیات نیروهای مقاومت، اسرائیلیها و نتانیاهو سه هدف عمدهای را برای حمله به غزه اعلام کردند که شامل کوچ دادن فلسطینیها از این سرزمین به خارج از مرزها، آزادسازی بدون قید و شرط همه اسرا و نابودی کامل حماس و انهدام بنیه نظامی مقامت فلسطین بود، اما بعد از شش ماه هیچکدام از این اهداف برای رژیم اشغالگر قدس تحقق نیافت و حتی فراتر از آن نیروهای صهیونیست چند برابر تعداد نیروهایی که توسط حماس در اسارات بودند متحمل تلفات شدند.
از سویی دیگر به هیچ وجه فلسطینیها حتی با دادن بیش از ۳۳ هزار شهید سرزمینهای خود را راه کردند و همچنان با قاطعیت و ایستادگی کامل پایبند آرمان هایشان باقی ماندند و نمیخواهد دوباره تجربه تلخ پدران و اجداد خود در سال ۱۹۴۸ را تکرار کنند.
گذشته از این حماس نه تنها بنیه نظامی خود را از دست نداد بلکه حماسه وار در جای جای این سرزمین کوچک به لحاظ جغرافیایی مقاومت میکند و ارتش رژیم صهیونیستی را به ستوه در میآورد و همچنان دست برتر را در اختیار دارد.
این وضعیت نتانیاهو را در تنگنای شدید قرار داده است و این بن بست اگر شکسته نشود برای موجودیت رژیم صهیونیستی بسیار خطرناک است. برای اولین بار در تاریخ اشغال این سرزمین مقدس در طی ۷۵ سال گذشته افکار عمومی به این شکل در همه جهان و بخصوص در جهان غرب ما شاهد این هستیم که این بار فلسطین به جای رژیم صهیونیستی در مرکز توجه قرار گرفته است و مساله فلسطین و فلسطینیان فراتر از جغرافیا، قومیت و دین و مذهب به عنوان یک قضیه انسانی در سراسر جهان مطرح میشود.
از سویی دیگر کاسه صبر خانوادههای اسرای نظامی اسرائیلی لبریز شده و آنها طی چند روز گذشته تظاهرات بی سابقهای را علیه نتانیاهو در اورشلیم، تل آویو و قدس شریف براه انداختند و خواستار حل و فصل این موضوع از طریق مذاکره و راه حل سیاسی شدند و در عین حال دنبال برگزاری انتخابات مجدد و زودهنگام هستند. چنین تحولی اگر صورت بگیرد طبیعتا نخست وزیر رژیم صهیونیستی راهی بجز زندان به خاطر پروندههای فساد قبلی ندارد.
با توجه به چنین شرایطی نتانیاهو از هر راهی استفاده میکند تا از این بن بست خلاصی پیدا کند و از این رو حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق که برخلاف مقررات و کنوانسیونهای بین المللی و کنوانسیون ژنو ۱۹۶۲ و ۱۹۶۳ و بسیاری از قوانین حقوقی انجام شده یک رسوایی فوق العادهای برای رژیم صهیونیستی رقم زده است. این رسوایی بگونهای است که شاید بتوان آن را فرار به جلو تعبیر کرد. رویکردی که البته نتیجهای جز سقوط برای رژیم صهیونیستی در پی نخواهد داشت. بویژه اینکه در جریان برگزاری نشست اضطراری شورای امنیت و موضعی که اعضای آن گرفتند باید شاهد تحولات جدیدی در عرصه بین المللی و منطقه باشیم که سرنوشت ساز خواهند بود.
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که بدون تردید پاسخ ایران به این گستاخی اجتناب ناپذیر خواهد بود و به تعبیر مقام معظم رهبری این رژیم خبیث پاسخ سختی را دریافت خواهد کرد. صرفنظر از این واکنش ما شاهد پاسخهای پیشدستانهای حتی قبل از هم پیمان جمهوری اسلامی در منطقه خواهیم بود. امروز آنچه که در ادبیات مقاومت تحت عنوان وحدت میدانها نامگذاری شده و از عوامل یکپارچگی و همراهی بخشهای مختلف محور مقاومت محسوب میشود پدیده بی سابقهای است که باعث میشود نقاط مختلف پاسخهای خود را به صورت هماهنگ و سازمان یافته به شیوههای گوناگون به رژیم صهیونیستی خواهند داد و سرآغاز تحولات جدیدی است که سراشیبی و سقوط را برای رژیم اشغالگر قدس در پی خواهد داشت.