تأملی در شعر نو مذهبی با خوانش کتاب «شبیه» سروده علی داودی

فخر من همین که تو قبله منی!

گزارش «جام‌جم» از نشست بررسی آثار موسوی گرمارودی

شاعری که چریک‌های فلسطینی شعرش را می‌خوانند

دومین نشست بررسی شعر مذهبی باعنوان «درایت و روایت»با بررسی وجوه گوناگون شعرهای آیینی سیدعلی موسوی گرمارودی در اندیشکده هیأت برگزار شد.
کد خبر: ۱۴۶۰۳۳۰

شاعری که چریک‌های فلسطینی شعرش را می‌خوانند

به گزارش خبرنگار جام‌جم، در این نشست ابتدا علی داوودی، شاعر و مجری کارشناس این برنامه با بیان ویژگی‌های منحصربه‌فرد شعر موسوی گرمارودی گفت: در جلسه‌ای خدمت ایشان رسیده بودیم و آقای گرمارودی از شیوه رسیدن شعرشان درباره فلسطین به دست چریک‌های فلسطینی در سال‌های قبل از انقلاب تعریف می‌کرد. شعری که ایشان در آن سال‌ها برای مردم فلسطین سروده بود، توسط جلال‌الدین فارسی ترجمه و به دست یاسر عرفات رسیده بود و او نیز این شعر را به چریک‌هایی که در خط مقدم مبارزه با صهیونیست‌ها بودند، داده بود. این نکته قابل توجهی است که امروز با وجود این همه تشکیلات دولتی ما از رساندن شعرمان به مردم فلسطین ناتوان هستیم، ولی شعر گرمارودی در آن زمان تا خود فلسطین رفته بود.


حلقه واسط جریان نواندیش و مذهبی
در این نشست محمدکاظم کاظمی، شاعر و منتقد با بیان این‌که شعر‌های عاشقانه و اجتماعی گرمارودی زیر سایه شعر‌های آیینی او به‌خوبی دیده نشده است، گفت: شعر ما در قرن گذشته با جریان‌های مذهبی شروع نشد و نوپردازان پیشگام، تفکرات مذهبی نداشتند و آبشخور آنان تفکر غربی یا مدل کشور‌های همسایه بود، اما گرمارودی توانست موضوعات مذهبی را در قالب نو بازگو کند و حلقه واسط جریان نواندیش و مذهبی بود. کاظمی با اشاره به این‌که گرمارودی شاعر خط‌شکن و جریان‌سازی است، افزود: او در زمانه‌ای به شعر مذهبی روی آورد که این گونه شعری، نه نام برای شاعر‌ می‌آورد و نه نان.  امروزه برخی شاعران که شعر مذهبی می‌سرایند، شعرشان مورد توجه هیأت‌ها قرار می‌گیرد و باعث می‌شود شاعر، هم به شهرت دست یابد، هم به نان، اما گرمارودی در زمانی شعر مذهبی می‌سرود که هم حکومت و هم جریان روشنفکری، آن را نادیده می‌گرفتند و این نشان‌دهنده تعهد و امید او به آینده است. این شاعر و منتقد ادبی در توصیف شعر‌های گرمارودی گفت: به نظر من در شعر‌های با موضوعات آزاد، شعر‌های کلاسیک او موفق‌تر و در شعر‌های مذهبی، شعر‌های نو وی از سایر شعرهایش بهتر است.  

شاعری که چریک‌های فلسطینی شعرش را می‌خوانند

     
شاعری که زندانی شاه بود
دیگر منتقدی که در این نشست درباره شخصیت موسوی گرمارودی وتأثیرگذاری او برجریان شعر امروز سخن گفت، زهیر توکلی، شاعر و پژوهشگر بود. او که فرزند احمد توکلی، وزیر اسبق کار و نماینده سابق مجلس است، گفت: پدرم در دوران زندان از محضر دو شاعر استفاده کرده و از آنان عربی و مباحث فقهی و کلامی می‌آموخته است که یکی استاد گرمارودی و دیگری مرحوم قدسی مشهدی بوده‌اند. گرمارودی جزو معدود شاعران مذهبی و سیاسی است که فقط شعر سیاسی نگفته، بلکه به خاطر مبارزات سیاسی خود چهار سال زندان و شکنجه را تحمل کرده است. توکلی با اشاره به تاریخچه زندگی و فعالیت‌های ادبی گرمارودی گفت: ایشان فرزند یکی از بزرگان حوزه و استاد فلسفه و کلام و بزرگ‌شده در خانواده‌ای روحانی است. در دوران ابتدایی درمدرسه دین و دانش قم که زیر نظر شهید بهشتی اداره می‌شد، درس می‌خوانده، مدرسه‌ای که بزرگانی، چون مرحوم مظاهر مصفا معلم آن بوده‌اند. سپس به مشهد می‌رود و چندین سال نزد بزرگانی، چون ادیب نیشابوری و شیخ مجتبی قزوینی تلمذ می‌کند.  
     
