سالهای متمادی تبلیغات رسمی رسانههای وابسته به آمریکا و وابسته به مراکز صهیونیستی ثروتمند سعیشان این بود که کاری کنند که نام فلسطین و مسأله فلسطین به تدریج کمرنگ شود و تدریجا به فراموشی سپرده شود و مردم یادشان برود که یک چیزی هم به نام «فلسطین» وجود داشته! سالها سعی کردند و پول خرج کردند برای این کار، امروز علیرغم آنها، مسأله فلسطین مسأله اول دنیاست.رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در یادداشتی به قلم سجاد مرادی کلارده، پژوهشگر روابط بینالملل به بررسی چگونگی نجات فلسطین از فراموشی و تبدیل شدن به مسأله اول دنیا پرداخت.
موضوع فلسطین ومبارزه مردم این پهنه برای احقاق حقوق ازقدمتی نزدیک۸۰سال برخورداراست.ازآغازاین مبارزه از ۱۵می۱۹۴۸ یعنی روز نکبت و تشکیل رژیم صهیونیستی و در ادامه تحولاتی مانند خیزش قدس (هبهالقدس) درسال ۱۹۶۷، شروع انتفاضه سنگ(انتفاضه الحجاره) در۱۹۸۷، انتفاضه الاقصی درسال۲۰۰۰،انتفاضه قدس درسال ۲۰۱۵ تا تشدید عملیات علیه نظامیان اشغالگر در کرانه باختری در سال ۲۰۲۲، نکتهای که بسیار جلب توجه میکند تبلیغات و حمایتهای رسانهای از رژیم اشغالگر و در مقابل، محکومیت حق فلسطینیان در بازپسگیری سرزمینشان بود.
کمرنگ شدن مسأله فلسطین توسط رسانههای جریان اصلی
رسانهها نقش کلیدی در شکل دادن به واقعیتها دارند. این که چرا به برخی بحرانها و قربانیان آنها بیش از سایر موضوعات اهمیت داده میشود، حاکی از نقش فزاینده رسانههاست. مالکوم ایکس، فعال حقوق سیاهپوستان در آمریکا درباره قدرت رسانهها گفت: «رسانهها قدرتمندترین موجودیت روی زمین هستند. آنها این قدرت را دارند که بیگناهان را مجرم جلوه دهند و مجرمان را بیگناه و این قدرت است». رسانهها در بحرانها میتوانند استاندارد دوگانهای ایجاد کنند که یک طرف را متجاوز و طرف دیگر را قربانی جلوه دهد. موضوع فلسطین از همین دست است. هنگام طرح موضوع فلسطین، رسانههای غربی عامدانه حقوق فلسطین را نادیده میگیرند. آنچه به کمرنگ شدن موضوع فلسطین منجر شده، به چند دلیل برمیگردد:
پررنگ بودن نقش رسانههای جریان اصلی در پوشش اخبار بینالمللی
در نتیجه درک افراد از وقایع و رخدادها در سطح جهان آن چیزی است که رسانههای غربی به نمایش میگذارند. این موضوع هم باعث تحریف مداوم اخبار و هم ایجاد دیدگاه تکبعدی دربیننندگان میشود.این رسانهها برای فلسطینیها عبارت «میمیرند» و برای صهیونیستها «کشته میشوند» را به کار میبرند، حماس را گروه تروریستی معرفی میکنند وانگاره«تروریسم» را برای فلسطینیان و درمقابل«دفاع از خود» را برای صهیونیستها مطرح میکنند. همان طور که ریاض منصور، سفیر فلسطین در سازمان ملل در جنگ کنونی غزه گفت: «تاریخ برای برخی رسانهها و سیاستمداران از زمانی شروع میشود که اسرائیلیها کشته میشوند.»
نقش دولتها و انعکاس سیاست رسمی آنها در محتواهای رسانهای
همگامی این چنینی باعث شده تا حق فلسطینیان برای دفاع، به تروریسم ترجمه و سیاست مبتنی بر ترور رژیم در فلسطین بیاهمیت جلوه داده شود. استفاده مطبوعات از عبارات درگیری، خشونت، ناآرامی، جنگجویان فلسطینی، بدترین ناآرامی مذهبی، حرکت امنیتی، تحریکات مسلمانان، برگرداندن نظم و شورش هزاران نمازگزار برای نمایش قربانی بودن رژیم و قرار دادن آن در حالت تدافعی باعث شده تا این گونه بازنمایی شود که رفتار تهدیدآمیز مسلمانان باعث میشود صهیونیستها اقدامات حفاظتی انجام دهند.در بریتانیا نیز رسانهها، افراد مخالف سیاست رسمی را کنار میگذارند. جرمی کوربین، سیاستمدار برجسته از افرادی بود که به دلیل به چالش کشیدن سیاستهای رژیم صهیونیستی، با برچسب «یهودستیز» روبهرو شد. جورج گالووی نماینده سابق پارلمان بریتانیا نیز که در رسانههای مختلف، نابرابریها را درباره مسأله رژیم و فلسطین فاش میکرد، با اخراج روبهرو شد. لذا ایجاد چالش در مقابل اقدامات اشغالگران، با خشم صاحبان قدرت مواجه خواهد شد.
تلاشهای جهانی رژیم صهیونیستی
کنترل رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﻧﺸﺮ ﻛﺘب و ﻣﻘﺎلات ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، ﺑﺮﮔﺰاری جلسات ﺳﺨﻨﺮاﻧﻲ، ﺗﺒﻠﻴﻎ درﺳﻄﺢ داﻧﺸﮕﺎهها، جذب داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن و ریاست بسیاری از بنگاههای رسانهای به دست حامیان رژیم صهیونیستی، برخی از برنامههای آنها برای تاثیر بر اﻓﻜﺎر ﻋﻤﻮﻣﻲ جهانی است؛ برای مثال حامیان رژیم در رسانهها ودانشگاههای اروپا وآمریکا حضورفعال دارند.بیشتر تحلیلگران روزنامههای مشهور و شبکههای رادیویی و تلویزیونی، بهطور آشکار و پنهان از این رژیم حمایت میکنند. برای مثال در آمریکا بیش از ۲۰۰ واحد سازمان آیپک در دانشگاهها، شیوه گفتار و رفتار استادن و دانشجویان را در قبال رژیم رصد میکنند. رسانهها همچنین ابزاری برای جذب یا طرد افراد در ساختار هستند. برای مثال لابی صهیونیستی از راه ارسال ایمیلهای گسترده و کنترل رسانهها میتواند به راحتی بخت کسی را برای کرسی سیاسی افزایش یا کاهش دهد. رسانهها در واقع ابزار قدرت نرم رژیم هستند و همین باعث میشود موضوع فلسطین به فراموشی سپرده شود. ناچمن شای از اعضای کنست در مصاحبه با مرکز شورنشتاین در سال ۲۰۱۴ گفت: «اکنون نبرد از قدرت سخت به قدرت نرم منتقل شده است. رسانهها در این انتقال نقش بسزا دارند».
چگونه فلسطین به مسأله اول دنیا تبدیل شد؟
با این حال بعد از هفتم اکتبر و عملیات طوفان الاقصی،فلسطین به یکی از مهمترین حوزههای بحرانی در جهان تبدیل شد و رسانههای جریان اصلی که تا قبل از آن به جنگ اوکراین و...میپرداختند، متوجه جنگ غزه شدند. برای این موضوع که چگونه این جنگ باعث شد فلسطین به مسأله اول دنیا تبدیل شود، میتوان به دلایل زیر اشاره کرد:
میزان بالای جنایتهای اشغالگران در حق فلسطینیان
میزان جنایتهای رژیم صهیونیستی از جمله حمله به مدارس، پناهگاهها و بیمارستانها، جنگ غزه را به یک تراژدی در تاریخ تبدیل کرده است. تاکنون حدود ۳۷هزار نفر در طول هشت ماه گذشته در این جنگ شهید و حدود۲۰هزار نفر زخمی شدهاند. این در حالی است که طبق آمار سازمان ملل درفوریه۲۰۲۴، تعدادغیرنظامیان کشته شده درجنگ اوکراین که از سال ۲۰۲۲ آغاز شده حدود ۱۰ هزار نفر است. بیش از۱۵هزارنفر ازشهدا درغزه، کودک هستند.این جنایتها تاثیر گستردهای بر افکار عمومی برجای گذاشته و انعکاس گسترده رسانهای یافته است.
عملکرد رسانهها
عملکرد رسانهها ازدلایل مهمی است که مسأله فلسطین رابه دنیا شناساند.بعد از طوفانالاقصی،رسانههای مختلف که ازپوشش منطقهای و جهانی برخوردار هستند نقش مهم و پررنگی در انعکاس اخبار فلسطین و پوشش گسترده آن ایفا کردهاند. در این راه بیش از ۱۰۰خبرنگار در سرزمینهای اشغالی جان خود را از دست دادند. رسانههایی همچون المنار، العالم و بهویژه شبکه الجزیره که در سطح جهان پخش میشوند، از هفتم اکتبر، بخشهای مختلفی از اخبار و گزارشهای خود را به پخش اخبار فلسطین و پوشش زنده آن اختصاص دادند. رژیم صهیونیستی ابتدا سعی کرد با تعطیلی دفاتر این رسانهها از جمله الجزیره، پوشش خبری را متوقف کند اما خللی در روند پوشش اخبار ایجاد نشد.
آگاهی جهانی نسبت به مسأله فلسطین
اگر تا قبل از این موضوع فلسطین به یک موضوع سیاست خارجی در بسیاری از کشورها مربوط بود و حمایتهای جهانی شامل آن نمیشد، اما پخش جنایتهای رژیم در ایجاد فاجعه انسانی در غزه باعث ایجاد آگاهی در جوامع مختلف نسبت به این مسأله شد.
ایجاد آگاهی بیشتر بین اقشار مختلف بهویژه در بین کشورهای اروپایی نمود بیشتری یافته است. درواقع مردم در اقصینقاط این منطقه از سوئد در اروپای شمالی تا آلمان، انگلیس، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی با وجود ممنوعیت تظاهرات و حتی اعمال جرائم سنگین نسبت به تظاهرکنندگان، تجمعات زیادی را در حمایت از فلسطین و علیه کشتار توسط صهیونیستها و حمایت کشورهای اروپایی بهراهانداختند. همین آگاهی جهانی باعث شده است تا بسیاری از دانشجویان در دانشگاههای مختلف آمریکا در حمایت از فلسطین بهپاخیزند و حتی کشورهایی چون سوئد و اسپانیا در اروپا حمایت خود را از کشور مستقل فلسطینی اعلام دارند.
حمایتهای گسترده در بین جوانان غربی
یکی ازمهمترین موضوعاتی که فلسطین رابه مسأله اول دنیا تبدیل کرد،آگاهی نسل جدید درغرب ازجنایتهای رژیم درقبال فلسطینیان در طول دهههای گذشته و بهویژه بعد از عملیات طوفان الاقصی بود.مهمترین تلاش رسانههای جریان اصلی در غرب بر تاثیرگذاری روی جوانان نسل جدید متمرکز است؛ این درحالیاست که بسیاری از صاحبنظران حمایتهای جوانان غربی از فلسطین را بهعنوان افزایش شکاف بین نسلها در نظر گرفتند. ازجمله نیل فرگوسن، استاد دانشگاه هاروارد و از جمهوریخواهان تندرو ضمن تایید این مسأله گفت: «گروه سنی ۱۸تا۲۴سال در آمریکا و انگلیس بهشدت ضد اسرائیل وطرفدار فلسطین هستند. باید درموردافول حمایت اسرائیل نگران باشیم.» آنچه امروز دربسیاری ازدانشگاههای مشهور آمریکا و برخی کشورهای غربی میگذردواین محافل را به محلی برای اعتراض به نسلکشی در غزه تبدیل کرده، نمود دیگری ازتغییردرنگرش نسل جوان جهان نسبت به موضوع فلسطین است؛موضوعی که ازدیدصاحبنظران وسیاستمداران غربی هم دورنمانده وبهشدت آنان را نگران کرده.همانقدر که رژیمصهیونیستی از مبارزه مسلحانه مقاومت وحشت دارد و آن را خطرناک میداند، بیداری جهانی نسبت به ماهیت این رژیم نیز برای آن خطرناک و مهلک است.