ازانسانهای بزرگ، خواندن و در زندگیشان دقیق شدن، برای هرکسی و در هرشرایطی سبب پیشرفت جایگاه کنونیاش خواهد شد. در کتاب «نامآوران نوآور» روایت چهرههای ماندگار علوم ریاضی، کوتاه، جذاب و تأثیرگذار از انسانهای بیمثال معاصرمان سخن میگوید که من حیرتزده گفتار و رفتار چند نفر بیش از دیگران شدهام و در ادامه مطلب اشارهای بهآن خواهم داشت.در فصل عشق و آنتروپی که درباره مهندس مهدی بهادرنژاد بود معادله عجیبی را برای زندگی خواندم. ایشان مطرح میکنند: «شادی در زندگی = آگاهی» است. جناب بهادرینژاد در توضیح معادله میگوید هرچه آگاهی ما نسبت به وجود خدا و دیگران بالاتر برود ما انسان شادتری در زندگی خواهیم بود. برای اثبات معادله ایشان در ذهنم، زندگی آشنایان و نزدیکانم را بررسی کردم. جالب اینجا بود آدمهای شادی که من میشناسم از نظر دیگران فاکتورهای خوشبختی و رفاه و...را ندارند، اما در وجودشان میتوان خدا را باور کرد.در بخش جنگ و بشریت، من با یک داستان زندگی پرماجرا و هیجانانگیز که با فراز و نشیبهای متعدد محاصره شده بود روبهرو شدم. شاید اگر از زندگی این شیمیدان عزیز کشورمان جناب گریگور تریگوسیان یک فیلم ساخته شود، جمع زیادی با من همرای و همنظر خواهند بود. کارها و تحقیقات این شیمیدان بزرگ که به تولید مواد ارزشمندی ختم شده است ما را متحیر خواهد کرد. ایشان قندی از ساقه گندم ساختهاند مناسب برای بیماران قندی که باعث چاقی و خرابی دندان نمیشود یا مطالعاتی که روی روغن هسته انگور دارند که نشان میدهد در درمان بیماریهای قلبی بسیار مفید است زیرا کلسترول رسوببسته رگها را در خود حل میکند. برای آخرین نفر، مطلب را با زندگی پروفسور محمود حسابی ادامه خواهم داد. به نظر من اگر از شما بخواهند در تمام دنیا تنها یک نفر را شایسته پروفسوری بدانید مطمئنم از جناب دکتر محمود حسابی یاد خواهید کرد. استاد حسابی را شاید بتوان مجموعهای از علوم و فنون و البته مهارتهای مختلف دانست. ایشان در هر رشتهای سرآمد بودند. لیسانس ادبیات از دانشگاه آمریکایی بیروت، مهندسی راه و ساختمان در فاصله دو سال بعد،مهندسی برق سه سال بعد درفرانسه،گرفتن مهندسی معدن ازپاریس و گرفتن دکترای فیزیک از دانشگاه سوربن پاریس. ایشان همچنین دانشنامه ریاضی، نجوم و ستارهشناسی هم داشتند.ایشان افتخار ایرانیان هستند آنجا که بین۱۵هزار نفر متقاضی که میخواستند شاگرد انیشتین باشند جزو چهار نفر اول انتخاب شدند وبه آمریکا رفتند و با تئوری بینهایت بودن ذرات که دنباله تئوری نسبیت انیشتین بود به شاگردی ایشان پذیرفته شدند.به نظرمن اگر درحس وطنپرستی و عرق ملی، نخبگان سرزمینم، دکتر حسابی را الگوی خود قرار دهیم، ایران عزیزمان با سرعت بیشتری پیشرفت خواهد کرد.ایشان درزندگی سراسر تلاششان، آنجا که در بالاترین مرتبه دانشگاه آمریکایی با بهترین حقوق، در پیشرفتهترین کشور دنیا، مشغول به کار هستند با خود فکر میکنند که میخواهم اینجا بمانم و ۲۰۰میلیون آمریکایی را باسواد کنم؟به من چه مربوط است، به ایران برمیگردم. جای بسی تأسف است وقتی ایشان به ایران برمیگردند با آن سطح معلومات و جایگاه علمی،هیچکس به ایشان کار نمیدهد اما دکترحسابی با تمام سختیها و بیمهری انسانهایی که ارزش ایشان را درک نکردند بازهم در ایران میمانند و به کارشان ادامه میدهند تا پدر فیزیک ایران بشوند، تا موسس دانشگاه تهران بشوند تا خدمات قابل توجهی که ایران و ایرانی تاعمردارد بایدقدرشناس ایشان وخانواده باگذشت ایشان باشد. دکتر حسابی با اسناد تاریخی ایران را همیشه کانون علم میدانستند.من برای هرکسی که خواهان موفقیت است مرور و مطالعه زندگی استاد محمود حسابی را پیشنهاد میکنم.دکتربه گفته فرزندش حدود ۶۰سال روی انیمولوژی لغات فارسی کار کردند تا بگویند زبان فارسی توانایی بینالمللیشدن را دارد و میتواند جلوی سیل لغات بیگانه راگرفت ولیجالب اینجاست که بعداز۳۰سال از وفات ایشان، وزارت ارشاد ورسانههابه دوباره احیا کردن زبان فارسی واستفاده نکردن ازلغات بیگانه حساسیت نشان میدهند.