درروزگاران پرتلاطم و ضعف قدرتهای حاکمیتی خاورمیانه، عوامل دیپلماسی امپراتوری انگلیس، توانستند قراردادی را به دربار قاجارها تحمیل کنند که بوی سلطه و قربانی شدن استقلال و شخصیت ملی تاریخی ایران را میداد. قراردادی که معروف و مشهور به «قرارداد رژی» شد. بدیهی بود که وطنپرستان پاکنهاد و پاکسیرت، در برابر آن مقاومت کنند و نگذارند آرزوی دیرینه و کهنهشده امپراتوری انگلیس، سوار بر کشتی مراد و کامیابی گردد و به تسلط و فرمانروایی بر خاورمیانه افتخار کند؛ و در اندیشه فرستادن یکی از «لردهای» وفادار به پادشاهی انگلیس، برای اداره امور اقتصادی ایران، روزشماری کند!
با اینکه قدرت امپراتوری، شکستناپذیر و پهناور در همه وسعت ایران به نمایش گذاشته شده بود، پهلوانان وطنپرست و دفاعگر از کیان و پرچم آقایی و شخصیت ایران، بهپا خاستند و بیهیچ ترس و نگرانی از قدرت امپراتوری بر این کشتی مراد سلطهگرانه انگلیسی حملهور شدند و بادبانهای آن را که مزین به پرچم پادشاهی انگلیس بود در آتش توفانی خشم ملت ایران، انداختند و نگذاشتند «کشتی مراد رژی» یا «مالک بیگانه کشاورزی ایران» به حرکت دربیاید و سیل ثروت را به سوی دربار لندن سوق دهد.کشاورزان و مالکان زمینها با یک دریا اعتراض، انزجار و خشم از این قرارداد وطنفروشانه به شکایت برخاستند و در آستانه، سرا و بیت علمای ایراندوست اجتماع کردند تا پشتیبانی و همراهی آنان را جلب کنند و از شر فراگیر و کاملا سرزمینی این قرارداد دشمن زمین و کشاورزی ایران نجات یابند...
در دل ناپیدا و نگران این هیاهو و خشم شهرها و خانه علما، ناگهان یک صدای مقتدر و پایانناپذیر در سراسر ایران آن روزگار پیچید و به خشم ملت ایران و توفان اعتراض شهرها، آفرین گفت و با یک فتوای مقتدرانه هم دربار بیدانش و بیعرضه قاجار را ادب کرد و هم کشیدهای تاریخی به امپراتوری انگلیس زد.
و این صدای مقتدر همانا فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی، این قهرمان بزرگ حفاظت از شخصیت ملی ایرانیان بود که توانست بهسرعت ثانیهها، ترس از قدرت تسلیحاتی و برتریهای نظامی دشمن را در ذهنیت ملی ایران به نترسی عظیم و قهرمانانه تبدیل کند و گلوی امپراتوری انگلیس را آنچنان بفشارد که در برابر میز لغو و پاره کردن قرارداد رژی، زانو بزند و در برابر ملت حسینی و صدای مقتدر میرزای شیرازی، کرنش کند و عقب، عقب برود.
... و در این روزگار سرشکستگی امپراتوری انگلیس، یک «صدای سیاه» ضدقهرمانی ملت ایران، ناگهان از شهر «بمبئی» منتشر شد و گفت: این قرارداد رژی کاملا بهنفع جامعه و ملت ایران بوده و آنان که با این قرارداد شاهانه به مخالفت برخاستند، مخالف پیشرفت و ترقی ایران و کشاورزی ایرانیان هستند و با این مخالفت به عقبماندگی ایران کمک کردهاند، نه آزادی و استقلال کشور.