حمله مغول جدا از آثارسوءآن وکشتاروسیع مردم و تخریب شهرها، دریچهای نوین برای گفتمانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه شیعی و آزادی و آرامش بیشتری را برای پرداختن به امور مذهبی مردم این جامعه فراهم آورد. این دوره تاریخی دربردارنده گسترش اندیشههای شیعی و گرایش صوفیان اهلسنت به شیعه است که درنتیجه آن طریقههای صوفی- شیعی دربرخی ازنقاط بهوجود آمد. در این دوره فضایی از تشیع، تسنن و تصوف بر جامعه حاکم بود که باعث نزدیکی تصوف و تشیع به یکدیگر شد. از پیامدهای نزدیکی تصوف و تشیع، بهرهجستن شیعیان از اصطلاحات و نمادهای آنان در تحریر ادعیه و کتب خود و استفاده متصوفه از شعائر و نمادهای شیعیان و ارادت آنها به اهلبیت و ائمه شیعه بود. نزدیکی تصوف و تشیع در عرصههای سیاسی و علمی نیز تغییراتی بهوجود آورد که مقتلنویسی واقعهکربلا ازجمله این تغییرات بهشمار میرود. مقتلاللهوفعلیقتلیالطفوف (ناله بر کشتگان طفوف/ ناحیهای در کربلا)، اثر سیدبنطاووس نمونهای از این مقاتل محسوب میشود.
مقتل اللهوف علی قتلیالطفوف
سیدرضیالدین علیبنطاووس درسال۵۸۹ ق در شهر حلّه عراق بهدنیا آمد. او از خاندانی سرشناس برخاسته و در شهرهای مختلفی مانند بغداد، نجف، کربلا، کاظمین وسامراساکن بود.او از بزرگترین علمای شیعه قرنهفتم و از نوادگان امامحسن(ع) و امامسجاد(ع) محسوب میشود. خلفایعباسی معاصر او چندینبار او را به کارهای سیاسی گماشتند که با امتناع وی روبهرو شدند ولی در زمان مغولان، هلاکوخان با او رفتار خوبی داشت و اورا به نقابت شیعیان گماشت. اودر طول زندگی علمی خود قریب به ۵۰ جلد کتاب تألیف کرد که مقتل اللهوف که به نام الملهوف علی قتلیالطفوف نیز شهرت دارد،یکی ازآنهاست. این کتاب شامل بخشهایی از قبیل عظمت واقعه عاشورا،مقام امامحسین(ع)،ارزش گریه وعزاداری برای ایشان است. ازاین کتاب تاکنون ۶۰ نسخه خطی و ۱۰نسخه چاپی موجود است و اکثر آنها در دوره صفویه بهنگارش درآمدهاند. بین نگارش مقتل لهوف و کتابت نسخ بعد از آن حدود ۳۰۰ سال فاصله وجود دارد. این اختلاف زمانی بین نسخ بهقدری زیاد است که نمیتوان تشخیص داد کدام یک از کتب موجود لهوف اصلی بهشمار میرود.
از دقت حدیثپژوهانه تا سیروسلوک معنوی
برای دستیابی به علت نحوه نگارش سیدطاووس در الهوف باید به دوره عباسیان و فشارهای آنها بر شیعیان توجه شود. در این روزگار برپایی مراسم، آیینهای مذهبی و مقتلخوانی در میان شیعیان بسیار پررونق بود و خلیفه عباسی برای جلوگیری از درگیری بین شیعیان و سایرمذاهب دستورداده بود،نوحه ومقتلخوانی فقط در کاظمین برگزار شود. این سختگیریها و نوع نگرش ادعیهنگاری و تاریخنگاری ابنطاووس باعث شد که او دقت حدیثپژوهانه رابه کناری نهد و مقتل خود را بر پایه سیر و سلوک معنوی به نگارش درآورد. بهرغم عدم ذکر اسناد و منابع در لهوف، این مقتل در زمان خود با اقبال بسیار روبهرو شده بود. هدف اصلی سیدبنطاووس از نگارش این کتاب بنابرنقل خودش این بودکه«دارنده این کتاب در حرم امامحسین(ع) از برداشتن کتاب مقتل در زیارت عاشورا بینیاز گردد. من بهخاطر فرصت کمی که زائران دارند، مطالبی را به اختصار جمعآوری نموده و از زیادهگویی اجتناب کردم.» از اینرو سیدبنطاووس در مقتل خود اشارات اندکی به منابع و سلسله اسناد کرده که این کار ممکن است بهدلیل پرهیز از مطولشدن کتاب و ترجیحدادن اختصارگویی بوده باشد. از سویی ممکن است اعتماد شیعیان به سید باعث شده او منابع را در مقتل ذکر نکند. از طرفی امکان استفاده سیدطاووس از کتب متصوفه بهدلیل نزدیکی وتأثیر وتأثرات صوفیه وشیعیان نیزوجوددارد ولی بهخاطر حساسیت برخی علما و گروههای شیعی، ذکری از نام کتاب و نویسنده درمقتل نشده است. درعینحال بررسی لهوف نشان میدهد که وی این مقتل را در زمان جوانی تألیف کرده و این کتاب با آثار دیگر او که در اواخر عمرش به نگارش درآمده و از پختگی علمی برخوردار بوده، متفاوت است.
اصطلاحات الصوفیه و نقلهای احساسی
بررسی مقدمه کتاب لهوف نشان میدهد که سیدبنطاووس از اصطلاحات عرفانی و متصوفه که در کتاب اصطلاحات الصوفیه اثر عبدالرزاق کاشانی(۷۳۶ ق) ذکر شده، بهره برده است. سودجستن او از این کتاب با ذکر اصطلاحات تصوف از قبیل تجلی، نورالهی، رضا، بقا و...نشان داده شده است. عبدالرزاق کاشانی ایندست اصطلاحات را در کتاب خود بسیار بهکار برده است. از ویژگیهای متون صوفیه این دوره اشاره به زندگی امامحسین(ع)وکرامات و شهادت ایشان است. حتی در برخی از اشعار این دوره امامحسین(ع) با لقب شاه خوانده میشود که این واژه برای شیوخ صوفی بهکار برده میشده است. همچنین سیدطاووس در مقتل اللهوف به روایاتی پرداخته که از برخی مکاشفات درباره امامحسین(ع) خبر میدهد. از قبیل این مکاشفات میتوان به نزول فرشتهها و اجنه برای کمک به امام در کربلا اشاره کرد. بررسی برخی از این مکاشفات واقعه کربلا را معلول قضاوقدر و تسلیمشدن به سرنوشت میداند. همچنین بررسیها نشان میدهد که لهوف بهشدت از کتاب الفتوح ابناعثم که البته سندیت آن زیر سؤال است، متأثر شده است. ذکر برخی از روایات در این مقتل نشاندهنده تسامح در نقل گزارشهای تاریخی سیدبنطاووس بهشمار میرود. یکی از مطالبی که پس از واقعه کربلا بهوجود آمد، بحث بر سر این مطلب بود که آیا امامحسین(ع) خود برای شهادت پیشقدم شد یا اقدام او برای رفتن به کربلا به شهادت منجر شد. محدثانی همچون کلینی، موافق نظریه شهادتطلبی امام (ع) بودند و بر ایناساس روایاتی را ذکر کردند و برخی دیگر مانند شیخمفید و سیدمرتضی، نظرات دیگری داشتند. علامه طباطبایی نیز معتقد بود که امامان(ع) از نوعی علمغیبی برخوردار بودند وامامحسین(ع) براساس برخورداری ازهمین علمغیبی«به علومی که از مجاری عادت و از شواهد و قرائن بهدست میآید، عمل کردهاند.» بررسی آرای سیدبنطاووس در لهوف نشان میدهد که او نیز موضع شهادتطلبی امامحسین(ع) را اتخاذ کرده بود. او همچنین در ضبط اسامی حادثهآفرینان کربلا دقت کافی نداشته یا از اشخاصی نام برده که مجهولالهویه بودهاند و نامشان در کتب تاریخی پیشین ذکر نشده یا حتی از کسانی نام برده که در دورههای پیشتر از امامحسین(ع) زندگی میکردند. ذکر تاریخ نادرست وقایع مربوط به کربلا نیز در این کتاب قابلاغماض نیست. حتی دیدهشده که سیدطاووس گاه به افسانهسرایی و نقلهای احساسی نیز متوسل شده است.
تأثیری ژرف بر مقتلنگاری
سیدبنطاووس ازمحدثان بزرگ شیعه قرن هفتم نویسنده مقتلاللهوف بود. اثر او تأثیری ژرف بر مقتلنگاری و مقتلخوانی پس از خود گذاشت. او در لهوف برخی از مطالبی را وارد کرد که در کتب حدیثی پیش از اووجود نداشت وخود منبعی برای مقتلهای بعداز خود شد. این امکان وجود دارد که طاووس از مطالبی در نگارش مقتل خود، استفاده کرده باشد که در میان عوام شهره بوده است.او در راه نگارش مقتلاللهوف به تحلیل وقایع تاریخی پرداخته ودراین سیر ازروشهای صوفیان که دردوره وی بسیار رواج داشته، استفاده کرده است. او بهوفور به کرامات امامحسین(ع) اشاره کرده و علت استفاده او از این کرامات و امور ماورایی را عدممغایرت آنها با اعمال امامان ومعجزات آنهامیدانسته که به آنهااعتقادی تام داشته است. گرایشات باورمدارانه ابنطاووس در گزینش گزارههای واقعه کربلا باعث ثباتقدم دراعتقادات شیعیان مخصوصا درمناطقی همچون بغدادشدکه شیعیان واهلتسنن در کنار یکدیگر زندگی میکردند.
منابع
مطالعة موردی اللُهوف علی قتلَی الطُفوف،عباس برومند اعلم،رقیه میرابوالقاسمی،عباس حسن خانی،مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شمارة ۲۴، بهار ۱۳۹۴.
نقد و بررسی روایتانگارههای سیدبنطاووس، در اللهوف، محسن رفعت، فاطمه ژیان، فصلنامه علمی پژوهشی شیعه شناسی، سال نوزدهم، شماره ۷۵، پاییز ۱۴۰۰.
ابنطاووس ( ۱۳۸۵ ش)، اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه علیرضا رجال تهرانی، تهران: انتشارات نبوغ.