یک نظریه کاربردی در شعر 
وی با اشاره به تسلط بی‌مانند گرمارودی به زبان عربی افزود: او در دوره‌ای که از صحنه شعر معاصر دور شده بود، بخش دیگری از توانایی‌های خود را به میدان آورد و قرآن و متون مذهبی دیگر را ترجمه کرد و کتاب قصه‌های پیامبران را نوشت که هنوز هم جزو بهترین آثار در این ژانر است.  توکلی گفت: گرمارودی وقتی تصمیم به تکمیل دروس دانشگاهی خود گرفت، تز دکتری خود را تصحیح دیوان ادیب‌الممالک فراهانی انتخاب کرد و کتابی که حاصل این پژوهش است، کتابی دوجلدی است که جلد اول آن به مقدمه جامع و تأثیرگذار خود گرمارودی درباره ادیب‌الممالک اختصاص دارد. انتخاب این شاعر برای رساله دکتری، بی‌دلیل نیست؛ چراکه هم ادیب و هم خود گرمارودی از مهم‌ترین چهره‌ها در نوکردن قصیده دردوران معاصرند؛ البته ملک‌الشعرای بهار از همه کسانی که در قصیده امروز نامدارند، بافاصله جلوتر است. این شاعر و پژوهشگر در ادامه به تشریح دیدگاه‌های ادبی گرمارودی پرداخت و به مقدمه او بر دیوان ادیب اشاره کرد و گفت: در این مقدمه، او نظریه‌ای بسیار کاربردی را مطرح کرده است. نظریه «شعر جوششی، شعر کوششی» گرمارودی در میان اهل ادب مشهورتر است، اما به نظر می‌رسد به اندازه نظری که در مقدمه دیوان ادیب ارائه کرده، علمی نیست. گرمارودی در این مقدمه، به نظریات برخی زبان‌شناسان امروزی از جمله مرحوم کوروش صفوی در ایجاد خط ممیزی میان شعر و نظم پرداخته و با اشاره به قصاید سرشار از آرایه‌های ادبی ادیب‌الممالک معتقد است باید میان شعر ناب که صرفا مخیل است و نظم که نثر صرفا موزون است، باید به نوع دیگری از کلام قائل بود که او نامش را نظم مزین می‌گذارد. این نظریه بسیار کاربردی است؛ چراکه بخش بزرگی از شعر استادان بزرگ شعر فارسی حتی شعر خود شاملو که مدعی شعر ناب بود، در این دسته می‌گنجد.


     

شگفتی‌سازی در شعر
«بررسی استفاده از شگفتی‌سازی در شعر گرمارودی» عنوان سخنرانی دیگر این نشست بود که آرش شفاعی آن را ارائه داد. وی با اشاره به این‌که ابن سینا نخستین کسی است که تعجیب یا شگفتی‌سازی را از کارکرد‌های شعر محسوب کرد، گفت: به عقیده ابن سینا گفتار‌های شعری باعث قبض و بسط نفس می‌شود و او شگفتی‌سازی را به دیگر کارکرد‌های شعر، یعنی لذت و سرگرمی که فارابی عنوان کرده بود، افزود. وی با اشاره به دیدگاه‌های مکتب صورت‌گرایی روسی در خصوص نقش بنیادین آشنایی‌زدایی در ایجاد زبان غیرخودکار و ادبی گفت: نظریه‌پردازان این مکتب معتقد بودند شاعر با آشنایی‌زدایی از کارکرد‌های عادت‌شده زبان، مخاطب را دچار شگفتی می‌کند و همین مسأله باعث لذت هنری می‌شود. او با بررسی برخی شیوه‌های شگفتی‌سازی در شعر موسوی گرمارودی گفت: گاهی این شگفتی اساس ساختار شعر را تشکیل می‌دهد و شاعر به قول خود، شعری کوششی گفته است، یعنی از همان ابتدا ساختار شعر را به گونه‌ای طراحی کرده که در پایان‌بندی مخاطب را شگفت‌زده کند. او در شعری به نام اقیانوس، خود را توصیف می‌کند که بر لبه اقیانوسی ایستاده و جامی در دست دارد و می‌خواهد از اقیانوس آب بردارد و هر بار نمی‌تواند، اما در پایان‌بندی وقتی می‌گوید یکی، دو قطره از اقیانوس در جام اوست و «عطارد در جام من است»، بلافاصله می‌گوید: «نهج‌البلاغه را می‌بندم» و ما متوجه می‌شویم منظور شاعر از اقیانوس، نهج‌البلاغه است. وی شگفتی‌سازی در تصویرسازی با استفاده از اغراق یا قرابت خود تصویر، شگفتی‌سازی در آشنایی‌زدایی مضمونی و شگفتی‌آفرینی با تغییر ژانر شعر را از دیگر تکنیک‌های مورد استفاده گرمارودی برای ایجاد شگفتی در شعر عنوان کرد.  

ظرفیت‌سازی گرمارودی در شعر معاصر
دیگر شاعر و منتقدی که در این نشست درباره شعر گرمارودی سخن گفت، حمیدرضا شکارسری بود که با ارائه تعریفی از دو مفهوم معاصریت و هم‌عصر بودن گفت:هم‌عصر بودن مفهومی کاملا تاریخی است، ولی معاصریت با نوشدگی و تغییر همراه است. کسی ممکن است درزمانه مابا لحن وزبان خاقانی شعر بگوید، دراین صورت اوهم‌عصر خاقانی نیست، اما معاصر اوست. شکارسری با بیان این‌که دایره واژگانی، نحو، توجه به همبستگی محور‌های افقی و عمودی شعر، نوع تصویرپردازی و صور خیال و انعکاس جهان معاصر در شعر، معاصریت شعر یک شاعر را با دوران امروز تعیین می‌کند، گفت: چنان که گفتیم، تغییر از ویژگی‌های تعیین معاصریت در شعر است و گرمارودی با ایجاد ظرفیت‌های جدید در شعر نو با شعر‌های مذهبی خود که برخلاف گفتمان غالب شعر نو در دهه‌های ۴۰و۵۰ است، مسیری نو در شعر ما ایجاد کرده که با اقتضائات زمانه همراه است و با شعر مذهبی دوران خود نیز کاملا متفاوت است.  

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها